تفسير نورالثقلين: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد'
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو')
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد')
خط ۴۳: خط ۴۳:




تفسير نور الثقلين تأليف شيخ عبد على بن جمعه عروسى حويزى از علماى قرن يازدهم هجرى مى‌باشد، كه به كوشش استاد [[رسولی، هاشم|سيد هاشم رسولى محلاتى]] تصحيح شده و با مقدمه‌اى كوتاه از مرحوم [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]«ره»در 5 مجلد توسط المطبعة العلمية قم در سال 1383ق به چاپ رسيده است،چاپى نيز از مؤسسۀ اسماعيليان با همين مشخصات در قطع وزيرى يافت مى‌شود.طبق بيان سيد محمد على ايازى در«المفسرون حياتهم و منهجهم»صفحۀ 730،چاپ جديدى با مقدمۀ [[حکیم، محمدباقر|سيد محمد باقر حكيم]] در حال آماده شدن مى‌باشد.
تفسير نور الثقلين تأليف شيخ عبدعلى بن جمعه عروسى حويزى از علماى قرن يازدهم هجرى مى‌باشد، كه به كوشش استاد [[رسولی، هاشم|سيد هاشم رسولى محلاتى]] تصحيح شده و با مقدمه‌اى كوتاه از مرحوم [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]«ره»در 5 مجلد توسط المطبعة العلمية قم در سال 1383ق به چاپ رسيده است،چاپى نيز از مؤسسۀ اسماعيليان با همين مشخصات در قطع وزيرى يافت مى‌شود.طبق بيان سيد محمد على ايازى در«المفسرون حياتهم و منهجهم»صفحۀ 730،چاپ جديدى با مقدمۀ [[حکیم، محمدباقر|سيد محمد باقر حكيم]] در حال آماده شدن مى‌باشد.


مصحح محترم با تطبيق سه نسخه،مراجعه به مصادر،مقابله متن احاديث نقل شده با مصادر،ذكر بعضى موارد اختلاف نسخ،تصحيح،ذكر موارد اختلاف در پاورقى و شرحى از مجملات و بعضى لغات مشكله،موجبات استفادۀ بهينه از اين اثر را فراهم نموده است.ايشان در چاپ دوم با ذكر آيات در ابتداى هر بحث امكان دستيابى محققين به روايات هر آيه را آسانتر كرده است.مؤلف در سال 1066 ه‍.ق تأليف جلد سوم را به پايان رسانده‌اند، تاريخ وفات مؤلف را بعضى 1097 مى‌دانند.
مصحح محترم با تطبيق سه نسخه،مراجعه به مصادر،مقابله متن احاديث نقل شده با مصادر،ذكر بعضى موارد اختلاف نسخ،تصحيح،ذكر موارد اختلاف در پاورقى و شرحى از مجملات و بعضى لغات مشكله،موجبات استفادۀ بهينه از اين اثر را فراهم نموده است.ايشان در چاپ دوم با ذكر آيات در ابتداى هر بحث امكان دستيابى محققين به روايات هر آيه را آسانتر كرده است.مؤلف در سال 1066 ه‍.ق تأليف جلد سوم را به پايان رسانده‌اند، تاريخ وفات مؤلف را بعضى 1097 مى‌دانند.
خط ۴۹: خط ۴۹:
تفسير نور الثقلين در انتهاء هر جلد فهرستى ارائه كرده است كه مبناى آن فرازهاى آيات تفسير شده مى‌باشد.در نتيجه شيوۀ پيدا كردن مطالب از طريق موضوع نمى‌باشد، بلكه از طريق آيه يا فرازى از آيه مى‌باشد. در بخش«شيوۀ مؤلف»به معرفى اثر و انگيزۀ آن اشاره‌اى شده است.
تفسير نور الثقلين در انتهاء هر جلد فهرستى ارائه كرده است كه مبناى آن فرازهاى آيات تفسير شده مى‌باشد.در نتيجه شيوۀ پيدا كردن مطالب از طريق موضوع نمى‌باشد، بلكه از طريق آيه يا فرازى از آيه مى‌باشد. در بخش«شيوۀ مؤلف»به معرفى اثر و انگيزۀ آن اشاره‌اى شده است.


از جمله نسخ خطى اين تفسير،نسخۀ خطى در كتابخانۀ آستان قدس رضوى شماره 8055 و نسخه ديگر متعلق به كتابخانۀ شخصى آقاى عبد الحسين شهيد صالحى مى‌باشد.
از جمله نسخ خطى اين تفسير،نسخۀ خطى در كتابخانۀ آستان قدس رضوى شماره 8055 و نسخه ديگر متعلق به كتابخانۀ شخصى آقاى عبدالحسين شهيد صالحى مى‌باشد.


==ساختار و گزارش محتوا==
==ساختار و گزارش محتوا==
خط ۷۰: خط ۷۰:
مصنف در انگيزۀ خود براى تأليف در مقدمه كوتاهى مى‌فرمايد:«وقتى مشاهده كردم كه مفسران مختلف هر كدام بخشى از وجوه قرآن را مورد نظر قرار داده‌اند،عده‌اى تفسير لغوى و اشتقاق، عده‌اى نحوى،عده‌اى صرفى،عده‌اى تجزيه و تركيب،عده‌اى مباحث كلامى و عده‌اى نيز جنبه‌هاى مختلف آن را بررسى كرده‌اند،مشتاق شدم كه بخشى از بيانات اهل ذكر قرآن يعنى ائمه«عليهم السلام»را كه كاشف معانى قرآن و در بردارندۀ اسرار تأويل بود، در ذيل آيات قرآن بياورم و به تناسب نام آن را«نور الثقلين»ناميدم.»
مصنف در انگيزۀ خود براى تأليف در مقدمه كوتاهى مى‌فرمايد:«وقتى مشاهده كردم كه مفسران مختلف هر كدام بخشى از وجوه قرآن را مورد نظر قرار داده‌اند،عده‌اى تفسير لغوى و اشتقاق، عده‌اى نحوى،عده‌اى صرفى،عده‌اى تجزيه و تركيب،عده‌اى مباحث كلامى و عده‌اى نيز جنبه‌هاى مختلف آن را بررسى كرده‌اند،مشتاق شدم كه بخشى از بيانات اهل ذكر قرآن يعنى ائمه«عليهم السلام»را كه كاشف معانى قرآن و در بردارندۀ اسرار تأويل بود، در ذيل آيات قرآن بياورم و به تناسب نام آن را«نور الثقلين»ناميدم.»


همچنانكه از نقل نظرهاى بزرگان مشهور شد،روشى كه مرحوم«شيخ عبد على عروسى حويزى،از ابتداى تفسير در پيش گرفته است،حاكى از اين حقيقت است كه وى در صدد تأليف و فراهم آوردن يك دوره از تفسير قرآن كريم منطبق با روايات رسيده از ناحيۀ پيامبر گرامى«صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»و اهل بيت عصمت «عليهم السلام»بوده است.نشان دادن شيوۀ تفسيرى اهل بيت«عليهم السلام»جز با بيان و نقل روايات تفسيرى آنان ميسر نمى‌باشد.
همچنانكه از نقل نظرهاى بزرگان مشهور شد،روشى كه مرحوم«شيخ عبدعلى عروسى حويزى،از ابتداى تفسير در پيش گرفته است،حاكى از اين حقيقت است كه وى در صدد تأليف و فراهم آوردن يك دوره از تفسير قرآن كريم منطبق با روايات رسيده از ناحيۀ پيامبر گرامى«صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»و اهل بيت عصمت «عليهم السلام»بوده است.نشان دادن شيوۀ تفسيرى اهل بيت«عليهم السلام»جز با بيان و نقل روايات تفسيرى آنان ميسر نمى‌باشد.


اين شيوه و انگيزه،تفسير مذكور را در دستۀ تفاسير منقولى قرار داده و بطور طبيعى از فضاى نظرات اجتهادى،تطبيق با مسائل علمى،بحثهاى استدلالى و برهانى،بيرون خواهد رفت.
اين شيوه و انگيزه،تفسير مذكور را در دستۀ تفاسير منقولى قرار داده و بطور طبيعى از فضاى نظرات اجتهادى،تطبيق با مسائل علمى،بحثهاى استدلالى و برهانى،بيرون خواهد رفت.
خط ۸۶: خط ۸۶:
البته مقصود از روايات تفسيرى خاص،اين نيست كه امام(ع)اين روايت را حتما به جهت تفسير و تبيين اين آيه،بيان كرده باشد،بلكه منظور اين است كه اين روايت به هر جهت كه بيان شده باشد،مى‌توان آن را به عنوان تفسير آيه برشمرد و در تبيين مراد از آن استفاده كرد.بعنوان نمونه مواردى ذكر مى‌شود:
البته مقصود از روايات تفسيرى خاص،اين نيست كه امام(ع)اين روايت را حتما به جهت تفسير و تبيين اين آيه،بيان كرده باشد،بلكه منظور اين است كه اين روايت به هر جهت كه بيان شده باشد،مى‌توان آن را به عنوان تفسير آيه برشمرد و در تبيين مراد از آن استفاده كرد.بعنوان نمونه مواردى ذكر مى‌شود:


فى اصول الكافى:عن ابى عبد اللّه«عليه السلام»قال:الانفال،ما لم يوجف عليه بخيل و لا ركاب او قوم صالحوا او قوم اعطوا بايديهم و كل ارض خربة و بطون الاودية فهو لرسول اللّه (ص)و هو للامام من بعده يضعه حيث يشاء.«ج دوم صفحۀ 118 ذيل آيه 1 سورۀ انفال.»
فى اصول الكافى:عن ابى عبداللّه«عليه السلام»قال:الانفال،ما لم يوجف عليه بخيل و لا ركاب او قوم صالحوا او قوم اعطوا بايديهم و كل ارض خربة و بطون الاودية فهو لرسول اللّه (ص)و هو للامام من بعده يضعه حيث يشاء.«ج دوم صفحۀ 118 ذيل آيه 1 سورۀ انفال.»


در اينجا [[امام صادق]]«عليه السلام»موارد انفال را بيان مى‌كند،اين بيانات ممكن است در جلسۀ درس ايشان در مقام بيان فقهى مسئله مطرح شده باشد،امّا الآن مى‌توان بهره‌بردارى تفسيرى از آن نمود.
در اينجا [[امام صادق]]«عليه السلام»موارد انفال را بيان مى‌كند،اين بيانات ممكن است در جلسۀ درس ايشان در مقام بيان فقهى مسئله مطرح شده باشد،امّا الآن مى‌توان بهره‌بردارى تفسيرى از آن نمود.
خط ۲۳۳: خط ۲۳۳:
در روايات منقول نور الثقلين اثرى از اسرائيليات مطرح شده در ذيل دو آيه در كتب عامه،يافت نمى‌شود.
در روايات منقول نور الثقلين اثرى از اسرائيليات مطرح شده در ذيل دو آيه در كتب عامه،يافت نمى‌شود.


14-نسبت شرك به آدم(ع)و حواء:سورۀ اعراف 189-190 در نامگذارى فرزند خود به عبد الحارث در جلد دوم ص 108،ذيل آيه فوق،رد پاى اسرائيليات به چشم مى‌خورد.
14-نسبت شرك به آدم(ع)و حواء:سورۀ اعراف 189-190 در نامگذارى فرزند خود به عبدالحارث در جلد دوم ص 108،ذيل آيه فوق،رد پاى اسرائيليات به چشم مى‌خورد.


15-قصۀ كشتى نوح«عليه السّلام»:آيات 37 تا 48 سورۀ هود.در جلد دوم صفحات 350 تا 370 نيز مى‌توان به خوبى مطالبى از اسرائيليات را ديد.
15-قصۀ كشتى نوح«عليه السّلام»:آيات 37 تا 48 سورۀ هود.در جلد دوم صفحات 350 تا 370 نيز مى‌توان به خوبى مطالبى از اسرائيليات را ديد.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش