۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== معرفى اجمالى == «(.*)»' به '== معرفى اجمالى == '''$1'''') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن مقفع' به 'ابن مقفع') |
||
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۹: | ||
«ابن النديم»، سپس از«كليله و دمنه» ياد كرده و مىگويد: برخى، بر اين عقيدهاند كه هندىها اين كتاب را نوشتهاند و برخى ديگر، عقيده دارند كه پادشاهان اشكانى آن را گردآورى و براى بهرهبردارى آماده كردهاند، اما هندىها اين كار را به خود نسبت مىدهند و گروهى هم مىگويند بزرگمهر، وزير انوشيروان دادگر، آن را در چند جزء نوشته است... | «ابن النديم»، سپس از«كليله و دمنه» ياد كرده و مىگويد: برخى، بر اين عقيدهاند كه هندىها اين كتاب را نوشتهاند و برخى ديگر، عقيده دارند كه پادشاهان اشكانى آن را گردآورى و براى بهرهبردارى آماده كردهاند، اما هندىها اين كار را به خود نسبت مىدهند و گروهى هم مىگويند بزرگمهر، وزير انوشيروان دادگر، آن را در چند جزء نوشته است... | ||
«ابن النديم»، سپس هندى بودن اين كتاب را اولى مىداند و اين عقيده را ابو ريحان بيرونى هم يادآور شده است... او، نظريه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] را كه گفته است اين كتاب را ابن مقفع تأليف كرده و سپس آن را از پارسى به عربى برگردانده است، رد مىكند. | «ابن النديم»، سپس هندى بودن اين كتاب را اولى مىداند و اين عقيده را ابو ريحان بيرونى هم يادآور شده است... او، نظريه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] را كه گفته است اين كتاب را [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] تأليف كرده و سپس آن را از پارسى به عربى برگردانده است، رد مىكند. | ||
از تحقيقات وسيعى كه در اين زمينه، به عمل آمده است، چنين برمىآيد كه اصل كتاب، بهطور كلى ناپديد نشده و هنوز يك جزء آن به نام«پنجاتنترا»؛ يعنى پنج كتاب، به زبان سانسكريت باقى مانده است و اين جزء، از مصادر مهم كتاب«كليله و دمنه» به شمار مىآيد. | از تحقيقات وسيعى كه در اين زمينه، به عمل آمده است، چنين برمىآيد كه اصل كتاب، بهطور كلى ناپديد نشده و هنوز يك جزء آن به نام«پنجاتنترا»؛ يعنى پنج كتاب، به زبان سانسكريت باقى مانده است و اين جزء، از مصادر مهم كتاب«كليله و دمنه» به شمار مىآيد. | ||
خط ۱۶۵: | خط ۱۶۵: | ||
در باره ترجمه برزويه، بهطورى كه معلوم است و فردوسى و ثعالبى هم نقل كردهاند و صاحبنظران بدان وقوف دارند اين است كه برزويه، طبيب ايرانى در عهد انوشيروان به هندوستان رفته و اين كتاب را به دست آورده و به پاس همين خدمت بزرگ علمى، مورد تشويق شاهنشاه بزرگ ساسانى قرار گرفته است و به فرمان آن شهريار دادگر، بزرگمهر وزير آن را به زبان پهلوى ساسانى درآورده است، ولى چنين پيداست كه ترجمه از سانسكريت به پهلوى را خود برزويه عهدهدار بوده است و بزرگمهر در اين كار دخالتى نداشته است؛ بهنود هم اين نظر را تأييد كرده و مىگويد: چون برزويه بر دو زبان پارسى و هندى مسلط بوده است، خود برزگمهر او را انتخاب و ترجمه كتاب را به وى واگذار كرده است و همچنين معلوم مىشود كه خود بزرگمهر، چيزى بر اين كتاب نيفزوده است، زيرا ترجمه سريانى كه از اصل پهلوى گرفته شده، چنين مىنماياند كه از جانب بزرگمهر بابى و مطلبى بر كتاب افزوده نشده است و باب«برزويه طبيب» هم از اضافاتى است كه ابن المقفع بر آن افزوده است و به اين ترتيب معلوم مىشود كه خود برزويه، اين كتاب را ترجمه كرده و اين كار مهم علمى و فرهنگى در قرن ششم ميلادى و به روزگار خسرو انوشيروان دادگر شاهنشاه ساسانى انجام يافته و در آن وقت، ده قرن از تاريخ تأليف«كليله و دمنه» مىگذشته است. بر اين اساس معلوم مىشود كه همين ترجمه برزويه تنها ترجمه«كليله و دمنه» بوده است و ترجمه ديگرى به زبان پهلوى نبوده و دو ترجمه ديگر عربى و سريانى از روى همين نسخه برزويه طبيب به عمل آمده است. | در باره ترجمه برزويه، بهطورى كه معلوم است و فردوسى و ثعالبى هم نقل كردهاند و صاحبنظران بدان وقوف دارند اين است كه برزويه، طبيب ايرانى در عهد انوشيروان به هندوستان رفته و اين كتاب را به دست آورده و به پاس همين خدمت بزرگ علمى، مورد تشويق شاهنشاه بزرگ ساسانى قرار گرفته است و به فرمان آن شهريار دادگر، بزرگمهر وزير آن را به زبان پهلوى ساسانى درآورده است، ولى چنين پيداست كه ترجمه از سانسكريت به پهلوى را خود برزويه عهدهدار بوده است و بزرگمهر در اين كار دخالتى نداشته است؛ بهنود هم اين نظر را تأييد كرده و مىگويد: چون برزويه بر دو زبان پارسى و هندى مسلط بوده است، خود برزگمهر او را انتخاب و ترجمه كتاب را به وى واگذار كرده است و همچنين معلوم مىشود كه خود بزرگمهر، چيزى بر اين كتاب نيفزوده است، زيرا ترجمه سريانى كه از اصل پهلوى گرفته شده، چنين مىنماياند كه از جانب بزرگمهر بابى و مطلبى بر كتاب افزوده نشده است و باب«برزويه طبيب» هم از اضافاتى است كه ابن المقفع بر آن افزوده است و به اين ترتيب معلوم مىشود كه خود برزويه، اين كتاب را ترجمه كرده و اين كار مهم علمى و فرهنگى در قرن ششم ميلادى و به روزگار خسرو انوشيروان دادگر شاهنشاه ساسانى انجام يافته و در آن وقت، ده قرن از تاريخ تأليف«كليله و دمنه» مىگذشته است. بر اين اساس معلوم مىشود كه همين ترجمه برزويه تنها ترجمه«كليله و دمنه» بوده است و ترجمه ديگرى به زبان پهلوى نبوده و دو ترجمه ديگر عربى و سريانى از روى همين نسخه برزويه طبيب به عمل آمده است. | ||
معروفترين ابواب كتاب، باب«برزويه طبيب» است كه گفته مىشود ساخته خود ابن مقفع است، ولى در متن عربى«كليله و دمنه» چاپ عزّام، به بزرجمهر، منسوب شده است. | معروفترين ابواب كتاب، باب«برزويه طبيب» است كه گفته مىشود ساخته خود [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] است، ولى در متن عربى«كليله و دمنه» چاپ عزّام، به بزرجمهر، منسوب شده است. | ||
اين باب، گفتارى است از قول برزويه پزشك در شرح حال و سير و سلوك باطنى و وجدانى خويش و مجادله او با نفس و در جستوجوى او براى وصول به سعادت و حقيقت و در شكايت از وضع زمان و ابناء زمان كه سرانجام، به روى آوردن او به رياضت و زهد و اعراض از دنيا و عمل براى آخرت منتهى مىگردد؛ پس از وصول به اين نتيجه، كتابهايى را در هند استنساخ مىكند و به ايران مىآورد كه از آن جمله، همين كتاب كليله و دمنه است. | اين باب، گفتارى است از قول برزويه پزشك در شرح حال و سير و سلوك باطنى و وجدانى خويش و مجادله او با نفس و در جستوجوى او براى وصول به سعادت و حقيقت و در شكايت از وضع زمان و ابناء زمان كه سرانجام، به روى آوردن او به رياضت و زهد و اعراض از دنيا و عمل براى آخرت منتهى مىگردد؛ پس از وصول به اين نتيجه، كتابهايى را در هند استنساخ مىكند و به ايران مىآورد كه از آن جمله، همين كتاب كليله و دمنه است. | ||
از مطالعه اين باب، برمىآيد كه ظاهراً بايد انشاى خود برزويه باشد، اما ابو ريحان بيرونى، رياضىدان و هندشناس معروف ايرانى، در كتاب«تحقيق ما للهند»، اين باب را افزوده ابن مقفع مىشمارد. | از مطالعه اين باب، برمىآيد كه ظاهراً بايد انشاى خود برزويه باشد، اما ابو ريحان بيرونى، رياضىدان و هندشناس معروف ايرانى، در كتاب«تحقيق ما للهند»، اين باب را افزوده [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] مىشمارد. | ||
اما آنچه مسلماً ابن مقفع بر«كليله و دمنه» افزوده است، «باب غرض الكتاب» است كه عزّام، در مقدمه«كليله و دمنه» آن را از ابن مقفع دانسته است. | اما آنچه مسلماً [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] بر«كليله و دمنه» افزوده است، «باب غرض الكتاب» است كه عزّام، در مقدمه«كليله و دمنه» آن را از [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] دانسته است. | ||
برخى، باب«الفحص عن امر دمنة» را نيز از افزودههاى ابن مقفع دانستهاند. | برخى، باب«الفحص عن امر دمنة» را نيز از افزودههاى [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] دانستهاند. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۱۸۰: | خط ۱۸۰: | ||
به جز ترجمه ابن المقفع، ترجمه ديگرى، به دست سهل بن هارون از پهلوى به عربى شده است. گذشته از اين، چند تن ديگر، مانند على بن داود كاتب زبيده همسر هارون الرشيد و ابو المكارم اسعد بن الخطير بن مماتى شاعر مصر در عهد ايوبى و جلال الدين حسين بن احمد النقاش اين كتاب را به نظم درآوردهاند، ولى اين ترجمهها هم غالبا از بين رفته است. | به جز ترجمه ابن المقفع، ترجمه ديگرى، به دست سهل بن هارون از پهلوى به عربى شده است. گذشته از اين، چند تن ديگر، مانند على بن داود كاتب زبيده همسر هارون الرشيد و ابو المكارم اسعد بن الخطير بن مماتى شاعر مصر در عهد ايوبى و جلال الدين حسين بن احمد النقاش اين كتاب را به نظم درآوردهاند، ولى اين ترجمهها هم غالبا از بين رفته است. | ||
ترجمه ابن مقفع يگانه ترجمهاى است كه به صحت و دقت آن مىتوان اطمينان داشت. | ترجمه [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] يگانه ترجمهاى است كه به صحت و دقت آن مىتوان اطمينان داشت. | ||
== منابع == | == منابع == |
ویرایش