التعليقة علی كتاب الكافي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)'
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو')
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
كسى كه در شناخت به مرتبه‌اى رسيد كه خداوند را كمال و فوق كمال و تمام فوق تمام دانست، اميد است كه به مرحله خروج از نصاب تحديد و تشبيه برسد.
كسى كه در شناخت به مرتبه‌اى رسيد كه خداوند را كمال و فوق كمال و تمام فوق تمام دانست، اميد است كه به مرحله خروج از نصاب تحديد و تشبيه برسد.


[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، پس از بيان مطالب فوق، مى‌گويد اگر آنچه را كه گفته شد، فهميدى، كلام مولايمان [[امام جعفر صادق (ع)|امام صادق (ع)]] كه فرمود: (أكبر من كل شىءٍ حدّدته) را خواهى فهميد. اين فرمايش [[امام جعفر صادق (ع)|امام صادق (ع)]] بيانى است كه با بليغ‌ترين وجه، به همان مطلبى كه در بالا بدان اشاره شد، پرداخته است.
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، پس از بيان مطالب فوق، مى‌گويد اگر آنچه را كه گفته شد، فهميدى، كلام مولايمان [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] كه فرمود: (أكبر من كل شىءٍ حدّدته) را خواهى فهميد. اين فرمايش [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] بيانى است كه با بليغ‌ترين وجه، به همان مطلبى كه در بالا بدان اشاره شد، پرداخته است.


او در ادامه، درباره حديثى مرسل از امام رضا(ع) مى‌گويد كه نظير اين احاديث، برتر از آن هستند كه نياز به سند داشته باشند و ارسال سند، مشكلى براى روايتْ ايجاد نمى‌كند، چون متن اين روايات، آسمانى است و خود روايت، گواه است بر اين كه از منبع وحى سرچشمه گرفته است. چنان كه «نهج‌البلاغه»، خود، بزرگ‌ترين شاهد بر مسند بودن خويش است.
او در ادامه، درباره حديثى مرسل از امام رضا(ع) مى‌گويد كه نظير اين احاديث، برتر از آن هستند كه نياز به سند داشته باشند و ارسال سند، مشكلى براى روايتْ ايجاد نمى‌كند، چون متن اين روايات، آسمانى است و خود روايت، گواه است بر اين كه از منبع وحى سرچشمه گرفته است. چنان كه «نهج‌البلاغه»، خود، بزرگ‌ترين شاهد بر مسند بودن خويش است.
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، در ذيل روايت دوم از باب «الحركة والانتقال»، روايتى درباره معراج پيامبر(ص) نقل مى‌كند كه راوى، سؤال‌هايى درباره آيات سوره نجم پرسيده است و حضرت كاظم(ع)، بدان‌ها پاسخ مى‌دهد.
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، در ذيل روايت دوم از باب «الحركة والانتقال»، روايتى درباره معراج پيامبر(ص) نقل مى‌كند كه راوى، سؤال‌هايى درباره آيات سوره نجم پرسيده است و حضرت كاظم(ع)، بدان‌ها پاسخ مى‌دهد.


او در تفسير روايت سوم از روايات همين باب، درباره لزوم «وليّ» بعد از پيامبر، مباحثى را مطرح مى‌كند و عنوان مى‌كند كه بر پيامبر(ص) واجب بود كه معارف الهى را به بيانى عامّه فهم، بيان كند و مسائل غامض حِكمى و اسرار را در بطون آن كلمات قرار دهد تا هر صاحب بصيرتى به ميزان انديشه‌اش از آنها بهره‌مند شود؛ سپس اوصيا و اولياى آن حضرت، پرده‌ها را كنار زنند و اسرار را بر ملا كنند. پس تبليغ رسالت، مرتبه نبى و رسول است و كشف و تأويل، وظيفه وصى و ولى. بدين جهت است كه پيامبر(ص) به [[امام على (ع)]] فرمود: انّك تقاتل على تأويل القرآن كما أنا قاتلت على تنزيله.
او در تفسير روايت سوم از روايات همين باب، درباره لزوم «وليّ» بعد از پيامبر، مباحثى را مطرح مى‌كند و عنوان مى‌كند كه بر پيامبر(ص) واجب بود كه معارف الهى را به بيانى عامّه فهم، بيان كند و مسائل غامض حِكمى و اسرار را در بطون آن كلمات قرار دهد تا هر صاحب بصيرتى به ميزان انديشه‌اش از آنها بهره‌مند شود؛ سپس اوصيا و اولياى آن حضرت، پرده‌ها را كنار زنند و اسرار را بر ملا كنند. پس تبليغ رسالت، مرتبه نبى و رسول است و كشف و تأويل، وظيفه وصى و ولى. بدين جهت است كه پيامبر(ص) به [[امام على(ع)]] فرمود: انّك تقاتل على تأويل القرآن كما أنا قاتلت على تنزيله.


وى در پايان تعليقه بر حديث هفتم از «باب العرش والكرسى»، در تشريح عبارت «انّ اللّه حمل دينه و علمه الماء»، اظهار مى‌دارد كه در بسيارى از آيات و روايات، لفظ آب بر علم و عقل قدسى، و لفظ «ارض» بر نفس مجرد - كه در حقيقت، پذيراى علوم و معارف است - اطلاق شده است. از همين موارد است، قول خداوند كه در آيه پنجم سوره حج مى‌فرمايد:
وى در پايان تعليقه بر حديث هفتم از «باب العرش والكرسى»، در تشريح عبارت «انّ اللّه حمل دينه و علمه الماء»، اظهار مى‌دارد كه در بسيارى از آيات و روايات، لفظ آب بر علم و عقل قدسى، و لفظ «ارض» بر نفس مجرد - كه در حقيقت، پذيراى علوم و معارف است - اطلاق شده است. از همين موارد است، قول خداوند كه در آيه پنجم سوره حج مى‌فرمايد:
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
''' و ترى الأرض هامدة فاذا أنزلنا عليها الماء اهتزت و ربت وأنبتت من كل زوج بهيج. '''
''' و ترى الأرض هامدة فاذا أنزلنا عليها الماء اهتزت و ربت وأنبتت من كل زوج بهيج. '''


در باب وحدت عددى خداوند، روايات متعددى آمده است. از جمله، روايت معروفى كه در روز جمل، كسى برخاست و از [[امام على (ع)]] درباره توحيد خداوند سؤال كرد و حضرت على(ع) نيز بدو پاسخ داد و وحدت عددى را از خداوندْ نفى نمود.
در باب وحدت عددى خداوند، روايات متعددى آمده است. از جمله، روايت معروفى كه در روز جمل، كسى برخاست و از [[امام على(ع)]] درباره توحيد خداوند سؤال كرد و حضرت على(ع) نيز بدو پاسخ داد و وحدت عددى را از خداوندْ نفى نمود.


و روايت پنجم از باب «جوامع التوحيد» آمده است:الواحد بلا تأويل العدد.
و روايت پنجم از باب «جوامع التوحيد» آمده است:الواحد بلا تأويل العدد.


ولى جمله‌اى از [[امام سجاد (ع)]] در «صحيفه سجّاديه» نقل شده است كه: لك يا الهى وحدانية العدد.
ولى جمله‌اى از [[امام سجاد(ع)]] در «صحيفه سجّاديه» نقل شده است كه: لك يا الهى وحدانية العدد.


[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، ضمن تعليقه بر اين روايت، وحدت عددى را از خداوند نفى مى‌كند و عبارت «صحيفه» را خلاف نصوص در ديگر مواضع مى‌داند. او بدون توضيحى افزون بر آنچه ذكر شد، تلويحاً به عدم صدور جمله فوق از [[امام سجاد (ع)]] اشاره دارد و دليل خلاف بودن عبارت «صحيفه» را آيه '''«لقد كفروا الذين قالوا انّ اللّه ثالث ثلاثة»''' مى‌داند.
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، ضمن تعليقه بر اين روايت، وحدت عددى را از خداوند نفى مى‌كند و عبارت «صحيفه» را خلاف نصوص در ديگر مواضع مى‌داند. او بدون توضيحى افزون بر آنچه ذكر شد، تلويحاً به عدم صدور جمله فوق از [[امام سجاد(ع)]] اشاره دارد و دليل خلاف بودن عبارت «صحيفه» را آيه '''«لقد كفروا الذين قالوا انّ اللّه ثالث ثلاثة»''' مى‌داند.


در بحث از روايت ششم همين باب، در مورد جمله «خالق اذ لا مخلوق»، معتقد به دو نحو خالقيت براى خداوند مى‌شود: 1) خالقيت ذاتى كه از صفات ذات است؛ 2) خالقيت اضافى كه از صفات فعل است.
در بحث از روايت ششم همين باب، در مورد جمله «خالق اذ لا مخلوق»، معتقد به دو نحو خالقيت براى خداوند مى‌شود: 1) خالقيت ذاتى كه از صفات ذات است؛ 2) خالقيت اضافى كه از صفات فعل است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش