۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
وهابیت بر پایه اتهاماتی که به شیعه و اهلسنت در خصوص توسل و استغاثه وارد میکند، حکم به شرک و کفر عموم مسلمانان داده است. نویسنده در سرآغاز کتاب با ذکر خاطرهای از سفر خود به مکه در سال ۱۳۸۷ش، اشاره میکند که در آنجا با یکی از علمای وهابی در مورد این اتهامات به بحث پرداخته و با ذکر پاسخهایی مستند و صریح از منابع اهلسنت به این اتهامات پاسخ داده و تاریخچه تأسیس وهابیت را مطرح کرده است. <ref>ر.ک: سرآغاز، ص 25-15</ref> | وهابیت بر پایه اتهاماتی که به شیعه و اهلسنت در خصوص توسل و استغاثه وارد میکند، حکم به شرک و کفر عموم مسلمانان داده است. نویسنده در سرآغاز کتاب با ذکر خاطرهای از سفر خود به مکه در سال ۱۳۸۷ش، اشاره میکند که در آنجا با یکی از علمای وهابی در مورد این اتهامات به بحث پرداخته و با ذکر پاسخهایی مستند و صریح از منابع اهلسنت به این اتهامات پاسخ داده و تاریخچه تأسیس وهابیت را مطرح کرده است. <ref>ر.ک: سرآغاز، ص 25-15</ref> | ||
اولین مبحث کتاب به موضوع توسل و ریشههای اعتقادی آن اختصاص دارد. توسل به معنای واسطه قراردادن پیامبران و صالحان به درگاه خداوند متعال است. نویسنده مشروعیت توسل را از دو منظر قرآن کریم (مانند آیه «وابتغوا الیه الوسیلة»(مائده/35)) و احادیث بررسی میکند. در ادامه، نمونههای تاریخی از توسل حضرت آدم، دستور پیامبر اکرم(ص) در این زمینه، و عمل صحابه (مانند بلال بن حارث) به قبر پیامبر(ص) برای طلب باران در زمان خشکسالی، نقل شده است. همچنین، توسل عالمانی چون حاکم نیشابوری، ابو الحسین فقیه شافعی و ابوالحسن خلال به قبور ائمه (مانند امام رضا(ع) و امام کاظم(ع)) بهعنوان شواهد تاریخی و فتوای مذهبی ذکر شده است . <ref>ر.ک: متن کتاب، ص40-29</ref> | اولین مبحث کتاب به موضوع توسل و ریشههای اعتقادی آن اختصاص دارد. توسل به معنای واسطه قراردادن پیامبران و صالحان به درگاه خداوند متعال است. نویسنده مشروعیت توسل را از دو منظر قرآن کریم (مانند آیه «وابتغوا الیه الوسیلة»(مائده/35)) و احادیث بررسی میکند. در ادامه، نمونههای تاریخی از توسل حضرت آدم، دستور پیامبر اکرم(ص) در این زمینه، و عمل صحابه (مانند بلال بن حارث) به قبر پیامبر(ص) برای طلب باران در زمان خشکسالی، نقل شده است. همچنین، توسل عالمانی چون [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]]، [[ابو الحسین فقیه شافعی]] و ابوالحسن خلال به قبور ائمه (مانند امام رضا(ع) و امام کاظم(ع)) بهعنوان شواهد تاریخی و فتوای مذهبی ذکر شده است . <ref>ر.ک: متن کتاب، ص40-29</ref> | ||
شفاعت، به معنای درخواست برداشتهشدن کیفر و مجازات از مستحقان آن میپردازد. نویسنده اثبات میکند که شفاعت پیامبر در روز قیامت مورد پذیرش همه فرقههای اسلامی است. | شفاعت، به معنای درخواست برداشتهشدن کیفر و مجازات از مستحقان آن میپردازد. نویسنده اثبات میکند که شفاعت پیامبر در روز قیامت مورد پذیرش همه فرقههای اسلامی است. | ||
| خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
تبرک به معنای طلب خیروبرکت از آثار و بقایای پیامبران و صالحان است. این بخش پس از بیان دیدگاه وهابیت که تبرک را شرک و حرام میدانند، دلایل متعددی بر مشروعیت آن ارائه میدهد. | تبرک به معنای طلب خیروبرکت از آثار و بقایای پیامبران و صالحان است. این بخش پس از بیان دیدگاه وهابیت که تبرک را شرک و حرام میدانند، دلایل متعددی بر مشروعیت آن ارائه میدهد. | ||
استغاثه (درخواست حاجت) استغاثه از موضوعاتی است که در طول تاریخ بین مسلمانان رایج بوده است. نویسنده دیدگاه ابن تیمیه را مبنی بر شرک بودن استغاثه از غیر خدا (حتی از پیامبر(ص)) نقد میکند و نمونههایی از استغاثه صحابه و علمای اهلسنت نزد قبر مطهر پیامبر اکرم(ص) را ذکر میکند. همچنین، استغاثه به قبور اهلبیت(ع) (مانند مقام امام حسین(ع) در قاهره و بارگاه امام رضا( | نمونههای عملی از تبرک مسلمانان به خاک قبر پیامبر، خشتهای کنار قبر حمزه، و آثار باقیمانده از پیامبر مانند پیراهن، مو و آب وضو ذکر شده است. فتوای علمای اهلسنت، از جمله [[شافعی، محمد بن ادریس|شافعی]]، [[محبالدین طبری، احمد بن عبدالله|محبالدین طبری]] و [[مالک بن انس|مالک]] مبنی بر جواز تبرک جستن به قبور صالحان و آثار پیامبر، نیز ارائه میشود <ref>ر.ک: همان، ص86-71</ref> | ||
استغاثه (درخواست حاجت) استغاثه از موضوعاتی است که در طول تاریخ بین مسلمانان رایج بوده است. نویسنده دیدگاه ابن تیمیه را مبنی بر شرک بودن استغاثه از غیر خدا (حتی از پیامبر(ص)) نقد میکند و نمونههایی از استغاثه صحابه و علمای اهلسنت نزد قبر مطهر پیامبر اکرم(ص) را ذکر میکند. همچنین، استغاثه به قبور اهلبیت(ع) (مانند مقام [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] در قاهره و بارگاه [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] در طوس) و قبور صحابه و عالمان دیگر اهلسنت (مانند [[ابوحنیفه، نعمان بن ثابت|ابوحنیفه]] و [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]) در دفع مشکلات و طلب حاجت، بهعنوان عمل رایج مسلمانان در طول تاریخ، مستند شده است.<ref>ر.ک: همان، ص114-89</ref> | |||
وهابیت زیارت قبور (به ویژه اگر مستلزم سفر باشد) را حرام میدانند، در حالی که نویسنده با استناد به آیات و روایات، مشروعیت و استحباب زیارت قبر پیامبر(ص) و دیگر قبور صالحان را ثابت میکند. این بخش به احادیثی اشاره دارد که پیامبر(ص) به زیارت قبور امر فرمودهاند و سیره صحابه و تابعین در زیارت قبور، به ویژه قبر پیامبر(ص) (مانند رفتار عمر بن خطاب)، را شرح میدهد. همچنین، رد دلایل وهابیت در تحریم سفر برای زیارت قبور با نقد حدیث «لا تشد الرحال» مطرح شده است. نقل قولهایی از فقهای اهل سنت در جواز زیارت قبور، مانند عسقلانی و سمهودی، و سیره مسلمانان در زیارت قبور بزرگان (مانند قبر بلال حبشی، سلمان فارسی، و ائمه) ارائه شده است<ref>ر.: همان، ص140-117</ref> | وهابیت زیارت قبور (به ویژه اگر مستلزم سفر باشد) را حرام میدانند، در حالی که نویسنده با استناد به آیات و روایات، مشروعیت و استحباب زیارت قبر پیامبر(ص) و دیگر قبور صالحان را ثابت میکند. این بخش به احادیثی اشاره دارد که پیامبر(ص) به زیارت قبور امر فرمودهاند و سیره صحابه و تابعین در زیارت قبور، به ویژه قبر پیامبر(ص) (مانند رفتار عمر بن خطاب)، را شرح میدهد. همچنین، رد دلایل وهابیت در تحریم سفر برای زیارت قبور با نقد حدیث «لا تشد الرحال» مطرح شده است. نقل قولهایی از فقهای اهل سنت در جواز زیارت قبور، مانند عسقلانی و سمهودی، و سیره مسلمانان در زیارت قبور بزرگان (مانند قبر بلال حبشی، سلمان فارسی، و ائمه) ارائه شده است<ref>ر.: همان، ص140-117</ref> | ||