۱۴۴٬۷۳۸
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
وى از همان جوانى در شغل خود بسيار مورد اعتماد بود. از واگذارى دبيرى ديوان به او چنين برمىآيد كه علاوه بر ديگر فضيلتها، خط خوشى نيز داشته است. | وى از همان جوانى در شغل خود بسيار مورد اعتماد بود. از واگذارى دبيرى ديوان به او چنين برمىآيد كه علاوه بر ديگر فضيلتها، خط خوشى نيز داشته است. | ||
او پس از مرگ ابونصر مشكان و جانشين شدن بوسهل زوزنى بهعنوان رئيس جديد ديوان رسالت، به دليل موافق نبودن با اين امر در نامهاى به سلطان مسعود، از شغل دبيرى استعفا خواست، اما مسعود او را به كار دلگرم ساخت و از بوسهل خواست تا با او بهخوبى رفتار كند. در 431ق بوسهل مورد عتاب مسعود واقع شد و مسعود او را به بُست فرستاد و بوسهل هنگامى كه به رفتن تن درداد، بيهقى جانشين او شد. | او پس از مرگ ابونصر مشكان و جانشين شدن [[زوزنی، محمد بن حسن|بوسهل زوزنى]] بهعنوان رئيس جديد ديوان رسالت، به دليل موافق نبودن با اين امر در نامهاى به سلطان مسعود، از شغل دبيرى استعفا خواست، اما مسعود او را به كار دلگرم ساخت و از بوسهل خواست تا با او بهخوبى رفتار كند. در 431ق بوسهل مورد عتاب مسعود واقع شد و مسعود او را به بُست فرستاد و بوسهل هنگامى كه به رفتن تن درداد، بيهقى جانشين او شد. | ||
پس از قتل مسعود و ديگرگونى اوضاع، بيهقى در دوره محمد بن محمود و مودود بن مسعود و نيز سلطان فرخزاد، همچنان دبير ديوان رسالت بود تا در عهد عبدالرشيد، كوچكترين فرزند محمود غزنوى، به رياست ديوان رسالت برگزيده شد، اما پس از سلطان فرخزاد، انزوا اختيار كرد و به تصانيف مشغول شد. | پس از قتل مسعود و ديگرگونى اوضاع، بيهقى در دوره محمد بن محمود و مودود بن مسعود و نيز سلطان فرخزاد، همچنان دبير ديوان رسالت بود تا در عهد عبدالرشيد، كوچكترين فرزند محمود غزنوى، به رياست ديوان رسالت برگزيده شد، اما پس از سلطان فرخزاد، انزوا اختيار كرد و به تصانيف مشغول شد. | ||