۱۴۴٬۷۳۸
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (Hbaghizadeh صفحهٔ المخیال العربی فی الأحادیث المنسوبة إلی الرسول را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به المخیال العربی في الأحاديث المنسوبة إلى الرسول منتقل کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
''' | '''المخیال العربی في الأحاديث المنسوبة إلى الرسول'''، نوشته نویسنده معاصر عرب [[جزار، منصف|منصف جزار]]. این کتاب به بررسی و تحلیل انتقادی روایات تاریخی و دینی منسوب به پیامبر اسلام(ص) در بستر فرهنگی عرب میپردازد و بر تطبیق این روایات با مفاهیم قرآنی و تحولات فکری اسلامی تمرکز دارد. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
==سبک نگارش== | ==سبک نگارش== | ||
• تحلیل تطبیقی و مقارنه میان روایات: اتخاذ رویکردی انتقادی با مقایسه دقیق یک روایت در منابع تاریخی و حدیثی (مانند مقایسه روایات ابن اسحاق، واقدی و طبری) به منظور درک تحولات متنی و معنایی آنها. | • تحلیل تطبیقی و مقارنه میان روایات: اتخاذ رویکردی انتقادی با مقایسه دقیق یک روایت در منابع تاریخی و حدیثی (مانند مقایسه روایات [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]]، [[واقدی، محمد بن عمر|واقدی]] و [[طبری، محمد بن جریر بن یزید|طبری]]) به منظور درک تحولات متنی و معنایی آنها. | ||
• تمرکز بر مؤلفههای اسطورهای و خیالی: تحلیل ساختاری روایات برای کشف و تبیین نقش عناصر اسطورهای و خیالی در شکلگیری تصویر پیامبر(ص) و وقایع مرتبط با نبوت <ref>ر.ک: متن کتاب، ص330-327</ref>. | • تمرکز بر مؤلفههای اسطورهای و خیالی: تحلیل ساختاری روایات برای کشف و تبیین نقش عناصر اسطورهای و خیالی در شکلگیری تصویر پیامبر(ص) و وقایع مرتبط با نبوت <ref>ر.ک: متن کتاب، ص330-327</ref>. | ||
| خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
باب اول: نویسنده در این باب نسب نبوی را عنصر اساسی در ضبط سیره و شیوه روایتگری نویسندگان کتب سیره و مانند آن دانسته است. وی دو دایره تصور کرده که ابراهیم(ع) مرکز آن و محمد(ص) جوهر آن است<ref>ر.ک: همان، ص 48</ref>. | باب اول: نویسنده در این باب نسب نبوی را عنصر اساسی در ضبط سیره و شیوه روایتگری نویسندگان کتب سیره و مانند آن دانسته است. وی دو دایره تصور کرده که ابراهیم(ع) مرکز آن و محمد(ص) جوهر آن است<ref>ر.ک: همان، ص 48</ref>. | ||
وی در نذر عبدالمطلب، روایات یونس بن بُکیر و هشام بن زیاد بکائی را با یکدیگر مقایسه میکند تا فعالیت خیالی نهفته در این داستانها را در سطح روایی مشخص کند <ref>ر.ک: همان، ص56-53</ref>. | |||
وی | وی تأکید میکند که بنا ندارد این روایات را صرفاً به تحلیل محض درآورد؛ بلکه میخواهد این روایات را پیگیری کند تا از طریق آنها به یک تکنیک ویژه که عبارت است از ردیابی جلوههای خیال است، دست یابد و بدینترتیب میتوانیم این پژوهش را بر مبنای یک روش دوگانه انجام دهیم که مبتنی بر تفسیر و سپس تأویل است. منظور ما از تفسیر، تجزیه واحدهای مرتبط با خیال و آنچه که نص را در سطح تصاویر و دلالات توضیح میدهد؛ اما تأویل (هرمنوتیک)، ابزاری است که با آن به باطن متن میرسیم و این اجازه میدهد در سطح معانی و رموز نفوذ کنیم. <ref>ر.ک: همان، ص 66</ref> | ||
نویسنده با تفکیک میان «تفسیر» و «تأویل» قصد دارد نشان دهد که هدف، صرفاً شرح یا تحلیل تاریخی روایات نیست؛ بلکه فراتر رفتن بهسوی تحلیل ساختاری خیال و کشف معانی رمزی نهفته در ورای وقایع ظاهری است. | نویسنده با تفکیک میان «تفسیر» و «تأویل» قصد دارد نشان دهد که هدف، صرفاً شرح یا تحلیل تاریخی روایات نیست؛ بلکه فراتر رفتن بهسوی تحلیل ساختاری خیال و کشف معانی رمزی نهفته در ورای وقایع ظاهری است. | ||
در باب دوم، پنج مسئله از جمله تبشیر به نبوت محمد(ص) و حادثه شق الصدر مورد مداقه قرار گرفته است. در رابطه با تبشیر نبوت پیامبر(ص) مواردی چون فروریختن ایوان کسری در پادشاهی ساسانی و رؤیای موبدان که در مجلس کسری نقل شده است. <ref>ر.ک: همان، ص 171،174</ref> | در باب دوم، پنج مسئله از جمله تبشیر به نبوت محمد(ص) و حادثه شق الصدر مورد مداقه قرار گرفته است. در رابطه با تبشیر نبوت پیامبر(ص) مواردی چون فروریختن ایوان کسری در پادشاهی ساسانی و رؤیای موبدان که در مجلس کسری نقل شده است. <ref>ر.ک: همان، ص 171،174</ref> | ||