پردۀ نقره‌ای: جامعه‌شناسی سینما در ایران

پردۀ نقره‌ای: جامعه‌شناسی سینما در ایران تألیف پرویز اجلالی، این کتاب بر آن است که تحلیلی از معرفی و گسترش سینما، همچون یک نهاد فراغتی، صنعت فرهنگی و هنر ملی، در جامعه و فرهنگ ایران ارائه کند.

پردۀ نقره‌ای: جامعه‌شناسی سینما در ایران
پردۀ نقره‌ای: جامعه‌شناسی سینما در ایران
پدیدآوراناجلالی، پرویز (نویسنده)
ناشرآگه
مکان نشرتهران
سال نشر۱۴۰۲ش
شابک8ـ474ـ329ـ964ـ978
کد کنگره

ساختار

کتاب دارای هفت عنوان است.

  1. سینما: مفاهیم پایه
  2. سالن‌های سینما در شهرهای ایران 1283 ـ 1398
  3. مخاطبان سینما در شهرهای ایران 1283 ـ 1398
  4. سینما، فرهنگ و سیاست در ایران
  5. سینمای دیجیتال درکی نو از سینما
  6. کرونا و سینما
  7. پی‌گفتار

گزارش کتاب

مفهوم سینما همچون پدیده‌ای جامع است. منظور از جامع اقرار به چندبعدی‌بودن مفهوم سینما و پذیرش بدون تعصب همۀ ابعاد آن و تحلیل سینما و محصول آن یعنی فیلم از یک دیدگاه کل‌گرا و از بیرون است. فهمیدن سینما همچون یک پدیدۀ اجتماعی نیازمند فاصله‌گرفتن از آن و فراتررفتن از جدل‌های روزمرۀ درون‌سینمایی و نگاه به سینما در قاب بزرگ جامعه است. بدون چنین دیدگاهی نمی‌توان به شایستگی به سینما از موضوعی جامعه‌شناسانه نگاه کرد.

این کتاب بر آن است که تحلیلی از معرفی و گسترش سینما، همچون یک نهاد فراغتی، صنعت فرهنگی و هنر ملی، در جامعه و فرهنگ ایران ارائه کند. نخستین مکان نمایش فیلم برای عموم در تهران در 1283 (1904) دو سال پیش از صدور فرمان مشروطیت افتتاح شد. در آن زمان جامعۀ ایران عمدتاً جامعه‌ای روستایی و سنتی بود. نخستین فیلم ایرانی در 1309 در تهران نمایش عمومی پیدا کرد. در سال 1398 جمعاً 72 فیلم داستانی جدید (اکران اول) به‌استثنای فیلم‌های گروه هنر و تجربه نمایش در‌آمد. در این سال ایران کشوری عمدتاً شهرنشین و نیمه‌توسعه‌یافته بود. در طول این دوره نهاد سینما در جامعه و فرهنگ ایران از منازل گوناگون گذر کرده است.

نویسنده در این کتاب، تاریخ سینما در ایران را به هفت دوره شامل دوره پیدایش (اواخر قاجار)، دوره تثبیت (دوره پهلوی اول)، دوره گسترش ومردمی شدن (1320 تا 1357)، دوره تزلزل جایگاه (1357-1362)، دوره بازسازی (1362-1370)، دوره رشد و توسعه ناپایدار (1370-1393)، دوره رونق دوباره محدود (1393-1398)، تقسیم کرده و فصلی را نیز به دوره کرونا اختصاص داده و وضعیت سینما درایران را تاسال 1401 تعقیب کرده است .

بعد از مقدمه، در بخش دوم کتاب کتاب به سالن‌های سینما در ایران پرداخته شده است. پیدایی سالن‌های سینمای عمومی در حکم بخشی از فضای عمومی شهری با فرایند پیدایش شهر مدرن ایرانی در رابطه بوده است. در بخش سوم به مخاطبان سینما در ایران در قالب پنج دورۀ تاریخی پیش‌گفته پرداخته شده است. محدودۀ اصلی مطالعه در این بخش سالن‌های سینما و از لحاظ زمانی تا سال 1398 بوده است.

به سینما همچون نهادی اجتماعی، بخشی اقتصادی و فعالیتی فرهنگی نگاه شده است که محصول نهایی آن فیلم است. از منظر اقتصادی سینما حداقل از چهار فعالیت اقتصادی مجزا تشکیل شده است: صنعت تولید فیلم، صنعت پخش فیلم، صنعت نمایش فیلم و صنعت تولید و توزیع فرآورده‌های سینمایی. سینما از منظر اجتماعی نهادی است که از فیلم‌سازان، فیلم‌ها و تماشاگران تشکیل شده است. در بخش چهارم کتاب به گفتمان‌های متفاوتی که در دوره‌های مختلف در ایران رایج یا غالب بوده‌اند و مبارزۀ آنها با یکدیگر و غلبۀ یکی بر دیگران و تأثیر آن بر محبوبیت و منزلت سینما پرداخته شده است.

امروزه ابزارهای دیجیتال به‌سرعت مشغول درنوردیدن همۀ ابعاد زندگی بشر هستند و این هنوز آغاز راه است. طبیعی است که سینما هم از این تحولات مصون نمانده است و معنای سنتی سینما به عنوان سالن‌های نمایش فیلم در حال رقابت دشواری با شیوه‌های جدید تماشای فیلم از تلویزیون گرفته تا دی‌وی‌دی و وی‌اودی و دانلود از اینترنت است. در بخش پنجم کتاب این مسئله بررسی شده است که چگونه دیجیتالیسم بر سینما اثر گذاشته و موجب پیدایش برداشت‌های جدیدی از سینما شده است.

سونامی کرونا و تعطیلی سینماها یک‌باره همۀ محاسبات را به هم ریخت و فروش کل سینماهای جهان با شیبی تند در سال 2020 به دوازده میلیارد دلار کاهش داد. در بخش ششم کتاب نویسنده به بررسی تأثیر کرونا بر سینما پرداخته است.[۱]

پانويس


منابع مقاله

کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها