ابن وردی، عمر بن مظفر (زین‌الدین): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۳۸: خط ۳۸:
«ابن وَرْدى، ابوحفص، زين الدين، عمر بن مظفر بن ابى الفوارس» (691 - 749ق / 1292 - 1348م)، فقيه، شاعر، اديب و مورخ صوفى بود. وى، در مَعَرَّة النُعمان به دنيا آمد و نسبش به ابوبكر، خليفه اول مى‌رسد. دوران جوانى را در تنگ‌دستى و پريشانى گذراند؛ بااين‌حال، از تحصيل علم بازنماند و نزد عبس بن عيسى بن سرجاوى و سپس در خدمت شرف الدين بارزى در حماه به كسب دانش پرداخت.
«ابن وَرْدى، ابوحفص، زين الدين، عمر بن مظفر بن ابى الفوارس» (691 - 749ق / 1292 - 1348م)، فقيه، شاعر، اديب و مورخ صوفى بود. وى، در مَعَرَّة النُعمان به دنيا آمد و نسبش به ابوبكر، خليفه اول مى‌رسد. دوران جوانى را در تنگ‌دستى و پريشانى گذراند؛ بااين‌حال، از تحصيل علم بازنماند و نزد عبس بن عيسى بن سرجاوى و سپس در خدمت شرف الدين بارزى در حماه به كسب دانش پرداخت.


وى چنان‌كه خود تصريح مى‌كند، در 715ق، در دمشق نزد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] بوده و در حضور او مباحثاتى در فقه و تفسير و نحو داشته كه موجب شگفتى وى شده است. گرچه لحن ابن وردى، گوياى كوتاه بودن مدت شاگردى او نزد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] است، اما وى تأثيرى عميق بر افكار ابن وردى باقى گذاشت.
وى چنان‌كه خود تصريح مى‌كند، در 715ق، در دمشق نزد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] بوده و در حضور او مباحثاتى در فقه و تفسير و نحو داشته كه موجب شگفتى وى شده است. گرچه لحن ابن وردى، گوياى كوتاه بودن مدت شاگردى او نزد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] است، اما وى تأثيرى عميق بر افكار ابن وردى باقى گذاشت.


از ديگر استادان او بايد به برهان الدين فزارى و ابن خطيب جبرين اشاره كرد. گرايش‌هاى صوفيانه برخى استادان او، از جمله شرف الدين بارزى و عبس سرجاوى، بى‌گمان يكى از زمينه‌هاى پيدا شدن انديشه تصوف در ابن وردى بوده است. بااين‌همه، بعيد نيست كه لااقل نيمه اول زندگى ابن وردى، با خوش‌گذرانى و لذت‌جويى همراه بوده باشد.
از ديگر استادان او بايد به برهان الدين فزارى و ابن خطيب جبرين اشاره كرد. گرايش‌هاى صوفيانه برخى استادان او، از جمله شرف الدين بارزى و عبس سرجاوى، بى‌گمان يكى از زمينه‌هاى پيدا شدن انديشه تصوف در ابن وردى بوده است. بااين‌همه، بعيد نيست كه لااقل نيمه اول زندگى ابن وردى، با خوش‌گذرانى و لذت‌جويى همراه بوده باشد.
خط ۵۰: خط ۵۰:
انزواطلبى ابن وردى ظاهراً اسباب تنگ‌دستى او را نيز فراهم مى‌كرد و او در شعرش دانش را قسمت خود و مال و ثروت را قسمت جاهلان دانسته است؛ به‌هرتقدير، تمايز دوگانه دنياگرايى و دنياگريزى كه بين دو مرحله از شعر او به چشم مى‌خورد، نمودار دو مرحله از سير تحول فكرى او در دوران جوانى است.
انزواطلبى ابن وردى ظاهراً اسباب تنگ‌دستى او را نيز فراهم مى‌كرد و او در شعرش دانش را قسمت خود و مال و ثروت را قسمت جاهلان دانسته است؛ به‌هرتقدير، تمايز دوگانه دنياگرايى و دنياگريزى كه بين دو مرحله از شعر او به چشم مى‌خورد، نمودار دو مرحله از سير تحول فكرى او در دوران جوانى است.


از جمله كسانى كه بر انديشه صوفيانه ابن وردى تأثير داشته‌اند، به‌ويژه، عبس سرجاوى و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]]، قابل ذكرند. وى نسبت به [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] ارادتى خاص داشت و احتمالاً تحت تأثير همو بود كه به خصومت با [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] برخاست و چنان‌كه خود تصريح كرده است، در 744ق، يك بار در مدرسه عصرونى حلب، پس از درس و به نشانه تحريم انديشه‌هاى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، فصوص او را پاره كرده، به آب شست. وى فتوايى نيز در مخالفت با آيين فتوت خليفه الناصر لدين الله دارد.
از جمله كسانى كه بر انديشه صوفيانه ابن وردى تأثير داشته‌اند، به‌ويژه، عبس سرجاوى و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]]، قابل ذكرند. وى نسبت به [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] ارادتى خاص داشت و احتمالاً تحت تأثير همو بود كه به خصومت با [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] برخاست و چنان‌كه خود تصريح كرده است، در 744ق، يك بار در مدرسه عصرونى حلب، پس از درس و به نشانه تحريم انديشه‌هاى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، فصوص او را پاره كرده، به آب شست. وى فتوايى نيز در مخالفت با آيين فتوت خليفه الناصر لدين الله دارد.


شعر ابن وردى مورد ستايش بسيار قرار گرفته؛ چنان‌كه سبكى، آن را شيرين‌تر از شكر و گران‌بهاتر از گوهر دانسته است. ابن شاكر، ابن فضل الله عمرى و [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] نيز نظرى همانند دارند. بااين‌همه، [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، معتقد است كه ابن وردى، بسيارى از معانى شعر او را اخذ كرده است و رساله «الكلام على مائة غلام» ابن وردى، جز تقليدى از منظومه «الحسن الصريح فى مائة مليح»، اثر خود وى نيست و او در قطعه شعرى، اين نكته را به ابن وردى گوشزد كرده، اما وى با ابياتى به اين مضمون كه: «درهم خود را از دينار ديگران بيشتر دوست مى‌دارد»، تلويحاً به رد ادعاى [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] پرداخته است. ابن حجر نيز ادعاى [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] را بى‌دليل و غير موجه دانسته و عكس آن را صحيح‌تر شمرده است. اشعار متعددى نيز بين [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] و ابن وردى مبادله شد كه در اثرى با نام «الحان السواجع» انعكاس يافته است.
شعر ابن وردى مورد ستايش بسيار قرار گرفته؛ چنان‌كه سبكى، آن را شيرين‌تر از شكر و گران‌بهاتر از گوهر دانسته است. ابن شاكر، ابن فضل الله عمرى و [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] نيز نظرى همانند دارند. بااين‌همه، [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، معتقد است كه ابن وردى، بسيارى از معانى شعر او را اخذ كرده است و رساله «الكلام على مائة غلام» ابن وردى، جز تقليدى از منظومه «الحسن الصريح فى مائة مليح»، اثر خود وى نيست و او در قطعه شعرى، اين نكته را به ابن وردى گوشزد كرده، اما وى با ابياتى به اين مضمون كه: «درهم خود را از دينار ديگران بيشتر دوست مى‌دارد»، تلويحاً به رد ادعاى [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] پرداخته است. ابن حجر نيز ادعاى [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] را بى‌دليل و غير موجه دانسته و عكس آن را صحيح‌تر شمرده است. اشعار متعددى نيز بين [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] و ابن وردى مبادله شد كه در اثرى با نام «الحان السواجع» انعكاس يافته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش