درر الفوائد (حائری یزدی - طبع قدیم): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۴۷: خط ۴۷:




'''درر الفوائد (حائری یزدی - طبع قدیم)'''، تقريرات بحث سيد محمد بن قاسم طباطبايى فشاركى (متوفاى 1316 قمرى) است كه توسط علامۀ مجدد، آیت‌الله [[حائری، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم بن محمد جعفر مهرجردى حائرى يزدى]] (متوفاى 1355 قمرى) مؤسّس حوزۀ علميّۀ قم نوشته شده است.
'''درر الفوائد (حائری یزدی - طبع قدیم)'''، تقريرات بحث سيد محمد بن قاسم طباطبايى فشاركى (متوفاى 1316 قمرى) است كه توسط علامۀ مجدد، آیت‌الله [[حائری، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم بن محمد جعفر مهرجردى حائرى يزدى]] (متوفاى 1355 قمرى) مؤسّس حوزۀ علميّۀ قم نوشته شده است.


[[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] از اجلاء شاگردان ميرزاى شيرازى بزرگ بوده كه بعد از رحلت ايشان از سامراء به نجف مى‌رود. <ref>[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]ج 4 ص.378</ref>
[[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] از اجلاء شاگردان ميرزاى شيرازى بزرگ بوده كه بعد از رحلت ايشان از سامراء به نجف مى‌رود. <ref>[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]ج 4 ص.378</ref>


== تاريخ تأليف و انتشار ==
== تاريخ تأليف و انتشار ==




كتاب درر الفوائد پس از وفات [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] اصفهانى تأليف شده، زيرا به دنبال نام ايشان عبارت‌هاى «نور اللّه مضجعه» و «طاب ثراه» ديده مى‌شود و از طرفى قبل از ارتحال [[آخوند خراسانى]] در سال 1329 قمرى نگاشته شده، زيرا بعد از نام ايشان عبارت‌هاى «دام بقاه» و نظائر آن ديده مى‌شود. بنابراين، كتاب بين سال‌هاى 1316 قمرى تا 1329 قمرى تأليف شده است.
كتاب درر الفوائد پس از وفات [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] اصفهانى تأليف شده، زيرا به دنبال نام ايشان عبارت‌هاى «نور اللّه مضجعه» و «طاب ثراه» ديده مى‌شود و از طرفى قبل از ارتحال [[آخوند خراسانى]] در سال 1329 قمرى نگاشته شده، زيرا بعد از نام ايشان عبارت‌هاى «دام بقاه» و نظائر آن ديده مى‌شود. بنابراين، كتاب بين سال‌هاى 1316 قمرى تا 1329 قمرى تأليف شده است.


آن چنانكه در مقدمۀ كتاب گفته شده، مؤلف ابتدا كتاب اصولى به نام درر الفوائد را نگاشته كه علاوه بر اين كه مسائل مهم اصولى را در بر داشته در نهايت اختصار و داراى متنى روان و آسان بوده است؛ ولى پس از مدتى در بعضى از نظريات مطرح شده، تجديد نظر كرده و آنچه به نظرش مورد نياز بوده اضافه كرده كه در حواشى كتاب مشهود است.
آن چنانكه در مقدمۀ كتاب گفته شده، مؤلف ابتدا كتاب اصولى به نام درر الفوائد را نگاشته كه علاوه بر اين كه مسائل مهم اصولى را در بر داشته در نهايت اختصار و داراى متنى روان و آسان بوده است؛ ولى پس از مدتى در بعضى از نظريات مطرح شده، تجديد نظر كرده و آنچه به نظرش مورد نياز بوده اضافه كرده كه در حواشى كتاب مشهود است.
خط ۹۸: خط ۹۸:
در بحث اصولى بودن مقدمۀ واجب نظر خود را به نحو ترديد بيان مى‌كند. به اين معنا كه اگر بحث به ملازمۀ عقلى برگردد مسألۀ اصولى است و اگر به وجوب مقدمه برگردد مسألۀ فقهى است، اگر چه اوّلى را ظاهر مى‌داند. <ref>ص 55 ج 1</ref>
در بحث اصولى بودن مقدمۀ واجب نظر خود را به نحو ترديد بيان مى‌كند. به اين معنا كه اگر بحث به ملازمۀ عقلى برگردد مسألۀ اصولى است و اگر به وجوب مقدمه برگردد مسألۀ فقهى است، اگر چه اوّلى را ظاهر مى‌داند. <ref>ص 55 ج 1</ref>


در بحث تأسيس اصل در مورد شك در عبادى بودن و توصلى بودن، بدون نياز به مقدمات حكمت، به پيروى از استادش [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] ظهور هيئت امر در اينكه متعلّق آن تمام مقصود است را اثبات نموده‌اند. <ref>ص 65 ج 1</ref>
در بحث تأسيس اصل در مورد شك در عبادى بودن و توصلى بودن، بدون نياز به مقدمات حكمت، به پيروى از استادش [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] ظهور هيئت امر در اينكه متعلّق آن تمام مقصود است را اثبات نموده‌اند. <ref>ص 65 ج 1</ref>


يكى ديگر از نكات مفيد كتاب در بحث واجب تعليقى است كه مؤلف پس از طرح بحث و طرح جواب صاحب هداية المسترشدين و صاحب فصول، مباحث ارزنده‌اى را با اين مقدمه آغاز مى‌كند «أقول و المهم بيان كيفية الإرادات اللبّية المتعلقة بالأفعال لكي يتضح الحال» <ref>ص 75 ج 1</ref>
يكى ديگر از نكات مفيد كتاب در بحث واجب تعليقى است كه مؤلف پس از طرح بحث و طرح جواب صاحب هداية المسترشدين و صاحب فصول، مباحث ارزنده‌اى را با اين مقدمه آغاز مى‌كند «أقول و المهم بيان كيفية الإرادات اللبّية المتعلقة بالأفعال لكي يتضح الحال» <ref>ص 75 ج 1</ref>


از حواشى مهمى كه نشان دهندۀ تغيير نظر مؤلف مى‌باشد، پذيرش استدلال [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ اعظم انصارى]] به شهادت وجدان به ثبوت ملازمه بين طلب متعلّق به مقدمات است و مؤلف در تأييد اين استدلال اين گونه تعبير مى‌آورد كه از محكم‌ترين و متين‌ترين دلايل است؛ ولى در صفحۀ بعد اين گونه در حاشيه اين مطلب را رد مى‌كند؛ «متى راجعنا وجداننا نجد من أنفسنا أنا في أوامرنا لسنا بمقهورين في إرادة مقدمات المطلوب». مؤلف همين تغيير نظر را در مقدمات حرام دارند. <ref>ص 93 و 94 و 99 ج 1</ref>
از حواشى مهمى كه نشان دهندۀ تغيير نظر مؤلف مى‌باشد، پذيرش استدلال [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ اعظم انصارى]] به شهادت وجدان به ثبوت ملازمه بين طلب متعلّق به مقدمات است و مؤلف در تأييد اين استدلال اين گونه تعبير مى‌آورد كه از محكم‌ترين و متين‌ترين دلايل است؛ ولى در صفحۀ بعد اين گونه در حاشيه اين مطلب را رد مى‌كند؛ «متى راجعنا وجداننا نجد من أنفسنا أنا في أوامرنا لسنا بمقهورين في إرادة مقدمات المطلوب». مؤلف همين تغيير نظر را در مقدمات حرام دارند. <ref>ص 93 و 94 و 99 ج 1</ref>


يكى ديگر از مهم‌ترين نظرياتى كه مؤلف به پيروى استادش از ميرزاى شيرازى نقل كرده، مسألۀ ترتب مى‌باشد كه با اين عبارت اهميت آن را ذكر كرده است؛ «فليتأمل في المقام فإنه مما ينبغي أن يصرف لأجله الليالي و الأيام». اين مسأله در وجه دوم تصحيح تعلّق امر فعلى به ضد در حالى كه ضد ديگر نيز مأمور به باشد بيان شده است. <ref>ص 107 ج 1</ref>
يكى ديگر از مهم‌ترين نظرياتى كه مؤلف به پيروى استادش از ميرزاى شيرازى نقل كرده، مسألۀ ترتب مى‌باشد كه با اين عبارت اهميت آن را ذكر كرده است؛ «فليتأمل في المقام فإنه مما ينبغي أن يصرف لأجله الليالي و الأيام». اين مسأله در وجه دوم تصحيح تعلّق امر فعلى به ضد در حالى كه ضد ديگر نيز مأمور به باشد بيان شده است. <ref>ص 107 ج 1</ref>
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:




مؤلف كتاب از طريق [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] و ساير اساتيدش به نظريات ميرزاى شيرازى بزرگ، و از طريق آشنايى با نظريات استادش [[آخوند خراسانى]] و حاشيۀ او بر رسائل بر نظريات شيخ اعظم احاطۀ كامل داشته كه در جاى جاى كتاب مشهود است. مثلا «ذهب جمع من مشايخنا إلى الأول تبعا لسيد مشايخنا الميرزا الشيرازي - قده - أورد عليه سيدنا الأستاذ نقلاً عن سيد مشايخنا الميرزا الشيرازي - قده - قال شيخنا الأستاذ في تعليقاته...»
مؤلف كتاب از طريق [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] و ساير اساتيدش به نظريات ميرزاى شيرازى بزرگ، و از طريق آشنايى با نظريات استادش [[آخوند خراسانى]] و حاشيۀ او بر رسائل بر نظريات شيخ اعظم احاطۀ كامل داشته كه در جاى جاى كتاب مشهود است. مثلا «ذهب جمع من مشايخنا إلى الأول تبعا لسيد مشايخنا الميرزا الشيرازي - قده - أورد عليه سيدنا الأستاذ نقلاً عن سيد مشايخنا الميرزا الشيرازي - قده - قال شيخنا الأستاذ في تعليقاته...»


بنابراين قسمت عمده‌اى از كتاب به طرح نظريات [[آخوند خراسانى]] و ميرزاى شيرازى و [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] و [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ اعظم انصارى]] اختصاص يافته است.
بنابراين قسمت عمده‌اى از كتاب به طرح نظريات [[آخوند خراسانى]] و ميرزاى شيرازى و [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] و [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ اعظم انصارى]] اختصاص يافته است.


خصوصيت ديگر كتاب طرح خلاصۀ مباحث و دورى از زياده‌گويى و پرداختن به مباحث مهم و اصلى علم اصول است؛ مثلا «فنقول اختلف في المسألة و قيل فيها أقوال عديدة لا يهمنا ذكرها خوفاً عن التطويل، تم الكلام في أحكام الشك بأسرها مع مراعاة الاختصار و الاجتناب عن الزوايد و التكرار» و در بيان اقسام استصحاب به اعتبار مستصحب و دليل و شك مى‌گويد؛ «لا يهمنا التعرض لذكرها لقلة الجدوى».
خصوصيت ديگر كتاب طرح خلاصۀ مباحث و دورى از زياده‌گويى و پرداختن به مباحث مهم و اصلى علم اصول است؛ مثلا «فنقول اختلف في المسألة و قيل فيها أقوال عديدة لا يهمنا ذكرها خوفاً عن التطويل، تم الكلام في أحكام الشك بأسرها مع مراعاة الاختصار و الاجتناب عن الزوايد و التكرار» و در بيان اقسام استصحاب به اعتبار مستصحب و دليل و شك مى‌گويد؛ «لا يهمنا التعرض لذكرها لقلة الجدوى».
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
البته گاهى آنچنان مباحث را به صورت خلاصه مطرح مى‌كند كه مثل بحث طلب و اراده صرفا به بيان اشكال و جواب آخوند [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|صاحب كفايه]] اشاره دارد. <ref>صفحۀ 41 و 42 ج 1</ref>
البته گاهى آنچنان مباحث را به صورت خلاصه مطرح مى‌كند كه مثل بحث طلب و اراده صرفا به بيان اشكال و جواب آخوند [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|صاحب كفايه]] اشاره دارد. <ref>صفحۀ 41 و 42 ج 1</ref>


از ديگر نكات كتاب اين كه مؤلف صرفا به نقل نظريات استادش [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] نپرداخته بلكه خود، نظريات جديد و بديعى را در كتاب آورده است. به عنوان نمونه: «كما بيناه في أول البحث، أقول يمكن أن يكون حاصل...، هذا ما أدى إليه نظري القاصر في المقام و عليك بالتأمل التام».
از ديگر نكات كتاب اين كه مؤلف صرفا به نقل نظريات استادش [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] نپرداخته بلكه خود، نظريات جديد و بديعى را در كتاب آورده است. به عنوان نمونه: «كما بيناه في أول البحث، أقول يمكن أن يكون حاصل...، هذا ما أدى إليه نظري القاصر في المقام و عليك بالتأمل التام».


نسخۀ موجود در برنامه
نسخۀ موجود در برنامه
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش