۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'جاحظ' به 'جاحظ ') |
جز (جایگزینی متن - ']] ،' به ']]،') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
نگارنده پس از اشاره به اعجاز لغوى قرآن، اين بحث را ابتكارى در اين علم دانسته و پس از ذكر منابعى كه در تدوين كتاب از آنها بهره گرفته و مقدمهاى پيرامون مفهوم جميل و اثبات فطرى بودن حب جمال براى انسان، نظريات [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] ، ابى حيان و غزالى را مبنى بر اينكه گوش و چشم وسائل درك زيبايى و انتقال آن به قلب هستند، مفاد آيه '''( ان السمع و البصر و الفوآد كل اولئك كان عنهم مسئولا)''' را ارتباط بين اين اعضا مى داند . | نگارنده پس از اشاره به اعجاز لغوى قرآن، اين بحث را ابتكارى در اين علم دانسته و پس از ذكر منابعى كه در تدوين كتاب از آنها بهره گرفته و مقدمهاى پيرامون مفهوم جميل و اثبات فطرى بودن حب جمال براى انسان، نظريات [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، ابى حيان و غزالى را مبنى بر اينكه گوش و چشم وسائل درك زيبايى و انتقال آن به قلب هستند، مفاد آيه '''( ان السمع و البصر و الفوآد كل اولئك كان عنهم مسئولا)''' را ارتباط بين اين اعضا مى داند . | ||
در فصل اول پس از بيان مفهوم مفرد در ادبيات و جوانب زيبايى آن، به آراء بعض معاصرين اشاره ولى بحث در راستاى توضيح نقش مفرد در نصوص ادبى معاصر است. بعد از عرضه كردن خصوصيات دلالت مفردات قرآن و رابطه منظمشان و رفع توهم تناقض در بعض مفردات، به اهميت دو عنوان «مفرد و نظم» تاكيد و ادلهاى را كه عليه جرجانى كه قائل بر منطبق بودن نظريات جديدى بر قرآن است رد شده و مطرح ميشود كه، هيچ ترادفى در لغات قرآن نيست و هر لفظى در قرآن معناى ادبى منحصر به فرد خود را دارد و بدين جهت اصطلاح ترادف را توضيح و پس از اشاره به اقوال بعضى علما مثل ابن سكيت كه قائل به ترادف است و بعضى ديگر مثل ابى هلال عسكرى و ابى منصور ثعالبى كه ترادف را قبول ندارند، شواهدى از بعض نصوص قرآنى دال بر تفاوت معنايى لغات به ظاهر مترادف آمده نتيجهگيرى ميشود كه: ترادف در لغات ممكن الوجود است لكن وجودش در قرآن منتفى است. | در فصل اول پس از بيان مفهوم مفرد در ادبيات و جوانب زيبايى آن، به آراء بعض معاصرين اشاره ولى بحث در راستاى توضيح نقش مفرد در نصوص ادبى معاصر است. بعد از عرضه كردن خصوصيات دلالت مفردات قرآن و رابطه منظمشان و رفع توهم تناقض در بعض مفردات، به اهميت دو عنوان «مفرد و نظم» تاكيد و ادلهاى را كه عليه جرجانى كه قائل بر منطبق بودن نظريات جديدى بر قرآن است رد شده و مطرح ميشود كه، هيچ ترادفى در لغات قرآن نيست و هر لفظى در قرآن معناى ادبى منحصر به فرد خود را دارد و بدين جهت اصطلاح ترادف را توضيح و پس از اشاره به اقوال بعضى علما مثل ابن سكيت كه قائل به ترادف است و بعضى ديگر مثل ابى هلال عسكرى و ابى منصور ثعالبى كه ترادف را قبول ندارند، شواهدى از بعض نصوص قرآنى دال بر تفاوت معنايى لغات به ظاهر مترادف آمده نتيجهگيرى ميشود كه: ترادف در لغات ممكن الوجود است لكن وجودش در قرآن منتفى است. |
ویرایش