۱۴۶٬۰۶۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
| خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
چنانکه [[مولوی، جلالالدین محمد|محمد جلالالدین بلخی]] مولای روم همواره خویش را از مردم خراسان میشمرد و سالهای خوشی کودکی و درس مکتبیاش بیشتر در سمرقند گذشته است، زبان نظمش همرنگ زبان زندۀ گفتگوی و شیوگی خاص مردم فارسیزبان تاجیکان خراسان است. [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] چه در «مثنوی» و چه در غزلیاتش از واژههای مخصوص زبان زندۀ گفتگوی و شیوگی فارسی دری ـ تاجیکی که بیشتر آنها امروزه هم در سمرقند زنده و به کار برده میشوند، استفاده کرده است. | چنانکه [[مولوی، جلالالدین محمد|محمد جلالالدین بلخی]] مولای روم همواره خویش را از مردم خراسان میشمرد و سالهای خوشی کودکی و درس مکتبیاش بیشتر در سمرقند گذشته است، زبان نظمش همرنگ زبان زندۀ گفتگوی و شیوگی خاص مردم فارسیزبان تاجیکان خراسان است. [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] چه در «مثنوی» و چه در غزلیاتش از واژههای مخصوص زبان زندۀ گفتگوی و شیوگی فارسی دری ـ تاجیکی که بیشتر آنها امروزه هم در سمرقند زنده و به کار برده میشوند، استفاده کرده است. | ||
همین طور [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] در نظمش بیشتر به جای کلمههای معمول زبانی ادبی عمومی فارسی، مرادف آنها را «کلمههای معمول گفتگو و زبان زندۀ فارسی دری ـ تاجیکی» که در زبان مردم تاجیک سمرقند امروز هم به همین طرز و معنیها استفاده کرده میشود، کار فرموده است؛ برای مثال به جای کلمۀ خوب و نیک، «نغز» را سی مرتبه، به جای زشت و بد، «گنده» را 23 مرتبه، به جای صبح، «پگاه» را 18 مرتبه، به جای شام، «بیگاه» را 28 مرتبه و ..... . | همین طور [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] در نظمش بیشتر به جای کلمههای معمول زبانی ادبی عمومی فارسی، مرادف آنها را «کلمههای معمول گفتگو و زبان زندۀ فارسی دری ـ تاجیکی» که در زبان مردم تاجیک سمرقند امروز هم به همین طرز و معنیها استفاده کرده میشود، کار فرموده است؛ برای مثال به جای کلمۀ خوب و نیک، «نغز» را سی مرتبه، به جای زشت و بد، «گنده» را 23 مرتبه، به جای صبح، «پگاه» را 18 مرتبه، به جای شام، «بیگاه» را 28 مرتبه و...... | ||
[[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] در تجربۀ خود اثبات کرده که زبان زندۀ گفتگوی مردمی، خود زبان شعر اصیل است و برای خودنمایی زباندانی خود از واژههای مشکلپسند و دشوارفهم ساخته که در درخود مردم عادی نیست، استفاده کردن بدون احتیاج است و در این کتاب در قسمت لغت، توسط شرح تابشهای معنایی واحدهای لغوی نشان داده شده است. | [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] در تجربۀ خود اثبات کرده که زبان زندۀ گفتگوی مردمی، خود زبان شعر اصیل است و برای خودنمایی زباندانی خود از واژههای مشکلپسند و دشوارفهم ساخته که در درخود مردم عادی نیست، استفاده کردن بدون احتیاج است و در این کتاب در قسمت لغت، توسط شرح تابشهای معنایی واحدهای لغوی نشان داده شده است. | ||