خلاصه الذهب المسبوك مختصر من سير الملوك: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله'
جز (جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله')
خط ۴۸: خط ۴۸:




كتاب بدون مقدمه آغاز شده و مطالب، دربردارنده تاريخ خلفاى عباسى از روز ظهور دعوت ايشان در خلافت وليد بن عبد الملك اموى تا انقراض سلسله ايشان در بغداد در زمان خلافت المستعصم بالله، ابى احمد عبد الله بن المستنصر بالله مى‌باشد؛ بدين ترتيب، حدودا تاريخ 45 خليفه، در اين اثر، ذكر گرديده است.
كتاب بدون مقدمه آغاز شده و مطالب، دربردارنده تاريخ خلفاى عباسى از روز ظهور دعوت ايشان در خلافت وليد بن عبد الملك اموى تا انقراض سلسله ايشان در بغداد در زمان خلافت المستعصم بالله، ابى احمد عبدالله بن المستنصر بالله مى‌باشد؛ بدين ترتيب، حدودا تاريخ 45 خليفه، در اين اثر، ذكر گرديده است.


نويسنده پس از ذكر نام، كنيه و لقب هر خليفه، به تشريح صفات ظاهرى و خصائص وى پرداخته، سپس اولاد و زنان او را را نام برده و در نهايت، به توضيح و تشريح حوادث زمان وى پرداخته است.
نويسنده پس از ذكر نام، كنيه و لقب هر خليفه، به تشريح صفات ظاهرى و خصائص وى پرداخته، سپس اولاد و زنان او را را نام برده و در نهايت، به توضيح و تشريح حوادث زمان وى پرداخته است.
خط ۵۹: خط ۵۹:
وى داراى چهارده پسر بود كه نام برخى از آن‌ها، عبارت است از: يزيد، ابراهيم، عباس، عمر، عبد العزيز و... <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/3|همان، ص 3]</ref>.
وى داراى چهارده پسر بود كه نام برخى از آن‌ها، عبارت است از: يزيد، ابراهيم، عباس، عمر، عبد العزيز و... <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/3|همان، ص 3]</ref>.


از جمله وقايعى كه در دوران وى اتفاق افتاده و نويسنده به آن اشاره كرده، آن است كه در ربيع‌الاول سال 87ق، فردى بيست و پنج ساله والى مدينه شده و در خانه مروان، با ده نفر از فقها كه عبارتند از: ابن زبير، عبد الله بن عبد الله بن عتبه، ابوبكر بن عبد الرحمن، ابوبكر بن سليمان بن ابى خيثمه، سليمان بن يسار، قاسم بن محمد، سالم بن عبد الله، عبد الله بن عبد الله بن عمر، عبد الله بن عامر بن ربيعه و خارجة بن زيد، ديدار نمود. <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/3|همان]</ref>.
از جمله وقايعى كه در دوران وى اتفاق افتاده و نويسنده به آن اشاره كرده، آن است كه در ربيع‌الاول سال 87ق، فردى بيست و پنج ساله والى مدينه شده و در خانه مروان، با ده نفر از فقها كه عبارتند از: ابن زبير، عبدالله بن عبدالله بن عتبه، ابوبكر بن عبد الرحمن، ابوبكر بن سليمان بن ابى خيثمه، سليمان بن يسار، قاسم بن محمد، سالم بن عبدالله، عبدالله بن عبدالله بن عمر، عبدالله بن عامر بن ربيعه و خارجة بن زيد، ديدار نمود. <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/3|همان]</ref>.


خلفاى بعدى، به ترتيب عبارتند از:
خلفاى بعدى، به ترتيب عبارتند از:


«سليمان بن عبد الملك»: وى نيز داراى چهارده پسر بود. محمد بن حزم، قضاوت وى و يزيد بن مهلب، كتابت او را برعهده داشتند و ابوعسكر، حاجب او بود. از جمله حوادث دوران او، عبارتند از: وفات ابراهيم بن يزيد بن اسود، ابوعمران نخعى كه از فقها و بزرگان زمان او بود، در سال 97ق؛ بيعت گرفتن سليمان بن عبد الملك براى فرزندش ايوب و وليعهد شدن او در سال 98ق؛ وفات عبد الله بن عبد الله بن عتبه بن مسعود هذلى در سال 98ق و... <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/13|همان، ص 13]</ref>.
«سليمان بن عبد الملك»: وى نيز داراى چهارده پسر بود. محمد بن حزم، قضاوت وى و يزيد بن مهلب، كتابت او را برعهده داشتند و ابوعسكر، حاجب او بود. از جمله حوادث دوران او، عبارتند از: وفات ابراهيم بن يزيد بن اسود، ابوعمران نخعى كه از فقها و بزرگان زمان او بود، در سال 97ق؛ بيعت گرفتن سليمان بن عبد الملك براى فرزندش ايوب و وليعهد شدن او در سال 98ق؛ وفات عبدالله بن عبدالله بن عتبه بن مسعود هذلى در سال 98ق و... <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/13|همان، ص 13]</ref>.


«ابوحفص عمر بن عبد العزيز بن مروان بن حكم»: مادر وى، ام عاصم، از دختران عاصم بن عمر بن خطاب بوده كه از ابن عمر، انس بن مالك، عبد الله بن جعفر، عمر بن ابى سلمه، سائب بن يزيد، روايت نقل كرده است. <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/18|همان، ص 18]</ref>.
«ابوحفص عمر بن عبد العزيز بن مروان بن حكم»: مادر وى، ام عاصم، از دختران عاصم بن عمر بن خطاب بوده كه از ابن عمر، انس بن مالك، عبدالله بن جعفر، عمر بن ابى سلمه، سائب بن يزيد، روايت نقل كرده است. <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/18|همان، ص 18]</ref>.


او صاحب پنج دختر بوده و مانند خلفاى پيشين، چهارده پسر داشت كه برخى از آن‌ها عبارتند از: عبد الملك كه در نوزده سالگى وفات يافت؛ عبد الله كه والى عراق بوده است. ايوب بن شرحبيل، امير لشكر و عبد الله بن سعيد و عبد الله بن يزيد، كاتب و رجاء بن حيات كندى و ابن ابى رقيه، حاجب او بودند. <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/21|همان، ص 21]]</ref>.
او صاحب پنج دختر بوده و مانند خلفاى پيشين، چهارده پسر داشت كه برخى از آن‌ها عبارتند از: عبد الملك كه در نوزده سالگى وفات يافت؛ عبدالله كه والى عراق بوده است. ايوب بن شرحبيل، امير لشكر و عبدالله بن سعيد و عبدالله بن يزيد، كاتب و رجاء بن حيات كندى و ابن ابى رقيه، حاجب او بودند. <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/21|همان، ص 21]]</ref>.


از جمله حوادثى كه از دوران او ذكر شده، عبارت است از: وفات ابراهيم بن محمد بن طلحه بن عبد الله تيمى كه به اسد القريش و اسد الحجاز معروف بود در سال 99ق و خروج عده‌اى عليه خليفه در سال 100ق، از جمله بسطام بنى يشكر كه با هشتاد نفر از ياران خويش كه اكثرا از قبيله بنى ربيعه بودند، خروج كردند. <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/32|همان، ص 32]]</ref>.
از جمله حوادثى كه از دوران او ذكر شده، عبارت است از: وفات ابراهيم بن محمد بن طلحه بن عبدالله تيمى كه به اسد القريش و اسد الحجاز معروف بود در سال 99ق و خروج عده‌اى عليه خليفه در سال 100ق، از جمله بسطام بنى يشكر كه با هشتاد نفر از ياران خويش كه اكثرا از قبيله بنى ربيعه بودند، خروج كردند. <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/32|همان، ص 32]]</ref>.


«ابوخالد يزيد بن عبد الملك»: مادرش، عاتكه بنت يزيد بن معاويه بود و در پانزدهم رجب سال 101ق، مردم با او بيعت كردند. نويسنده در مورد شخصيت وى، به اين نكته اشاره مى‌كند كه او، فردى خوش‌گذران و اهل لهو و لعب و لذت‌جويى بوده و كنيزى به نام حبابه داشت كه وقتى مرد، به اندازه‌اى محزون و غمگين گشت كه تا مدت‌ها، اجازه دفن كردنش را نمى‌داد و حتى پس از دفن نيز، قبر او را نبش كرده و با ديدن وضعيت او، بسيار متأثر شد. وى پس از چهار سال و يك ماه خلافت، در حوران، در شعبان سال 105ق، در بيست و نه سالگى، درگذشت. <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/25|همان، ص 25]]</ref>.
«ابوخالد يزيد بن عبد الملك»: مادرش، عاتكه بنت يزيد بن معاويه بود و در پانزدهم رجب سال 101ق، مردم با او بيعت كردند. نويسنده در مورد شخصيت وى، به اين نكته اشاره مى‌كند كه او، فردى خوش‌گذران و اهل لهو و لعب و لذت‌جويى بوده و كنيزى به نام حبابه داشت كه وقتى مرد، به اندازه‌اى محزون و غمگين گشت كه تا مدت‌ها، اجازه دفن كردنش را نمى‌داد و حتى پس از دفن نيز، قبر او را نبش كرده و با ديدن وضعيت او، بسيار متأثر شد. وى پس از چهار سال و يك ماه خلافت، در حوران، در شعبان سال 105ق، در بيست و نه سالگى، درگذشت. <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/25|همان، ص 25]]</ref>.
خط ۸۳: خط ۸۳:
وى سيزده پسر و ده دختر داشت. امير او، حفص بن وليد، قاضى‌اش، محمد بن صفوان، كاتبش، عباس بن مسلمه و حاجب وى، غلامانش بودند. <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/44|همان]]</ref>.
وى سيزده پسر و ده دختر داشت. امير او، حفص بن وليد، قاضى‌اش، محمد بن صفوان، كاتبش، عباس بن مسلمه و حاجب وى، غلامانش بودند. <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/44|همان]]</ref>.


از جمله حوادثى كه در دوران وى اتفاق افتاده و نويسنده به آن اشاره نموده است، مرگ محمد بن على بن عبد الله بن عباس در سال 125ق مى‌باشد كه تفاوت سنى او با پدرش، فقط چهارده سال بوده و بى‌نهايت به او شبيه؛ به‌گونه‌اى كه مردم آن دو را به‌خوبى از يكديگر تميز نمى‌دادند و تنها راه شناخت پدر از پسر، خضاب كردن پدر بود. <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/44|همان]]</ref>.
از جمله حوادثى كه در دوران وى اتفاق افتاده و نويسنده به آن اشاره نموده است، مرگ محمد بن على بن عبدالله بن عباس در سال 125ق مى‌باشد كه تفاوت سنى او با پدرش، فقط چهارده سال بوده و بى‌نهايت به او شبيه؛ به‌گونه‌اى كه مردم آن دو را به‌خوبى از يكديگر تميز نمى‌دادند و تنها راه شناخت پدر از پسر، خضاب كردن پدر بود. <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/44|همان]]</ref>.


«ابو خالد يزيد بن وليد بن عبد الملك»: وى كه مردى نحيف، ولى در عين حال، بسيار فصيح و سخن‌ور بود، در هجدهم جمادى‌الثانى سال 126ق، به خلافت رسيد و پس از پنج ماه خلافت، در سن چهل سالگى، بر اثر بيمارى طاعون، درگذشت. نقش خاتم او «يا يزيد قم بالحق» بود. امير او در مصر، حفص بن وليد و قاضى‌اش، عثمان بن عمر بود. در ايام خلافت وى، كميت بن يزيد بن خنيس، درگذشت. <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/45|همان، ص 45]]</ref>.
«ابو خالد يزيد بن وليد بن عبد الملك»: وى كه مردى نحيف، ولى در عين حال، بسيار فصيح و سخن‌ور بود، در هجدهم جمادى‌الثانى سال 126ق، به خلافت رسيد و پس از پنج ماه خلافت، در سن چهل سالگى، بر اثر بيمارى طاعون، درگذشت. نقش خاتم او «يا يزيد قم بالحق» بود. امير او در مصر، حفص بن وليد و قاضى‌اش، عثمان بن عمر بود. در ايام خلافت وى، كميت بن يزيد بن خنيس، درگذشت. <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/45|همان، ص 45]]</ref>.
خط ۸۹: خط ۸۹:
«ابواسحق ابراهيم بن وليد بن عبد الملك»: مادرش كنيز بود و در ذى‌حجه سال 126ق، به خلافت رسيد، اما از آن كناره‌گيرى نموده و در صفر سال 127ق، امور را به دست مروان بن محمد سپرد، ولى او نيز پس از دو ماه و ده روز، به دست ابوعون بالزاب، به قتل رسيد. <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/47|همان، ص 47]]</ref>.
«ابواسحق ابراهيم بن وليد بن عبد الملك»: مادرش كنيز بود و در ذى‌حجه سال 126ق، به خلافت رسيد، اما از آن كناره‌گيرى نموده و در صفر سال 127ق، امور را به دست مروان بن محمد سپرد، ولى او نيز پس از دو ماه و ده روز، به دست ابوعون بالزاب، به قتل رسيد. <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/47|همان، ص 47]]</ref>.


پس از مروان، اولين خليفه عباسى، به نام «ابوالعباس عبد الله بن محمد بن على بن عبد الله بن عباس»، معروف به «ابوالعباس سفاح»، به خلافت رسيد و در روز جمعه، سيزدهم ربيع‌الاول سال 132ق، از مردم بيعت گرفت. <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/53|همان، ص 53]]</ref>.
پس از مروان، اولين خليفه عباسى، به نام «ابوالعباس عبدالله بن محمد بن على بن عبدالله بن عباس»، معروف به «ابوالعباس سفاح»، به خلافت رسيد و در روز جمعه، سيزدهم ربيع‌الاول سال 132ق، از مردم بيعت گرفت. <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/53|همان، ص 53]]</ref>.


پس از وى، برادرش «منصور عباسى» به خلافت رسيد. وزراى او عبارت بودند از: خالد بن برمك، اباايوب سليمان بن خالد موريانى و ربيع بن يونس. عبد الله بن صفوان، شريك بن عبد الله، حسن بن عماره و حجاج بن ارطاة نيز قضاوت او را برعهده داشتند و خصيب بن ربيع و فرزندش فضل، حاجب او بودند. بقيه خلفاى عباسى، از نسل او مى‌باشند. <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/61|همان، 61]]</ref> اين خلفا، به ترتيب عبارتند از:
پس از وى، برادرش «منصور عباسى» به خلافت رسيد. وزراى او عبارت بودند از: خالد بن برمك، اباايوب سليمان بن خالد موريانى و ربيع بن يونس. عبدالله بن صفوان، شريك بن عبدالله، حسن بن عماره و حجاج بن ارطاة نيز قضاوت او را برعهده داشتند و خصيب بن ربيع و فرزندش فضل، حاجب او بودند. بقيه خلفاى عباسى، از نسل او مى‌باشند. <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18234/1/61|همان، 61]]</ref> اين خلفا، به ترتيب عبارتند از:


مهدى، هادى، رشيد، امين، مأمون، معتصم، واثق، متوكل، منتصر، مستعين، المعتز بالله، المهتدى بالله، المعتمد على الله، المعتضد بالله، المكتفى بالله، المقتدر بالله، القاهر بالله، الراضى بالله، المتقى لله، المستكفى بالله، المطيع لله، الطائع لله، القادر بالله، القائم بامر الله، المقتدى بالله، المستظهر بالله، المسترشد، الراشد، المقتفى لامر الله، المستنجد بالله، المستضىء بالله، الناصر لدين الله، الظاهر بامر الله، المستنصر بالله و المستعصم بالله. <ref>فهرست كتاب، ص 315</ref>.
مهدى، هادى، رشيد، امين، مأمون، معتصم، واثق، متوكل، منتصر، مستعين، المعتز بالله، المهتدى بالله، المعتمد على الله، المعتضد بالله، المكتفى بالله، المقتدر بالله، القاهر بالله، الراضى بالله، المتقى لله، المستكفى بالله، المطيع لله، الطائع لله، القادر بالله، القائم بامر الله، المقتدى بالله، المستظهر بالله، المسترشد، الراشد، المقتفى لامر الله، المستنجد بالله، المستضىء بالله، الناصر لدين الله، الظاهر بامر الله، المستنصر بالله و المستعصم بالله. <ref>فهرست كتاب، ص 315</ref>.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش