کلیات تاریخ و تمدن هخامنشی
کلیات تاریخ و تمدن هخامنشی تألیف مهرداد نوری مجیری (خواجهنوری)، هخامنشیان نام خود را از هخامنش سرسلسلۀ دودمان خود گرفتند. این سلسله از سال 550 پیش از میلاد با روی کارآمدن کورش بزرگ تبدیل به یک شاهنشاهی شد و در سال 330 پیش از میلاد توسط اسکندر مقدونی از پای درآمد. در این کتاب به جغرافیا، تاریخ سیاسی، فرهنگ و تمدن و هنر هخامنشی به طور گذرا اشاره شده است.
کلیات تاریخ و تمدن هخامنشی | |
---|---|
پدیدآوران | نوری مجیری، مهرداد (نویسنده) |
ناشر | ندای تاریخ |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۱ |
شابک | 5ـ63ـ8875ـ600ـ978 |
کد کنگره | |
گزارش کتاب
تمدن ایرانی یکی از کهنترین و تأثیرگذارترین تمدنهای تاریخ بشری است و ایرانزمین نیز بهمثابۀ خاستگاه این تمدن در اعصار گوناگون، حکمرانی حکومتها و سلسلههای بیشماری را به خود دیده است که برخی از آنها با برخورداری از مؤلفههایی به سطح بالایی از شکوفایی دست یافتهاند، با این وجود این سلسلهها با ازدستدادن این مؤلفهها به انحطاط کشیده شدهاند. در این میان شاهنشاهی هخامنشی یکی از تأثیرگذارترین حکومتهای حیات بشری بوده که به اوج قلههای شکوفایی در دوران باستان دست یافت. تأسیس این شاهنشاهی با مؤلفههایی چون شاهی آرمانی دارای فرۀ ایزدی که برگزیدۀ اهورامزدا، عین شریعت، فاقد خودکامگی، رمزی از وحدت در کثرت، تساهل دینی که در ارتباط با اقوام و مذاهل گوناگون جلوهگر میشود، خردورزی که از موجبات پیشرفت فناوری و در کنار هم قرارگرفتن اقوام گوناگون شده است، قانونمداری و انسجام طبقات که در قالب فرمانروایی عادلانه که قوانین پیشینیان را ارج نهاده و نظم و نسق اجتماعی را بر هم نزده و یک فرمانروایی شایستهسالار است، ابتکاری بزرگ در تاریخ جهان بود. دولتی واحد و متمرکز که تا سالها فقط امپراتوری روم توانست با آن برابری کند.
بیگمان جغرافیا یکی از کاربردیترین علوم در جهان امروز و با این وجود منزوی و تا حدی ناشناخته در کشور ماست. جغرافیا با زندگی مردم عجین است، عمری به درازای عمر بشر دارد و به تعبیری جغرافیا دانش زندگی است. شرایط و واقعیتهای زیستمحیطی در شکلگیری فرهنگ از همان آغاز حضور انسان در پهنۀ گیتی نقش بسیار مهم و سازندهای را ایفا کرده و میکند. در بخش نخست کتاب کلیات جغرافیایی سرزمین پارس از قبیل موقعیت جغرافیایی و وسعت، آبوهوا، دریاچهها، کوهها، زمینشناسی، پوشش گیاهی و .... بررسی شده است؛ همچنین در این بخش بحثی دربارۀ جغرافیای تاریخی پارس ـ ایران در عصر هخامنشی و معناشناسی واژۀ پارس انجام شده است.
هخامنشیان در سدۀ نهم پیش از میلاد ابتدا در غرب و جنوب غرب دریاچۀ ارومیه سکنی داشتند؛ ولی بر اثر حملات آشوریان و فشار اورارتوها در سدۀ هشتم ق.م به سمت جنوب شرق در امتداد کوههای زاگرس حرکت کردند و در ناحیهای به نام پارسواش در غرب کوههای بختیاری اقامت گزیدند. بخش دوم کتاب اختصاص به بررسی تاریخ سیاسی هخامنشی از تأسیس تا سقوط دارد.
تمدن و فرهنگ هر کشوری همزمان با تاریخ آن کشور است. دولت هخامنشی یکی از نمونه کهنترین دولتهای ایرانزمین بود که با ابتکار و تدبیر عملاً پایهگذار بزرگترین شاهنشاهی جهان باستان شد. تمدن، فرهنگ و معماری در دوران حکومت هخامنشیان بسیار غنی و پیشرفته بود. زبان شاهنشاهی همچون مردم آن متنوع و گوناگون بود. در بخش سوم کتاب دربارۀ فرهنگ و تمدن هخامنشی از قبیل خط و زبان، دین و اعتقادات، آداب و رسوم و .... سخن گفته شده است.
هنر ایران در عهد هخامنشیان عمدتاً بر اساس بزرگداشت مقام پادشاهان این سلسله استوار بوده است و به این دلیل است که در دوران پادشاهی کورش و داریوش این هنر به اوج ترقی میرسد و سپس متوقف شده و فقط در زمان خشایارشاه و اردشیر مختصر جنبشی از خود نشان میدهد. هنر این عصر ترکیبی است از هنر اقوام گوناگونی که تابع پارسیان بودهاند و هخامنشیان با بهرهگیری مناسب از این هنرهای مختلف و ریختن کلیۀ جلوههای هنری اقوام و ملل مختلف در یک قالب به هنر خود اعتلا بخشیدهاند. در بخش پایانی کتاب هنر دورۀ هخامنشیان از قبیل معماری، فلزکاری، سفالگری، نقاشی، مهرسازی و .... بررسی شده است.[۱]
پانويس