۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امام على(ع)' به 'امام على (ع)') |
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
در مقدمه، ضمن پرداختن به چگونگى شروع قيامهاى مخفى و علنى شيعه، نحوه زمينهسازى قيامهاى شيعه، چگونگى حمايت مردم از نهضتهاى شيعه، عوامل استمرار و تداوم قيامهاى شيعه و نيز قيامهاى مورد نظر كتاب، بررسى شده است (همان، ص11-23). | در مقدمه، ضمن پرداختن به چگونگى شروع قيامهاى مخفى و علنى شيعه، نحوه زمينهسازى قيامهاى شيعه، چگونگى حمايت مردم از نهضتهاى شيعه، عوامل استمرار و تداوم قيامهاى شيعه و نيز قيامهاى مورد نظر كتاب، بررسى شده است (همان، ص11-23). | ||
در بخش اول كتاب، قيام حجر بن عدى مورد ارزيابى و بررسى قرار گرفته است. نويسنده در ابتدا، به ريشهيابى اين قيام پرداخته و ضمن نظرى به اوضاع سياسى جامعه اسلامى پس از [[امام على (ع)]]، سابقه حجر در اسلام را بررسى كرده و در پايان، از واكنش جامعه مسلمين پس از شهادت حجر و ياران او، سخن گفته است (متن كتاب، ص27-78). | در بخش اول كتاب، قيام حجر بن عدى مورد ارزيابى و بررسى قرار گرفته است. نويسنده در ابتدا، به ريشهيابى اين قيام پرداخته و ضمن نظرى به اوضاع سياسى جامعه اسلامى پس از [[امام على(ع)]]، سابقه حجر در اسلام را بررسى كرده و در پايان، از واكنش جامعه مسلمين پس از شهادت حجر و ياران او، سخن گفته است (متن كتاب، ص27-78). | ||
نويسنده معتقد است براى آشنائى با شكل نخست مبارزه و نيز فهم درست راهى كه حجر پيمود، بايد بيش از هر چيز، محيطى را كه جنبش حجر در آن رخ داد، بشناسيم و مناسبات و شرايط خاص سياسى و اجتماعى و دينى آن محيط را نيك دريابيم. نيز بايد در آخر عوامل اساسىاى كه حجر را نه به صورت يك مبارز، بلكه به صورت انقلابىاى پيشتاز وارد صحنه كرد، بررسى كنيم تا بدانيم كه چگونه تغيير شكل مبارزه حجر به انقلاب خونين، پايههاى حكومت اموى را سخت لرزان كرد (همان، ص29). | نويسنده معتقد است براى آشنائى با شكل نخست مبارزه و نيز فهم درست راهى كه حجر پيمود، بايد بيش از هر چيز، محيطى را كه جنبش حجر در آن رخ داد، بشناسيم و مناسبات و شرايط خاص سياسى و اجتماعى و دينى آن محيط را نيك دريابيم. نيز بايد در آخر عوامل اساسىاى كه حجر را نه به صورت يك مبارز، بلكه به صورت انقلابىاى پيشتاز وارد صحنه كرد، بررسى كنيم تا بدانيم كه چگونه تغيير شكل مبارزه حجر به انقلاب خونين، پايههاى حكومت اموى را سخت لرزان كرد (همان، ص29). | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
به باور وى، اين مسأله را آنگاه نيك مىتوان شناخت و به تفسير و ارزيابى آن پرداخت كه تمام شرايط و عوامل مؤثر در جامعه آن روز را نيك بشناسيم. نخست بايد بدانيم كه اوضاع چگونه بود؟ مردم چگونه مىزيستند؟ و در آخر ببينيم كه مبارزه چگونه تبديل به «قيام خونين» شد (همان). | به باور وى، اين مسأله را آنگاه نيك مىتوان شناخت و به تفسير و ارزيابى آن پرداخت كه تمام شرايط و عوامل مؤثر در جامعه آن روز را نيك بشناسيم. نخست بايد بدانيم كه اوضاع چگونه بود؟ مردم چگونه مىزيستند؟ و در آخر ببينيم كه مبارزه چگونه تبديل به «قيام خونين» شد (همان). | ||
نويسنده پييش از آنكه به شرح قيام حجر و اثرات آن در جامعه اسلامى بپردازد، شخصيت حجر را پيش از قيام و در رابطه با [[امام على (ع)]] بررسى نموده است. وى معتقد است كه شخصيت حجر، حاصل امتحان نيكوئى است كه در رابطه با جهتگيرى خاص [[امام على (ع)]] در بروز حوادث و مشكلات پنج ساله حكومت، از خود نشان داده است. همگامى با خط فكرى و عملى امام و بهرهگيرى از مشى امامت و ره سپردن در مسير عدالت، مجموعاً حجر بن عدى را به اينجا رسانده بود كه اكنون براى تداوم و استمرار امامت و عدالت بپا خيزد و قيام شكوهمند مكتبى خود را آغاز كند. با عنايت به تأثير عناصر فكرى و عملى امامت در شخصيت حجر، وى شخصيت حجر را در حكومت امام، بررسى نموده است (همان، ص41). | نويسنده پييش از آنكه به شرح قيام حجر و اثرات آن در جامعه اسلامى بپردازد، شخصيت حجر را پيش از قيام و در رابطه با [[امام على(ع)]] بررسى نموده است. وى معتقد است كه شخصيت حجر، حاصل امتحان نيكوئى است كه در رابطه با جهتگيرى خاص [[امام على(ع)]] در بروز حوادث و مشكلات پنج ساله حكومت، از خود نشان داده است. همگامى با خط فكرى و عملى امام و بهرهگيرى از مشى امامت و ره سپردن در مسير عدالت، مجموعاً حجر بن عدى را به اينجا رسانده بود كه اكنون براى تداوم و استمرار امامت و عدالت بپا خيزد و قيام شكوهمند مكتبى خود را آغاز كند. با عنايت به تأثير عناصر فكرى و عملى امامت در شخصيت حجر، وى شخصيت حجر را در حكومت امام، بررسى نموده است (همان، ص41). | ||
او از ياران [[امام على (ع)]] بود كه با ايشان در جنگ جمل و صفّين شركت كرد. يعقوب بن سفيان، حجر را از اميران لشكر [[امام على (ع)]] در جنگ صفّين آورده است و در «اسد الغابة» آمده است كه در صفين رياست كنده را داشت و در نهروان فرماندار ميسره بود، در جنگ جمل نيز شركت كرد. در منتهى الآمال آمده است كه در حرب صفين از جانب اميرالمؤمنين على(ع)امارت لشكر كنده به او متعلق بود و در روز نهروان امير لشكر اميرالمؤمنين(ع) بود. علّامه حلّى(ره) فرموده كه حجر از اصحاب حضرت امير(ع) و از ابدال بوده و حسن بن داود ذكر نموده كه حجر از عظماء صحابه و اصحاب اميرالمؤمنين(ع) است (همان). | او از ياران [[امام على(ع)]] بود كه با ايشان در جنگ جمل و صفّين شركت كرد. يعقوب بن سفيان، حجر را از اميران لشكر [[امام على(ع)]] در جنگ صفّين آورده است و در «اسد الغابة» آمده است كه در صفين رياست كنده را داشت و در نهروان فرماندار ميسره بود، در جنگ جمل نيز شركت كرد. در منتهى الآمال آمده است كه در حرب صفين از جانب اميرالمؤمنين على(ع)امارت لشكر كنده به او متعلق بود و در روز نهروان امير لشكر اميرالمؤمنين(ع) بود. علّامه حلّى(ره) فرموده كه حجر از اصحاب حضرت امير(ع) و از ابدال بوده و حسن بن داود ذكر نموده كه حجر از عظماء صحابه و اصحاب اميرالمؤمنين(ع) است (همان). | ||
نويسنده در ترسيم واكنش جامعه مسلمين، پس از شهادت حجر و ياران او، به نامه معاويه به امام حسين(ع) اشاره كرده است كه در آن نوشته بود: «اى ابوعبداللّه دانستى كه ما شيعيان پدرت را كشتيم، پس آنها را حنوط كرديم و كفن پوشانديم و بر آنان نماز خوانديم و دفنشان كرديم؟» و آنحضرت در پاسخ فرمودند: «به پروردگار كعبه قسم كه بر تو پيروز آمدم، ليكن ما به خدا قسم اگر شيعيان ترا بكشيم، آنان را نه كفن كنيم و نه حنوط و نه برايشان نماز بخوانيم و نه دفنشان كنيم» (همان، ص71). | نويسنده در ترسيم واكنش جامعه مسلمين، پس از شهادت حجر و ياران او، به نامه معاويه به امام حسين(ع) اشاره كرده است كه در آن نوشته بود: «اى ابوعبداللّه دانستى كه ما شيعيان پدرت را كشتيم، پس آنها را حنوط كرديم و كفن پوشانديم و بر آنان نماز خوانديم و دفنشان كرديم؟» و آنحضرت در پاسخ فرمودند: «به پروردگار كعبه قسم كه بر تو پيروز آمدم، ليكن ما به خدا قسم اگر شيعيان ترا بكشيم، آنان را نه كفن كنيم و نه حنوط و نه برايشان نماز بخوانيم و نه دفنشان كنيم» (همان، ص71). | ||
در بخش دوم، به بررسى قيام توابين پرداخته شده است. نويسنده به اين نكته اشاره دارد كه قيامهاى شيعه بعد از شهادت [[امام على (ع)]] در سال 40ق، به اِشراف امام حسن(ع) شروع و پس از ده سال، از سال 51ق نخستين شكوفه آن در لباس قيام حجر به بار نشست. بعد از شهادت حجر و سركوبى قيام او، دوره ده ساله دوم شروع و با انقلاب امام حسين(ع) در سال 61ق در طف، شكوهمندترين مبارزات خونين بشرى به وقوع پيوست. دوره نخست با هدايت مكتبى امام و به ارشاد او در كوفه رخ نمود و در دمشق موقتاً سركوب شد و اكنون دوره دوم قيام بود كه بايد با رهبرى امام از مدينه شروع شود و در كوفه ختام پذيرد (همان، ص81). | در بخش دوم، به بررسى قيام توابين پرداخته شده است. نويسنده به اين نكته اشاره دارد كه قيامهاى شيعه بعد از شهادت [[امام على(ع)]] در سال 40ق، به اِشراف امام حسن(ع) شروع و پس از ده سال، از سال 51ق نخستين شكوفه آن در لباس قيام حجر به بار نشست. بعد از شهادت حجر و سركوبى قيام او، دوره ده ساله دوم شروع و با انقلاب امام حسين(ع) در سال 61ق در طف، شكوهمندترين مبارزات خونين بشرى به وقوع پيوست. دوره نخست با هدايت مكتبى امام و به ارشاد او در كوفه رخ نمود و در دمشق موقتاً سركوب شد و اكنون دوره دوم قيام بود كه بايد با رهبرى امام از مدينه شروع شود و در كوفه ختام پذيرد (همان، ص81). | ||
نويسنده در اين بخش، به آثار و نتايج قيام كربلا و بررسى ميزان تحول جامعه اسلامى آن روزگار پرداخته است. سلسله مبارزاتى كه در اين برهه از تاريخ در خلال قيامهايى رخ نموده، مطمح نظر نويسنده بوده و نقطه توجه وى قيام توّابين است كه به نظر وى، تبلورى است از قيامى الهى و مكتبى در جهت جبران گناه؛ گناه تنها رها كردن امام (همان). | نويسنده در اين بخش، به آثار و نتايج قيام كربلا و بررسى ميزان تحول جامعه اسلامى آن روزگار پرداخته است. سلسله مبارزاتى كه در اين برهه از تاريخ در خلال قيامهايى رخ نموده، مطمح نظر نويسنده بوده و نقطه توجه وى قيام توّابين است كه به نظر وى، تبلورى است از قيامى الهى و مكتبى در جهت جبران گناه؛ گناه تنها رها كردن امام (همان). |
ویرایش