۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امام على(ع)' به 'امام على (ع)') |
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
|- | |- | ||
|موضوع | |موضوع | ||
|data-type='subject'|علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - خطبهها - نقد و تفسیر | |data-type='subject'|علی بن ابی طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - خطبهها - نقد و تفسیر | ||
علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهج البلاغه - نقد و تفسیر | علی بن ابی طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهج البلاغه - نقد و تفسیر | ||
نامهها - نقد و تفسیر | نامهها - نقد و تفسیر | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
كتاب «روائع نهجالبلاغه»، تاليف جورج جرداق به زبان عربى است. اين اثر درباره كتاب نهجالبلاغه و سخنان [[امام على (ع)]] مىباشد. اين اثر يكى از منابع مهمى است كه درباره [[امام على (ع)]] و كتاب نهجالبلاغه، به صورت موضوعى چيده شده است. | كتاب «روائع نهجالبلاغه»، تاليف جورج جرداق به زبان عربى است. اين اثر درباره كتاب نهجالبلاغه و سخنان [[امام على(ع)]] مىباشد. اين اثر يكى از منابع مهمى است كه درباره [[امام على(ع)]] و كتاب نهجالبلاغه، به صورت موضوعى چيده شده است. | ||
== ساختار كتاب == | == ساختار كتاب == | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
بحث بعدى درباره يگانگى درآفرينش حضرت على(ع) مىباشد كه در پايان اين مبحث چنين مىنويسد، «اينجاست كه فرزند ابىطالب با همه بزرگىهاى وجود از ديدگاه هستى يگانه و دريافت ژرف بوجود واحد در يك پايگاه قرار مىگيرد و فرهنگ او فريادهايى پياپى است كه از قلبى گرم و حساس و بىهمانند برمىخيزد و همىخواهد كه به ژرفاى وجود فرو رود و حقيقت هستى را آن چنان كه هست، دريابد تا بدان جا كه بداند همه دورها و نزديكها با چهرههاى گوناگونى كه دارند بر يك بنيان استوارند و همه هستى، پيچيده در حقيقتى است كه دو سوى آن را ازل و ابد تشكيل مىدهد.» | بحث بعدى درباره يگانگى درآفرينش حضرت على(ع) مىباشد كه در پايان اين مبحث چنين مىنويسد، «اينجاست كه فرزند ابىطالب با همه بزرگىهاى وجود از ديدگاه هستى يگانه و دريافت ژرف بوجود واحد در يك پايگاه قرار مىگيرد و فرهنگ او فريادهايى پياپى است كه از قلبى گرم و حساس و بىهمانند برمىخيزد و همىخواهد كه به ژرفاى وجود فرو رود و حقيقت هستى را آن چنان كه هست، دريابد تا بدان جا كه بداند همه دورها و نزديكها با چهرههاى گوناگونى كه دارند بر يك بنيان استوارند و همه هستى، پيچيده در حقيقتى است كه دو سوى آن را ازل و ابد تشكيل مىدهد.» | ||
مبحث بعدى اين فصل روش و نيروى سخن گفتن در وجود [[امام على (ع)]] مىباشد. چنان كه مىنويسد: «روش على بهنگام خطابه، زيبائى فراوانى را حائز است، بهنگامى كه عاطفت پر شورش زبانه مىكشد و بيان خيال انگيزش شراره مىزند و از حوادث روزگار تلخش هيجانى سخت پديد مىآورد، در اينجاست كه رسايى سخنش از قلب دردناكش برمىخيزد و چون موجى خروشان از زبانش برمىآيد. در چنين هنگامههاست كه امتياز روش على(ع) در تقرير و تاثير معجزه سر مىكشد و كلماتى پياپى و كوتاه را رديف مىكند و به آنها آهنگى خاص مىبخشد و تعبيرها مىآورد و از اخبار به استفهام و از آن به تعجب و از شگفتى به انكار مىجهد و هر كلام را با آهنگى نيرومند و موثر پايان مىدهد و اين همان هنر والائى است كه مفهوم بلاغت و روح هنر را به صراحت نشان مىدهد...» | مبحث بعدى اين فصل روش و نيروى سخن گفتن در وجود [[امام على(ع)]] مىباشد. چنان كه مىنويسد: «روش على بهنگام خطابه، زيبائى فراوانى را حائز است، بهنگامى كه عاطفت پر شورش زبانه مىكشد و بيان خيال انگيزش شراره مىزند و از حوادث روزگار تلخش هيجانى سخت پديد مىآورد، در اينجاست كه رسايى سخنش از قلب دردناكش برمىخيزد و چون موجى خروشان از زبانش برمىآيد. در چنين هنگامههاست كه امتياز روش على(ع) در تقرير و تاثير معجزه سر مىكشد و كلماتى پياپى و كوتاه را رديف مىكند و به آنها آهنگى خاص مىبخشد و تعبيرها مىآورد و از اخبار به استفهام و از آن به تعجب و از شگفتى به انكار مىجهد و هر كلام را با آهنگى نيرومند و موثر پايان مىدهد و اين همان هنر والائى است كه مفهوم بلاغت و روح هنر را به صراحت نشان مىدهد...» | ||
فصل دوم كتاب نيز به چهار دسته تقسيم مىشود كه عبارتند از: همبستگى در آفرينش، مهربانى عميق، راستى در پهنه حيات، خير وجود و انقلاب حيات. | فصل دوم كتاب نيز به چهار دسته تقسيم مىشود كه عبارتند از: همبستگى در آفرينش، مهربانى عميق، راستى در پهنه حيات، خير وجود و انقلاب حيات. |
ویرایش