منطق الملخص: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ دسامبر ۲۰۱۶
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تفتازانى' به 'تفتازانى ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۶: خط ۶۶:
#فخر رازى از اين موضع [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] دفاع مى‌كند كه بحث از مقولات، از مسائل دانش منطق نيست و آن را بايد در فلسفه مورد بحث قرار داد. بحث از وجود كلى طبيعى، عقلى و منطقى نيز مانند بحث از مقولات است. اهميت طرح چنين مباحثى در منطق تنها در اين است كه مبانى متافيزيكى و وجودشناختى منطق ارسطوئيان را به‌وضوح نشان مى‌دهد. فخر رازى وجود كلى طبيعى را امرى ترديدناپذير مى‌داند و استدلال معروف و قابل مناقشه سنتى را به ميان مى‌آورد: حيوان جزئى از اين حيوان است و هرگاه مركب در خارج موجود باشد، بسيط نيز موجود است و الا موجود مركب از معدوم مى‌گردد. كلى منطقى را نيز نوعى از مقوله مضاف مى‌داند و بحث از وجود عينى آن را به بخش الهيات ارجاع مى‌دهد. وى در بخش الهيات، ابتدا به گزارش پنج دليل منكران وجود اضافه مى‌پردازد و آن‌گاه دليلى را از معتقدان به وجود اضافه در اعيان گزارش و مورد نقد قرار مى‌دهد. در خصوص وجود كلى عقلى، فخر رازى ابتدا به نقد ديدگاه حكما مى‌پردازد و آنگاه از طريق ديگر وجود عينى كلى عقلى را اثبات مى‌كند. وى بر آن است كه تفسير حكما از كلى عقلى به‌صورت ذهنى و نظريه وجود ذهنى نارساست. مفصل‌ترين انتقادهاى وى را در «الإنارات»، «المباحث المشرقية»، «إلهيات الملخص» مى‌توان يافت <ref>همان، مقدمه، ص شصت و دو و شصت و سه</ref>.
#فخر رازى از اين موضع [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] دفاع مى‌كند كه بحث از مقولات، از مسائل دانش منطق نيست و آن را بايد در فلسفه مورد بحث قرار داد. بحث از وجود كلى طبيعى، عقلى و منطقى نيز مانند بحث از مقولات است. اهميت طرح چنين مباحثى در منطق تنها در اين است كه مبانى متافيزيكى و وجودشناختى منطق ارسطوئيان را به‌وضوح نشان مى‌دهد. فخر رازى وجود كلى طبيعى را امرى ترديدناپذير مى‌داند و استدلال معروف و قابل مناقشه سنتى را به ميان مى‌آورد: حيوان جزئى از اين حيوان است و هرگاه مركب در خارج موجود باشد، بسيط نيز موجود است و الا موجود مركب از معدوم مى‌گردد. كلى منطقى را نيز نوعى از مقوله مضاف مى‌داند و بحث از وجود عينى آن را به بخش الهيات ارجاع مى‌دهد. وى در بخش الهيات، ابتدا به گزارش پنج دليل منكران وجود اضافه مى‌پردازد و آن‌گاه دليلى را از معتقدان به وجود اضافه در اعيان گزارش و مورد نقد قرار مى‌دهد. در خصوص وجود كلى عقلى، فخر رازى ابتدا به نقد ديدگاه حكما مى‌پردازد و آنگاه از طريق ديگر وجود عينى كلى عقلى را اثبات مى‌كند. وى بر آن است كه تفسير حكما از كلى عقلى به‌صورت ذهنى و نظريه وجود ذهنى نارساست. مفصل‌ترين انتقادهاى وى را در «الإنارات»، «المباحث المشرقية»، «إلهيات الملخص» مى‌توان يافت <ref>همان، مقدمه، ص شصت و دو و شصت و سه</ref>.
#بر اساس تحقيق استاد قراملكى، يكى از نوآورى‌هاى فخر رازى، در شرايط تناقض است. تناقض داراى دو گونه شرايط است: اختلاف در كم، كيف، جهت و وحدت‌هاى هشت‌گانه. فقدان هريك از شرايط يادشده موجب ابهام تناقض مى‌شود. فخر رازى گويد: سخن [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در همه آثارش بر اين نكته اشاره دارد كه تحقق تناقض منوط به اجتماع شرايط هشت‌گانه است و نزد من در تحقق تناقض، وحدت موضوع، محمول و زمان كفايت مى‌كند. ولى او در «الإنارات» وحدت زمان را نيز به وحدت محمول ارجاع مى‌دهد.
#بر اساس تحقيق استاد قراملكى، يكى از نوآورى‌هاى فخر رازى، در شرايط تناقض است. تناقض داراى دو گونه شرايط است: اختلاف در كم، كيف، جهت و وحدت‌هاى هشت‌گانه. فقدان هريك از شرايط يادشده موجب ابهام تناقض مى‌شود. فخر رازى گويد: سخن [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در همه آثارش بر اين نكته اشاره دارد كه تحقق تناقض منوط به اجتماع شرايط هشت‌گانه است و نزد من در تحقق تناقض، وحدت موضوع، محمول و زمان كفايت مى‌كند. ولى او در «الإنارات» وحدت زمان را نيز به وحدت محمول ارجاع مى‌دهد.
در بيان وحدت‌هاى تناقض دو نظريه عمده وجود دارد: ديدگاه حداكثرگرايانه و ديدگاه حداقل‌جويانه؛ در ديدگاه حداكثرى چند نظريه وجود دارد: نظريه مشهور، به وحدت‌هاى هشت‌گانه اشاره دارد؛ [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]حمل را نيز بر آن افزوده است؛ فخر رازى سخنگوى نظريه حداقل‌گرايانه است و شرايط را به سه امر و در «الإنارات» به دو امر برمى‌گرداند... <ref>همان، مقدمه، ص هفتاد و هفت - هفتاد و هشت</ref>.
#:در بيان وحدت‌هاى تناقض دو نظريه عمده وجود دارد: ديدگاه حداكثرگرايانه و ديدگاه حداقل‌جويانه؛ در ديدگاه حداكثرى چند نظريه وجود دارد: نظريه مشهور، به وحدت‌هاى هشت‌گانه اشاره دارد؛ [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]حمل را نيز بر آن افزوده است؛ فخر رازى سخنگوى نظريه حداقل‌گرايانه است و شرايط را به سه امر و در «الإنارات» به دو امر برمى‌گرداند... <ref>همان، مقدمه، ص هفتاد و هفت - هفتاد و هشت</ref>.
#بنا بر نظر استاد احد فرامرز قراملكى، فخر رازى در مباحث موجهات، تحليل جهات، عكس و نقيض موجهات و مختلطات، نوآورى‌هاى فراوانى دارد و خواجه طوسى تسميه وصفى و دوام وصفى به مشروطه و عرفيه را از يادگارهاى فخر رازى مى‌داند... همچنين محققان كتاب حاضر، در اقدامى جالب و ابتكارى خلاصه آراء فخر رازى در منطق موجهات را به‌صورت نُه جدول (الف) موجهات بسيط؛ ب) موجهات مركب؛ ج) نقيض موجهات بسيط؛ د) نقيض موجهات مركب؛ ه) عكس موجهات بسيط؛ و) عكس موجهات مركب؛ ح) مختلطات شكل اوّل؛ ط) مختلطات شكل دوم؛ ى) مختلطات شكل چهارم)، ارائه كرده‌اند <ref>همان، مقدمه، ص هشتاد - هشتاد و هشت</ref>.
#بنا بر نظر استاد احد فرامرز قراملكى، فخر رازى در مباحث موجهات، تحليل جهات، عكس و نقيض موجهات و مختلطات، نوآورى‌هاى فراوانى دارد و خواجه طوسى تسميه وصفى و دوام وصفى به مشروطه و عرفيه را از يادگارهاى فخر رازى مى‌داند... همچنين محققان كتاب حاضر، در اقدامى جالب و ابتكارى خلاصه آراء فخر رازى در منطق موجهات را به‌صورت نُه جدول (الف) موجهات بسيط؛ ب) موجهات مركب؛ ج) نقيض موجهات بسيط؛ د) نقيض موجهات مركب؛ ه) عكس موجهات بسيط؛ و) عكس موجهات مركب؛ ح) مختلطات شكل اوّل؛ ط) مختلطات شكل دوم؛ ى) مختلطات شكل چهارم)، ارائه كرده‌اند <ref>همان، مقدمه، ص هشتاد - هشتاد و هشت</ref>.
#استاد احد فرامرز قراملكى در باره سبك فخر رازى در «الملخص» نوشته است كه «الملخص» به شيوه «الإشارات» بوعلى و در سه دانش منطق، طبيعى و الهيات تدوين شده است. منطق «الملخص» به شيوه منطق‌نگارى دو بخشى است. فخر در ديگر آثار خود، مانند «شرح عيون الحكمة» تحليل ديدگاه‌هاى خاص خود را به اين كتاب ارجاع مى‌دهد. قلم فخر، روان، خالى از صعوبت و درعين‌حال گزيده‌نويس است.
#استاد احد فرامرز قراملكى در باره سبك فخر رازى در «الملخص» نوشته است كه «الملخص» به شيوه «الإشارات» بوعلى و در سه دانش منطق، طبيعى و الهيات تدوين شده است. منطق «الملخص» به شيوه منطق‌نگارى دو بخشى است. فخر در ديگر آثار خود، مانند «شرح عيون الحكمة» تحليل ديدگاه‌هاى خاص خود را به اين كتاب ارجاع مى‌دهد. قلم فخر، روان، خالى از صعوبت و درعين‌حال گزيده‌نويس است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش