تأثیر فرهنگ و جهان‌بینی ایرانی بر افلاطون: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'تالیف' به 'تألیف'
جز (جایگزینی متن - 'تالیف' به 'تألیف')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۴۴: خط ۴۴:
بازشناسی موارد تأثیر جهان‌بینی ایرانی در فلسفه [[افلاطون]] و رده‌بندی آن‌ها: هدف این بخش، طبقه‌بندی و دسته‌بندی موضوعی مواردی است که در آن‌ها جهان‌بینی ایرانی بر فلسفه افلاطون تأثیر گذاشته است. این موارد شامل موضوعاتی مانند: تثبیت جهان مینوی و جهان مادی (پانوسی)، تثبیت آرمان‌شهری (فتح‌الله مجتبایی)، و اثبات ثنویت (دوگانگی) در فلسفه [[افلاطون]] و ریشه‌های آن در زردشت هستند<ref>همان، ص47- 50</ref>.
بازشناسی موارد تأثیر جهان‌بینی ایرانی در فلسفه [[افلاطون]] و رده‌بندی آن‌ها: هدف این بخش، طبقه‌بندی و دسته‌بندی موضوعی مواردی است که در آن‌ها جهان‌بینی ایرانی بر فلسفه افلاطون تأثیر گذاشته است. این موارد شامل موضوعاتی مانند: تثبیت جهان مینوی و جهان مادی (پانوسی)، تثبیت آرمان‌شهری (فتح‌الله مجتبایی)، و اثبات ثنویت (دوگانگی) در فلسفه [[افلاطون]] و ریشه‌های آن در زردشت هستند<ref>همان، ص47- 50</ref>.


زردشت و سقراط: این فصل (ترجمه یک فصل کتابی به زبان آلمانی به نام زردشت تالیف آدولف بروربک) به مقایسه شخصیت و آموزه‌های زردشت و سقراط می‌پردازد. اگرچه زندگی سقراط بهتر مستند شده است، اما هر دو به‌عنوان معلمانی از سنت باستانی تلقی می‌شوند. مقایسه میان آن دو نشان می‌دهد که سقراط فلسفه طبیعت را دنبال می‌کرده، درحالی‌که زردشت دارای اندیشه‌هایی والا و بنیادین بوده است<ref>همان، ص51- 62</ref>.
زردشت و سقراط: این فصل (ترجمه یک فصل کتابی به زبان آلمانی به نام زردشت تألیف آدولف بروربک) به مقایسه شخصیت و آموزه‌های زردشت و سقراط می‌پردازد. اگرچه زندگی سقراط بهتر مستند شده است، اما هر دو به‌عنوان معلمانی از سنت باستانی تلقی می‌شوند. مقایسه میان آن دو نشان می‌دهد که سقراط فلسفه طبیعت را دنبال می‌کرده، درحالی‌که زردشت دارای اندیشه‌هایی والا و بنیادین بوده است<ref>همان، ص51- 62</ref>.


زردشت و آموزه مثل افلاطون: این بخش (ترجمه یک فصل کتابی به زبان آلمانی به نام زردشت تالیف آدولف بروربک) رابطه میان آموزه‌های زردشت و مثل (ایده‌های) افلاطون را تشریح می‌کند. به عقیده نویسنده، مفهوم «مثل» در فلسفه [[افلاطون]]، در واقع پژواکی از اندیشه‌های زردشتی است <ref>همان، ص63- 70</ref>.
زردشت و آموزه مثل افلاطون: این بخش (ترجمه یک فصل کتابی به زبان آلمانی به نام زردشت تألیف آدولف بروربک) رابطه میان آموزه‌های زردشت و مثل (ایده‌های) افلاطون را تشریح می‌کند. به عقیده نویسنده، مفهوم «مثل» در فلسفه [[افلاطون]]، در واقع پژواکی از اندیشه‌های زردشتی است <ref>همان، ص63- 70</ref>.


منشأ مفهوم مشارکت در نزد زردشت و در نزد [[افلاطون]]: فصل آخر به بررسی مفهوم ‌محوری «مشارکت» می‌پردازد.  این مفهوم که چگونگی پیوند جهان محسوس (ابدی) با جهان مینوی (ازلی) را توضیح می‌دهد، در نزد زردشت (از طریق اهورامزدا و اهریمن) و افلاطون دارای اشتراکاتی است<ref>همان، ص71- 107</ref>.
منشأ مفهوم مشارکت در نزد زردشت و در نزد [[افلاطون]]: فصل آخر به بررسی مفهوم ‌محوری «مشارکت» می‌پردازد.  این مفهوم که چگونگی پیوند جهان محسوس (ابدی) با جهان مینوی (ازلی) را توضیح می‌دهد، در نزد زردشت (از طریق اهورامزدا و اهریمن) و افلاطون دارای اشتراکاتی است<ref>همان، ص71- 107</ref>.