۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امام سجاد(ع)' به 'امام سجاد (ع)') |
جز (جایگزینی متن - 'امام على(ع)' به 'امام على (ع)') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
در ادامه وصيت امام على به فرزندشان امام حسين(ع) نقل شده است كه او را به تقواى الهى و گفتار حق در حال رضا و غضب، و عدالت درباره دوست و دشمن سفارش مىنمايد كه شارح محترم نيز از اين حديث، شش نكته برداشت كرده و به اختصار به آنها مىپردازد (همان، ص45). | در ادامه وصيت امام على به فرزندشان امام حسين(ع) نقل شده است كه او را به تقواى الهى و گفتار حق در حال رضا و غضب، و عدالت درباره دوست و دشمن سفارش مىنمايد كه شارح محترم نيز از اين حديث، شش نكته برداشت كرده و به اختصار به آنها مىپردازد (همان، ص45). | ||
در ادامه از وصيت امام على(ع) به حارث همدانى مطلبى را نقل مىكند و سپس مكارم اخلاق آنحضرت را در حلم، تواضع، صراحت و صداقت، ايثار، منع از تفاخر، مواسات با فقراء، برادرى، همچنين صورتهايى از زهد در زندگى ايشان را بيان مىكند (همان، ص47-65). | در ادامه از وصيت [[امام على (ع)]] به حارث همدانى مطلبى را نقل مىكند و سپس مكارم اخلاق آنحضرت را در حلم، تواضع، صراحت و صداقت، ايثار، منع از تفاخر، مواسات با فقراء، برادرى، همچنين صورتهايى از زهد در زندگى ايشان را بيان مىكند (همان، ص47-65). | ||
در فصل سوم كه درباره حضرت زهرا(س) است از انقطاع الى الله و بريدگى ايشان به سوى خدا سخن گفته و از حضرت امام مجتبى(ع) نقل مىكند كه فرمودند: «شب جمعهاى بود كه ديدم مادرم فاطمه(س) در محراب عبادت ايستاده و پيوسته در حال ركوع و سجود است تا سفيدى صبح طالع شد و در طول اين مدّت شنيدم كه براى مؤمنين و مؤمنات دعا مىفرمود و ابداً براى خودش دعايى نكرد، پرسيدم: مادر، چرا همانطورىكه براى ديگران دعا نمودى براى خود دعا نفرمودى؟ فرمودند: فرزندم، اوّل همسايه را درياب سپس اهل خانه را» (همان، ص71). | در فصل سوم كه درباره حضرت زهرا(س) است از انقطاع الى الله و بريدگى ايشان به سوى خدا سخن گفته و از حضرت امام مجتبى(ع) نقل مىكند كه فرمودند: «شب جمعهاى بود كه ديدم مادرم فاطمه(س) در محراب عبادت ايستاده و پيوسته در حال ركوع و سجود است تا سفيدى صبح طالع شد و در طول اين مدّت شنيدم كه براى مؤمنين و مؤمنات دعا مىفرمود و ابداً براى خودش دعايى نكرد، پرسيدم: مادر، چرا همانطورىكه براى ديگران دعا نمودى براى خود دعا نفرمودى؟ فرمودند: فرزندم، اوّل همسايه را درياب سپس اهل خانه را» (همان، ص71). |
ویرایش