۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سید احمد خوانساری' به 'سید احمد خوانساری') |
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
من چهارمين فرزند خانواده و اولين پسر آن بودم، به اين لحاظ آن گونه كه نقل مىكردند توجه مخصوص نزديكان به سوى من جلب شده بود. | من چهارمين فرزند خانواده و اولين پسر آن بودم، به اين لحاظ آن گونه كه نقل مىكردند توجه مخصوص نزديكان به سوى من جلب شده بود. | ||
با توجه به علاقه و اخلاص وافر پدرم نسبت به آستان مبارك حضرت ابى | با توجه به علاقه و اخلاص وافر پدرم نسبت به آستان مبارك حضرت ابى عبداللّه الحسين عليه السّلام من را عبدالحسين ناميدند، اين نام از ابتدا براى من موجب بركات فراوان شده است و همواره نسبت به آن افتخار مىكنم. | ||
هنگامى كه من سومين بهار زندگى خود را سپرى مىكردم، پدرم خانواده را براى سفر به كربلا و آستان بوسى مولا آماده مىكند، نزديكان با خود زمزمه داشتند كه او نذر داشته نام فرزند خود را | هنگامى كه من سومين بهار زندگى خود را سپرى مىكردم، پدرم خانواده را براى سفر به كربلا و آستان بوسى مولا آماده مىكند، نزديكان با خود زمزمه داشتند كه او نذر داشته نام فرزند خود را عبدالحسين بگذارد و مىخواهد در اولين فرصت عبدرا به محضر مولا ببرد. | ||
سفر به عتبات مقدسه با توجه به امكانات آن روز مشكلات زيادى داشت، به اين جهت پدر براى مراقبت از فرزند دلبند خويش، شخصى را اجير مىكند تا در طول مسافرت مراقب | سفر به عتبات مقدسه با توجه به امكانات آن روز مشكلات زيادى داشت، به اين جهت پدر براى مراقبت از فرزند دلبند خويش، شخصى را اجير مىكند تا در طول مسافرت مراقب عبدالحسين باشد. آن مسافرت قريب دو ماه به طول مىانجامد، پس از بازگشت عبدالحسين، كودك چهار سالۀ آن روز، بسيارى از فقرات زيارت وارث و امين اللّه و بخشى از زيارت جامعۀ كبيره را بدون خطا از حفظ مىخواند. | ||
اين امر را من طبيعى مىدانم چرا كه مولايى به مانند ابى | اين امر را من طبيعى مىدانم چرا كه مولايى به مانند ابى عبداللّه الحسين عليه السّلام عبدآستان بوس خود را بدون صله و انعام نمىگذارد، صله و انعامى كه نخستين بخش آن عشق و محبتى محكم و پيوند ناگسستنى است با مولا. من در تمام ايّام عمر خويش، از اين صله و انعام، بهرهها بردهام و خود را نسبت به آن ممنون و سپاسگزار مىدانم. | ||
نزديكان، آن روز حفظ زيارات را به هوش و حافظه خوب كودك منتسب مىكردند، اما حقير كه بعدها دعاى كميل، زيارت عاشورا، زيارت جامعۀ كبيره و زيارت چهارده معصوم را از حفظ مىخواندم و اكنون در اين 95 سال زندگى هنوز جزئيات آن سفر مقدس را به خوبى به ياد دارم، آن را جز عنايت الهى و تفضل مولا نمىدانم. | نزديكان، آن روز حفظ زيارات را به هوش و حافظه خوب كودك منتسب مىكردند، اما حقير كه بعدها دعاى كميل، زيارت عاشورا، زيارت جامعۀ كبيره و زيارت چهارده معصوم را از حفظ مىخواندم و اكنون در اين 95 سال زندگى هنوز جزئيات آن سفر مقدس را به خوبى به ياد دارم، آن را جز عنايت الهى و تفضل مولا نمىدانم. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
حكمت، حساب، جبر، مقابله، هيأت و نجوم را خدمت مرحوم اسد اللّه قمشهاى حكيم، فرا گرفتم، بعد از اتمام دروس مقدمات از مدرسۀ ميرزا مهدى به مدرسه جنب مسجد امام نقل مكان كردم و پس از آن به مدرسۀ چهارباغ (امام صادق عليه السّلام) رفتم و آنجا رحل اقامت افكندم... | حكمت، حساب، جبر، مقابله، هيأت و نجوم را خدمت مرحوم اسد اللّه قمشهاى حكيم، فرا گرفتم، بعد از اتمام دروس مقدمات از مدرسۀ ميرزا مهدى به مدرسه جنب مسجد امام نقل مكان كردم و پس از آن به مدرسۀ چهارباغ (امام صادق عليه السّلام) رفتم و آنجا رحل اقامت افكندم... | ||
خدمت مرحوم آقا سيد مهدى درچهاى، كتاب قوانين و تقريرات كفايه را خواندم، نزد مرحوم آخوند ملا | خدمت مرحوم آقا سيد مهدى درچهاى، كتاب قوانين و تقريرات كفايه را خواندم، نزد مرحوم آخوند ملا عبدالكريم گزى، متاجر شيخ را فراگرفتم. فوائد الاصول را خدمت آقا مير محمد صادقى مدرس و كفايه را خدمت مرحوم دزفولى خواندم، دروس خارج فقه و اصول را، درس خارج اصول مرحوم مير محمد صادقى مدرس و مرحوم محمد تقى مدرس شركت مىكردم و همچنين در درس خارج فقه مرحوم سيد ابو القاسم دهكردى نيز شركت مىجستم، عمدۀ فقه و اصول را در اصفهان، خدمت مرحوم آيت اللّه آقا سيد محمد باقر درچهاى بودم، تقريبا مدت 11 سال مرتب درس اين بزرگوار مىرفتم. | ||
درست است كه ثمره ظاهرى اين 11 سال تحصيل مداوم خدمت ايشان مرا به درجه اجتهاد رسانيد اما آنچه مهم بود، من از آن مرحوم، درس زندگى، اخلاق و شخصيت را فراگرفتم... گفت و گو با مجلۀ حوزه، ش 32/33 | درست است كه ثمره ظاهرى اين 11 سال تحصيل مداوم خدمت ايشان مرا به درجه اجتهاد رسانيد اما آنچه مهم بود، من از آن مرحوم، درس زندگى، اخلاق و شخصيت را فراگرفتم... گفت و گو با مجلۀ حوزه، ش 32/33 |
ویرایش