۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''چشيدن طعم وقت'''، به زبان فارسى، روايتى كهن و نويافته از«مقامات ابوسعيد ابوالخير» است كه تصور همگان تا كنون بر آن بود كه بر اثر حوادث روزگار، اجزاى آن از ميان رفته است. دانستههاى بسيارى از احوال و اقوال و شعرهاى خوانده شده بر زبان ابوسعيد، در اين كتاب وجود دارد. | |||
كتاب حاضر، يكى از غنايم روزگار و از مهمترين اسناد ادبى و عرفانى زبان فارسى است؛ گنجينهاى از اقوال نويافته ابوسعيد و حكايات مربوط به زندگى او و نيز داستانهايى كه ابوسعيد، در مجالس خويش نقل مىكرده است. | كتاب حاضر، يكى از غنايم روزگار و از مهمترين اسناد ادبى و عرفانى زبان فارسى است؛ گنجينهاى از اقوال نويافته ابوسعيد و حكايات مربوط به زندگى او و نيز داستانهايى كه ابوسعيد، در مجالس خويش نقل مىكرده است. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
بخش حكايات كتاب، بسيار غنى است؛ چه حكاياتى كه مرتبط با حالات و مقامات ابوسعيد است و نكتههاى بسيارى از زندگى او را روشن مىكند و چه حكاياتى كه از زبان ابوسعيد نقل كرده است. در اينجا لازم است كه چند نمونه از حكايات و سخنان ابوسعيد را بياوريم(اين حكايات، يا ظرافت ذوق و نوع حكايات و اقوال مجالس ابوسعيد را توضيح مىدهد يا اطلاعى است در زمينهاى خاص كه در جاى ديگر ديده نشده است): | بخش حكايات كتاب، بسيار غنى است؛ چه حكاياتى كه مرتبط با حالات و مقامات ابوسعيد است و نكتههاى بسيارى از زندگى او را روشن مىكند و چه حكاياتى كه از زبان ابوسعيد نقل كرده است. در اينجا لازم است كه چند نمونه از حكايات و سخنان ابوسعيد را بياوريم(اين حكايات، يا ظرافت ذوق و نوع حكايات و اقوال مجالس ابوسعيد را توضيح مىدهد يا اطلاعى است در زمينهاى خاص كه در جاى ديگر ديده نشده است): | ||
#مستى در بازار مىرفت و پيش شيخ آمد. مريدان گفتند كه شيخ او را امر به معروف كند. مست، آهسته چيزى به شيخ گفت و شيخ جواب داد: «نه» و رفت و چون به خانقاه آمد، از او سؤال كردند كه آن مست، چه گفت؟ شيخ چنين پاسخ داد: «او گفت: اى شيخ! آنچه من در باطن داشتم، بر صحرا نهادم. آيا تو نيز نهادى؟ گفتم: نه». | |||
#ابوسعيد در باره آيه شريفه'''«يحبهم و يحبونه»''' كلمات نغزى دارد كه بىسابقه است. نقل است كه روزى اين آيه را مىخواندند، شيخ گفت: «هرگز خدا هيچكس را دوست نداشته و نمىدارد». گفتند: «شيخا! قرآن است». گفت: «معنى همان است». گفتند: «ما معنى نمىدانيم». گفت: «خداست و بنده او، حق است و خلقِ او، صانع است و صنعِ او، كسى ديگر در اين بازار چه كار دارد؟ خود كجاست چيز ديگر تا او را دوست دارد؟ صانعى صنع خويش را دوست دارد، اينجا غيرى چه كار دارد؟ | |||
#در ديدارى كه ابوالحسن خرقانى و ابوسعيد در خرقان داشتند، خرقانى به وى گفت: «مىشنوم كه تو سخن نيكو مىگويى، ما را سخن گوى». ابوسعيد گفت: «سخن ما دوران را شايد، نزديكان را نشايد». گفت: «نه براى آن مىگوييم تا ما را از تو سخن نيك افتد و لكن از براى آن مىگوييم تا تو را از استماع ما نيك افتد». ابوسعيد بر منبر شد و سخن گفت. | |||
== بررسى اقوال ابوسعيد == | == بررسى اقوال ابوسعيد == | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۰۹: | ||
از ابوسعيد گفتارهايى در اين كتاب آمده است كه در كتابهاى ديگر يافت نمىشود كه به چند مورد آنها اشاره مىكنيم: | از ابوسعيد گفتارهايى در اين كتاب آمده است كه در كتابهاى ديگر يافت نمىشود كه به چند مورد آنها اشاره مىكنيم: | ||
#مثل اين نَفس، چون مردى است كه آسياسنگى، به روى ديوار برمىكشد؛ اگر طرفة العينى غايب گردد ازو، باز به زمين افتد؛ | |||
#هر كه چنان پندارد كه بىجهد رسيد، خطا است و هر كه به جهد داند هم خطا است؛ | |||
#ايشان كه ايشان باشند، نه خسته كفر و نه بسته ايمان باشند. | |||
== بيان واژگان == | == بيان واژگان == | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۱۸: | ||
در كتاب، واژگانى به كار رفته كه به برخى از آنها اشاره مىشود: | در كتاب، واژگانى به كار رفته كه به برخى از آنها اشاره مىشود: | ||
#فرو كردنِ سجاده: گستردن سجاده؛ | |||
#نگريستن به دنبال چشم: با تحقير به چيزى نگريستن؛ | |||
#قدرى: ميخهاى آهنى كه به كفش مىكوبيدهاند؛ | |||
#لنجيدن: با ناز خراميدن. | |||
بهطور خلاصه مىتوان گفت كه اين كتاب داراى امتيازات ويژهاى است كه عبارتند از: | بهطور خلاصه مىتوان گفت كه اين كتاب داراى امتيازات ويژهاى است كه عبارتند از: | ||
#اشتمال بر حكاياتى از زندگى ابوسعيد كه پرتوهايى بر جوانبى از زندگىنامه او مىافكند؛ | |||
#اشتمال بر حكاياتى از زبان ابوسعيد كه شيوه مجالس او را روشنتر مىكند؛ | |||
#اشتمال بر شعرهايى كه براى اولين بار در تاريخ ادب فارسى يافت شده و مورد بررسى قرار مىگيرد؛ | |||
#اشتمال بر روايتى ديگر از شأن نزولِ بعضى شعرهاى منقول در ديگر«مقامات»هاى او؛ | |||
#اشتمال بر چند شطح درخشان و شگفتآور او كه در هيچ جا ديده نشده است؛ | |||
#اشتمال بر بعضى اشارات به جغرافياى تاريخى حوادث زندگى او؛ | |||
#اشتمال بر واژگانى كه در فرهنگها كمتر ديده مىشوند؛ | |||
#اشتمال بر اقوال فراوانى از شيخ كه در هيچ جاى ديده نشده و همه زيبا و ژرف و در كمال اهميت است؛ | |||
#اشتمال بر ترجمه فارسى زيبايى از بعضى عبارات عربى شيخ يا ديگران كه در كتابهاى ديگر ديده نمىشود. | |||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش