۱٬۸۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
بخش دوم: رویکردها و گرایشها؛ این بخش اصلی به سه گرایش فکری عمده در کلام شیعه میپردازد که در طول دوره غیبت صغری تا خواجه [[نصیرالدین طوسی]] مطرح بودهاند. فصل اول (نصگرایی)، رویکردی فکری را شرح میدهد که تأکید اصلیاش بر نصوص دینی (قرآن و سنت) است و عقل را بهعنوان منبع مستقل در کشف معارف دینی نمیپذیرد. از شخصیتهای این مکتب، [[علی بن عبدالله بن وصیف]] (271-366ق) و [[شیخ صدوق]] (۳۸۱ق) معرفی شدهاند که فعالیتهای کلامیشان در دفاع از عقاید و اصول اهلبیت(ع) متمرکز بوده است<ref>همان، ص93- 146</ref>. | بخش دوم: رویکردها و گرایشها؛ این بخش اصلی به سه گرایش فکری عمده در کلام شیعه میپردازد که در طول دوره غیبت صغری تا خواجه [[نصیرالدین طوسی]] مطرح بودهاند. فصل اول (نصگرایی)، رویکردی فکری را شرح میدهد که تأکید اصلیاش بر نصوص دینی (قرآن و سنت) است و عقل را بهعنوان منبع مستقل در کشف معارف دینی نمیپذیرد. از شخصیتهای این مکتب، [[علی بن عبدالله بن وصیف]] (271-366ق) و [[شیخ صدوق]] (۳۸۱ق) معرفی شدهاند که فعالیتهای کلامیشان در دفاع از عقاید و اصول اهلبیت(ع) متمرکز بوده است<ref>همان، ص93- 146</ref>. | ||
فصل دوم (عقلگرایی تأویلی)، رویکردی است که توسط [[شیخ مفید]] تأسیس شد و هدف آن ایجاد یک روش کلامی میانه بود که ضمن تکیه بر استدلال عقلی، نصوص نقلی را نیز در نظر میگرفت. | فصل دوم (عقلگرایی تأویلی)، رویکردی است که توسط [[شیخ مفید]] تأسیس شد و هدف آن ایجاد یک روش کلامی میانه بود که ضمن تکیه بر استدلال عقلی، نصوص نقلی را نیز در نظر میگرفت. | ||
این رویکرد تلاش میکند تا میان عقل و نقل هماهنگی ایجاد کند و مسائل کلامی را بر اساس هر دو منبع موردبحث قرار دهد. شخصیتهای بارز این جریان شامل [[ابن قبه رازی]]، [[شیخ مفید]](336-413ق)، سید مرتضی(355-436ق)، [[ابوالفتح کراجکی]](499ق)، و [[شیخ طوسی]](460ق) هستند<ref>همان، ص147- 271</ref>. | این رویکرد تلاش میکند تا میان عقل و نقل هماهنگی ایجاد کند و مسائل کلامی را بر اساس هر دو منبع موردبحث قرار دهد. شخصیتهای بارز این جریان شامل [[ابن قبه رازی]]، [[شیخ مفید]](336-413ق)، [[سید مرتضی]](355-436ق)، [[ابوالفتح کراجکی]](499ق)، و [[شیخ طوسی]](460ق) هستند<ref>همان، ص147- 271</ref>. | ||
فصل سوم (خردگرایی فلسفی)، به گرایشی میپردازد که در آن متکلمین شیعه از استدلالات فلسفی و قواعد برهانی برای تبیین و دفاع از اصول اعتقادی استفاده میکنند. این رویکرد در دوره خواجه [[نصیرالدین طوسی]] (595-672ق) به اوج خود رسید و روشی جامع و منظم، با استفاده از اصول و قواعد فلسفی، در علم کلام ایجاد کرد. خردگرایان فلسفی مانند خواجه نصیر، آثار کلامی خود را با بهرهگیری از منابع قدیم و جدید نگاشتند. این روش، به خصوص در زمان خواجه [[نصیرالدین طوسی]]، با تأکید بر تأویل، اوج گرفت<ref>همان، ص273- 353</ref>. | فصل سوم (خردگرایی فلسفی)، به گرایشی میپردازد که در آن متکلمین شیعه از استدلالات فلسفی و قواعد برهانی برای تبیین و دفاع از اصول اعتقادی استفاده میکنند. این رویکرد در دوره خواجه [[نصیرالدین طوسی]] (595-672ق) به اوج خود رسید و روشی جامع و منظم، با استفاده از اصول و قواعد فلسفی، در علم کلام ایجاد کرد. خردگرایان فلسفی مانند خواجه نصیر، آثار کلامی خود را با بهرهگیری از منابع قدیم و جدید نگاشتند. این روش، به خصوص در زمان خواجه [[نصیرالدین طوسی]]، با تأکید بر تأویل، اوج گرفت<ref>همان، ص273- 353</ref>. | ||