ابن کثیر، اسماعیل بن عمر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ']] ،' به ']]،'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - ']] ،' به ']]،')
خط ۸۸: خط ۸۸:
از لحاظ تربيت علمى، مسائل مورد توجه و حاصل كار، همانندى چشمگيرى ميان ابن كثير و [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] ديده مى‌شود (لائوست، 77). محور اصلى توجه هر دو، شناخت دين اسلام و كوشش در شناساندن آن بوده است. اين شناخت از طريق تعمق در منابع اصيل يعنى قرآن، حديث، تفسير، سيره، رجال، تاريخ و لوازم اوليۀ آن چون لغت و نحو ممكن مى‌شد. ابن كثير در هر يك از اين زمينه‌ها به مطالعۀ گسترده‌اى پرداخت و حاصل كوشش خود را در آثار متعددى بر جاى گذاشت، اما از دايرۀ تقليد و پيروى از پيشينيان و شرح و تلخيص آثار آنان فراتر نرفت (عبد الواحد، 6). آنچه در اين محدوده به كار او امتياز مى‌بخشيد، تحقيق، دقت، نقد اسناد، پالايش اخبار، بى اعتمادى به اسرائيليات و مخالفت با موهومات بود.
از لحاظ تربيت علمى، مسائل مورد توجه و حاصل كار، همانندى چشمگيرى ميان ابن كثير و [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] ديده مى‌شود (لائوست، 77). محور اصلى توجه هر دو، شناخت دين اسلام و كوشش در شناساندن آن بوده است. اين شناخت از طريق تعمق در منابع اصيل يعنى قرآن، حديث، تفسير، سيره، رجال، تاريخ و لوازم اوليۀ آن چون لغت و نحو ممكن مى‌شد. ابن كثير در هر يك از اين زمينه‌ها به مطالعۀ گسترده‌اى پرداخت و حاصل كوشش خود را در آثار متعددى بر جاى گذاشت، اما از دايرۀ تقليد و پيروى از پيشينيان و شرح و تلخيص آثار آنان فراتر نرفت (عبد الواحد، 6). آنچه در اين محدوده به كار او امتياز مى‌بخشيد، تحقيق، دقت، نقد اسناد، پالايش اخبار، بى اعتمادى به اسرائيليات و مخالفت با موهومات بود.


از لحاظ شيوۀ بيان، ابن كثير با وجود گرايش به سجع و آرايشهاى لفظى كه مقتضاى عصر بود، غالبا به زبانى غير فاخر و گاه عاميانه اداى مطلب مى‌كرد. اسلوب بيان او در تاريخ، قابل سنجش با اسلوب مورخان پيشين چون [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] ، مسعودى و [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] نيست و در فصاحت به پايۀ مورخ معاصرش [[ابن خلدون]] هم نمى‌رسد. به ديگر سخن، ابن كثير به معنى بيش از لفظ اهميت داده است (نك‍: ابو ملحم، «غ»). [[ذهبى]] به سودمندى نوشته‌هاى او اشاره كرده (ابن قاضى شهبه، طبقات، 115/3) و به گفتۀ ابن حجر، نوشته‌هاى او در زمان حياتش در اقطار مختلف شناخته شده بود (الدرر، 445/1). خود ابن كثير داستانى را در مورد اخير نقل كرده است (البداية، 295/14). علاوه بر مهم‌ترين اثر ابن كثير، [[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]] (ه‍ م) آثار مهم ديگر او اينهاست:
از لحاظ شيوۀ بيان، ابن كثير با وجود گرايش به سجع و آرايشهاى لفظى كه مقتضاى عصر بود، غالبا به زبانى غير فاخر و گاه عاميانه اداى مطلب مى‌كرد. اسلوب بيان او در تاريخ، قابل سنجش با اسلوب مورخان پيشين چون [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، مسعودى و [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] نيست و در فصاحت به پايۀ مورخ معاصرش [[ابن خلدون]] هم نمى‌رسد. به ديگر سخن، ابن كثير به معنى بيش از لفظ اهميت داده است (نك‍: ابو ملحم، «غ»). [[ذهبى]] به سودمندى نوشته‌هاى او اشاره كرده (ابن قاضى شهبه، طبقات، 115/3) و به گفتۀ ابن حجر، نوشته‌هاى او در زمان حياتش در اقطار مختلف شناخته شده بود (الدرر، 445/1). خود ابن كثير داستانى را در مورد اخير نقل كرده است (البداية، 295/14). علاوه بر مهم‌ترين اثر ابن كثير، [[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]] (ه‍ م) آثار مهم ديگر او اينهاست:


الف-چاپى
الف-چاپى
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش