إحياء الأراضي الموات: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله'
جز (جایگزینی متن - 'بكرى' به 'بكرى ')
جز (جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله')
خط ۸۹: خط ۸۹:
باب دوم: باب دوم در شروط احيا مى‌باشد. منظور از اين شروط، شروطى هستند كه باعث پيدايش حق احيا مى‌شوند. اين شروط در دو فصل بيان شده‌اند كه فصل اول مربوط به شروط لازمه و فصل دوم مربوط به شروط غير لازمه مى‌باشد. شروط لازمه عبارتند از: اذن امام، نبودن ساير حقوق بر روى آن زمين و حريم عامر نبودن زمين‌هاى موات. در مورد هر يك از اين شروط توضيحات و فروعاتى بيان شده كه تفصيلش در کتاب آمده است. در فصل دوم هم كه سخن از شروط غير لازمه است سه شرط مطرح گرديده كه عبارتند از: نزديك به عامر نبودن، انتفاء ملكيت پيشين، قصد.
باب دوم: باب دوم در شروط احيا مى‌باشد. منظور از اين شروط، شروطى هستند كه باعث پيدايش حق احيا مى‌شوند. اين شروط در دو فصل بيان شده‌اند كه فصل اول مربوط به شروط لازمه و فصل دوم مربوط به شروط غير لازمه مى‌باشد. شروط لازمه عبارتند از: اذن امام، نبودن ساير حقوق بر روى آن زمين و حريم عامر نبودن زمين‌هاى موات. در مورد هر يك از اين شروط توضيحات و فروعاتى بيان شده كه تفصيلش در کتاب آمده است. در فصل دوم هم كه سخن از شروط غير لازمه است سه شرط مطرح گرديده كه عبارتند از: نزديك به عامر نبودن، انتفاء ملكيت پيشين، قصد.


باب سوم: احكام احيا و متعلقات آن عنوان باب سوم است كه داراى شش فصل مى‌باشد. اين فصول عبارتند از: 1- سابقه احيا؛ فقها در جواز احياى زمين‌هاى [[بکری، عبد الله بن عبد العزیز|بكرى]]  كه هنوز به هيچ فردى منتقل نشده‌اند، اختلافى ندارند اما در مورد زمين‌هاى غير بكر چند نوع نظريه هست كه در کتاب ذكر شده است. 2- موقعيت فرد در دولت اسلامى نسبت به حق احيا. 3- اجازه دولت به افراد در مورد احياى زمين‌هاى موات. 4- آيا ميزان و ملاكى براى تصرف در چنين زمين‌هايى وجود دارد يا هركس هر قدر كه بخواهد مى‌تواند از اين زمين‌ها را تصاحب كند؟ 5- ماليات‌هاى مترتب بر احيا. 6- انواع زمين‌هاى موات كه به چهار نوع از آنها اشاره شده است: الف- سواحل رودها و جزيره‌ها. ب- زمين‌هاى موقوفه خراب شده. ج- عرصه‌هاى متروكه. د- زمين‌هاى معدنى. باب چهارم: چهارمين باب کتاب در مورد اقطاع مى‌باشد. در مورد مفهوم اقطاع، اختلافاتى بين فقها وجود دارد كه ما حصل آن اين است: به زمين‌هايى گفته مى‌شود كه توسط امام تصرف مى‌شوند يا زمين‌هايى هستند كه امام شخصى خاص را مالك آنها قرار مى‌دهد و يا زمين‌هايى هستند كه دولت اسلامى طبق صلاح‌ديد به افراد توان‌مند براى احيا واگذار مى‌كند. مؤلف در بخش دوم اين باب به اقطاعاتى كه در زمان‌هاى مختلف صورت گرفته، اشاراتى دارد؛ ابتدا به اقطاعات پيامبر(ص) پرداخته و سپس اقطاعات خلفاى راشدين، خلفاى اموى و خلفاى عباسى را مورد بررسى قرار داده است.
باب سوم: احكام احيا و متعلقات آن عنوان باب سوم است كه داراى شش فصل مى‌باشد. اين فصول عبارتند از: 1- سابقه احيا؛ فقها در جواز احياى زمين‌هاى [[بکری، عبدالله بن عبد العزیز|بكرى]]  كه هنوز به هيچ فردى منتقل نشده‌اند، اختلافى ندارند اما در مورد زمين‌هاى غير بكر چند نوع نظريه هست كه در کتاب ذكر شده است. 2- موقعيت فرد در دولت اسلامى نسبت به حق احيا. 3- اجازه دولت به افراد در مورد احياى زمين‌هاى موات. 4- آيا ميزان و ملاكى براى تصرف در چنين زمين‌هايى وجود دارد يا هركس هر قدر كه بخواهد مى‌تواند از اين زمين‌ها را تصاحب كند؟ 5- ماليات‌هاى مترتب بر احيا. 6- انواع زمين‌هاى موات كه به چهار نوع از آنها اشاره شده است: الف- سواحل رودها و جزيره‌ها. ب- زمين‌هاى موقوفه خراب شده. ج- عرصه‌هاى متروكه. د- زمين‌هاى معدنى. باب چهارم: چهارمين باب کتاب در مورد اقطاع مى‌باشد. در مورد مفهوم اقطاع، اختلافاتى بين فقها وجود دارد كه ما حصل آن اين است: به زمين‌هايى گفته مى‌شود كه توسط امام تصرف مى‌شوند يا زمين‌هايى هستند كه امام شخصى خاص را مالك آنها قرار مى‌دهد و يا زمين‌هايى هستند كه دولت اسلامى طبق صلاح‌ديد به افراد توان‌مند براى احيا واگذار مى‌كند. مؤلف در بخش دوم اين باب به اقطاعاتى كه در زمان‌هاى مختلف صورت گرفته، اشاراتى دارد؛ ابتدا به اقطاعات پيامبر(ص) پرداخته و سپس اقطاعات خلفاى راشدين، خلفاى اموى و خلفاى عباسى را مورد بررسى قرار داده است.


== خاتمه ==
== خاتمه ==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش