۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كرمان' به 'کرمان') |
جز (جایگزینی متن - 'علامه محمدتقى مجلسى' به 'علامه محمدتقى مجلسى ') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
3. در متن اصلى (خودسازى)، از آيات قرآن و روايات اهلبيت(ع)، فراوان استفاده شده است و نويسنده محترم، آنها را نقل و ترجمه به فارسى كرده و آدرس منابع آنها را نيز آورده و مترجم، در اقدامى درست و عالمانه، در اين اثر كه به زبان عربى است فقط متن اصلى آيات و روايات را همراه با ذكر نام منبع و شماره جلد و صفحه آورده است؛ پس در اين موارد، در واقع ترجمه صورت نگرفته، بلكه فقط ترجمه فارسى حذف شده و متنهاى عربى موجود، آورده شده است و در نتيجه در اينگونه موارد، بحث مطابقت و درستى ترجمه مطرح نيست و براى سنجش ترجمه لازم است موارد ديگر ملاحظه شود. | 3. در متن اصلى (خودسازى)، از آيات قرآن و روايات اهلبيت(ع)، فراوان استفاده شده است و نويسنده محترم، آنها را نقل و ترجمه به فارسى كرده و آدرس منابع آنها را نيز آورده و مترجم، در اقدامى درست و عالمانه، در اين اثر كه به زبان عربى است فقط متن اصلى آيات و روايات را همراه با ذكر نام منبع و شماره جلد و صفحه آورده است؛ پس در اين موارد، در واقع ترجمه صورت نگرفته، بلكه فقط ترجمه فارسى حذف شده و متنهاى عربى موجود، آورده شده است و در نتيجه در اينگونه موارد، بحث مطابقت و درستى ترجمه مطرح نيست و براى سنجش ترجمه لازم است موارد ديگر ملاحظه شود. | ||
4. در يك مورد باآنكه متن عربى، موجود بوده و نويسنده آدرس منبع را نيز بيان كرده، وليكن مترجم متن فارسى را به عربى بازگردانده و در پاورقى يادآور شده است (مقايسه شود: خودسازى <ref>تزكيه و تهذيب نفس)، ص231-233 و متن كتاب، ص171 پاورقى 1</ref>؛ علت اين موضوع را مترجم مشخص نكرده، ولى به نظر مىرسد افزون بر طولانى بودن متن اصلى كه وصيت علامه محمدتقى مجلسى در مورد ذكر خدا است، ادعاى بزرگى در آن مطرح شده (فينبغي أن أتدبر فيه فكلما ازداد تدبري في آية واحدة كان يزداد الحقائق إلى أن ورد علي من العلوم ما لا تتناهى دفعة واحدة ففي كل آية كنت أتدبر فيها كان يظهر مثل ذلك) <ref>ر.ك: روضة المتقين، ج13، ص128</ref>، كه قابل دفاع نيست و خود علامه محمدتقى مجلسى هم به اين نكته توجه داشته است؛ به همين جهت، افزوده: «و لا يمكن التصديق بهذا المعنى قبل الوقوع فإنه كالممتنع العادي» و درهرحال، نويسنده، آن را تلخيص و تعديل كرده تا قابل قبول شود و به همين جهت، مترجم هم آن را معقولتر يافته و همان را ترجمه كرده و متن اصلى را رها ساخته است؛ بههرحال، نويسنده، نوشته است: «پس هرچه بيشتر در آيهاى دقت مىكردم، حقايق بيشترى نصيبم مىشد، تااينكه يك دفعه حقائق و معارف فراوانى بر قلبم فرود آمد؛ پس در هر آيهاى كه تدبر مىكردم، چنين موهبتى بر من عطا مىشد؛ البته تصديق اين مطلب براى كسى كه به چنين توفيقى دست نيافته، دشوار، بلكه عادة غير ممكن است، ليكن مقصود من راهنمايى و ارشاد برادران فى اللّه مىباشد» <ref>خودسازى (تزكيه و تهذيب نفس)، ص232</ref> و مترجم چنين ترجمه كرده است: «كنت كلما دققت في الآية أكثر انكشفت لي حقائق أكثر، حتى دخلت على قلبي حقائق و معارف جمة و كان ذلك دفعة واحدة؛ كلما دققت في آية أنال تلك الموهبة. طبعا يصعب تصديق هذا الأمر لمن لم يوفق إليه، بل عادة يكون غير ممكن، لكن هدفي من هذا الكلام إرشاد الأخوة في اللّه» <ref>متن كتاب، ص171</ref>. شايسته و متناسب با روحيه علمى، چنين بود كه نويسنده و مترجم محترم بهروشنى، علت نياوردن متن عربى علامه محمدتقى مجلسى و اين تغيير را بيان مىكردند. | 4. در يك مورد باآنكه متن عربى، موجود بوده و نويسنده آدرس منبع را نيز بيان كرده، وليكن مترجم متن فارسى را به عربى بازگردانده و در پاورقى يادآور شده است (مقايسه شود: خودسازى <ref>تزكيه و تهذيب نفس)، ص231-233 و متن كتاب، ص171 پاورقى 1</ref>؛ علت اين موضوع را مترجم مشخص نكرده، ولى به نظر مىرسد افزون بر طولانى بودن متن اصلى كه وصيت [[مجلسی، محمدتقی|علامه محمدتقى مجلسى]] در مورد ذكر خدا است، ادعاى بزرگى در آن مطرح شده (فينبغي أن أتدبر فيه فكلما ازداد تدبري في آية واحدة كان يزداد الحقائق إلى أن ورد علي من العلوم ما لا تتناهى دفعة واحدة ففي كل آية كنت أتدبر فيها كان يظهر مثل ذلك) <ref>ر.ك: روضة المتقين، ج13، ص128</ref>، كه قابل دفاع نيست و خود [[مجلسی، محمدتقی|علامه محمدتقى مجلسى]] هم به اين نكته توجه داشته است؛ به همين جهت، افزوده: «و لا يمكن التصديق بهذا المعنى قبل الوقوع فإنه كالممتنع العادي» و درهرحال، نويسنده، آن را تلخيص و تعديل كرده تا قابل قبول شود و به همين جهت، مترجم هم آن را معقولتر يافته و همان را ترجمه كرده و متن اصلى را رها ساخته است؛ بههرحال، نويسنده، نوشته است: «پس هرچه بيشتر در آيهاى دقت مىكردم، حقايق بيشترى نصيبم مىشد، تااينكه يك دفعه حقائق و معارف فراوانى بر قلبم فرود آمد؛ پس در هر آيهاى كه تدبر مىكردم، چنين موهبتى بر من عطا مىشد؛ البته تصديق اين مطلب براى كسى كه به چنين توفيقى دست نيافته، دشوار، بلكه عادة غير ممكن است، ليكن مقصود من راهنمايى و ارشاد برادران فى اللّه مىباشد» <ref>خودسازى (تزكيه و تهذيب نفس)، ص232</ref> و مترجم چنين ترجمه كرده است: «كنت كلما دققت في الآية أكثر انكشفت لي حقائق أكثر، حتى دخلت على قلبي حقائق و معارف جمة و كان ذلك دفعة واحدة؛ كلما دققت في آية أنال تلك الموهبة. طبعا يصعب تصديق هذا الأمر لمن لم يوفق إليه، بل عادة يكون غير ممكن، لكن هدفي من هذا الكلام إرشاد الأخوة في اللّه» <ref>متن كتاب، ص171</ref>. شايسته و متناسب با روحيه علمى، چنين بود كه نويسنده و مترجم محترم بهروشنى، علت نياوردن متن عربى [[مجلسی، محمدتقی|علامه محمدتقى مجلسى]] و اين تغيير را بيان مىكردند. | ||
5. براى آشنا شدن با چگونگى ترجمه در اثر حاضر و سهولت مقابله آن با متن اصلى، مطالبى از نويسنده همراه با ترجمه آن در اينجا ذكر مىشود: نويسنده چنين نوشته است: «دعا يكى از بهترين عبادتها و موجب استكمال نفس و قرب به خداست؛ به همين جهت، خداى سبحان، بندگان را به دعا كردن دعوت فرموده است» <ref>خودسازى (تزكيه و تهذيب نفس)، ص291</ref>. مترجم، آن را چنين ترجمه كرده است: «الدعاء من أفضل العبادات و يوجب إكمال النفس و القرب إلى اللّه؛ لهذا يدعو اللّه سبحانه و تعالى العباد إلى الدعاء» <ref>متن كتاب، ص216</ref>. هرچند ترجمه فعل ماضى نقلى در عبارت فارسى (دعوت فرموده است)، به فعل مضارع در عربى (يدعو)، ترجمه تحتاللفظى نيست و مطابقت از نظر زمان فعل، صورت نگرفته و از عبارت «يدعو الله» بهجاى «قد دَعا الله»، استفاده شده، وليكن پيامرسانى، درست است؛ زيرا گذشته و حال و آينده در مورد خداى تعالى يكسان است و او هميشه بندگانش را بهسوى دعا كردن فرامىخواند و البته اين اشكال در اينجا وارد است كه سليقه نويسنده، مراعات نشده است. | 5. براى آشنا شدن با چگونگى ترجمه در اثر حاضر و سهولت مقابله آن با متن اصلى، مطالبى از نويسنده همراه با ترجمه آن در اينجا ذكر مىشود: نويسنده چنين نوشته است: «دعا يكى از بهترين عبادتها و موجب استكمال نفس و قرب به خداست؛ به همين جهت، خداى سبحان، بندگان را به دعا كردن دعوت فرموده است» <ref>خودسازى (تزكيه و تهذيب نفس)، ص291</ref>. مترجم، آن را چنين ترجمه كرده است: «الدعاء من أفضل العبادات و يوجب إكمال النفس و القرب إلى اللّه؛ لهذا يدعو اللّه سبحانه و تعالى العباد إلى الدعاء» <ref>متن كتاب، ص216</ref>. هرچند ترجمه فعل ماضى نقلى در عبارت فارسى (دعوت فرموده است)، به فعل مضارع در عربى (يدعو)، ترجمه تحتاللفظى نيست و مطابقت از نظر زمان فعل، صورت نگرفته و از عبارت «يدعو الله» بهجاى «قد دَعا الله»، استفاده شده، وليكن پيامرسانى، درست است؛ زيرا گذشته و حال و آينده در مورد خداى تعالى يكسان است و او هميشه بندگانش را بهسوى دعا كردن فرامىخواند و البته اين اشكال در اينجا وارد است كه سليقه نويسنده، مراعات نشده است. |
ویرایش