۱۴۴٬۷۰۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURانسان در اندیشههای عینالقضات همدانیJ1.jpg | عنوان =انسان در اندیشههای عینالقضات همدانی | عنوانهای دیگر = | پدیدآوران = داداسفندآبادی، زری (نویسنده) | زبان =فارسی | کد کنگره = | موضوع =عینالقضات همدانی، عبدالل...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
}} | }} | ||
'''انسان در اندیشههای عینالقضات همدانی''' تألیف زری | '''انسان در اندیشههای عینالقضات همدانی''' تألیف [[داداسفندآبادی، زری|زری داداسفندآبادی]]؛ کتابی است که به بررسی دیدگاههای [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عینالقضات همدانی]]، عارف نامدار قرن ششم هجری، درباره انسان و مسائل وجودی او میپردازد. این اثر با رویکردی تحلیلی به تبیین اندیشههای این عارف بزرگ در مورد ماهیت انسان، هدف خلقت، ابعاد وجودی، روابط انسانی و مسائل مربوط به سعادت و کمال انسان میپردازد. | ||
ساختار | ساختار | ||
این کتاب در شش فصل اصلی به همراه مقدمه و زندگینامه عینالقضات همدانی تنظیم شده است. | این کتاب در شش فصل اصلی به همراه مقدمه و زندگینامه عینالقضات همدانی تنظیم شده است. | ||
گزارش کتاب | گزارش کتاب | ||
پس از مقدمه، زندگینامه عینالقضات همدانی ارائه شده که در آن به احوال و آثار این عارف بزرگ پرداخته شده است. | کتاب با مقدمهای آغاز میشود که در آن نویسنده به طرح پرسشهای بنیادین درباره ماهیت انسان میپردازد. پرسشهایی از قبیل: من کیستم؟ از کجا آمدهام؟ آمدنم برای چه بوده است؟ و برای رسیدن به سعادت و کمال چه راهی را باید طی کنم؟ نویسنده با اشاره به اینکه اندیشهورزان حوزه حکمت و فلسفه نظریههای گوناگونی برای پاسخ به این پرسشها ارائه کردهاند، هدف خود را بررسی دیدگاههای [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عینالقضات همدانی]] در این زمینه بیان میدارد. | ||
پس از مقدمه، زندگینامه [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عینالقضات همدانی]] ارائه شده که در آن به احوال و آثار این عارف بزرگ پرداخته شده است. | |||
فصل اول: شناخت انسان به بررسی نگاه عینالقضات درباره انسان و اهمیت او در عالم هستی از دیدگاههای دینی، فلسفی و عرفانی اختصاص دارد. | فصل اول: شناخت انسان به بررسی نگاه [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عینالقضات]] درباره انسان و اهمیت او در عالم هستی از دیدگاههای دینی، فلسفی و عرفانی اختصاص دارد. | ||
فصل دوم: هدف از خلقت انسان به تحلیل دیدگاه عینالقضات درباره هدف آفرینش انسان میپردازد. نویسنده با اشاره به نظر عینالقضات که مقصود آفرینش را وجود رسول خدا میداند، اما با توجه به حدیث المؤمن مرآة المؤمن، در نهایت خداوند را عاشق خود دانسته و انسان را آیینهای برای تماشای خود میپندارد. | فصل دوم: هدف از خلقت انسان به تحلیل دیدگاه [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عینالقضات]] درباره هدف آفرینش انسان میپردازد. نویسنده با اشاره به نظر [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عینالقضات]] که مقصود آفرینش را وجود رسول خدا میداند، اما با توجه به حدیث المؤمن مرآة المؤمن، در نهایت خداوند را عاشق خود دانسته و انسان را آیینهای برای تماشای خود میپندارد. | ||
فصل سوم: ابعاد وجودی انسان به بررسی حقیقت انسان، سرشت انسان و طبقهبندی آدمیان از دیدگاه عینالقضات میپردازد. در این فصل، رابطه جسم و جان به عنوان یکی از جدیترین موضوعات مربوط به انسان بررسی شده است. عینالقضات جسم را به قفسی تشبیه میکند که جان درون آن چون مرغی اسیر است. | فصل سوم: ابعاد وجودی انسان به بررسی حقیقت انسان، سرشت انسان و طبقهبندی آدمیان از دیدگاه [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عینالقضات]] میپردازد. در این فصل، رابطه جسم و جان به عنوان یکی از جدیترین موضوعات مربوط به انسان بررسی شده است. [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عینالقضات]] جسم را به قفسی تشبیه میکند که جان درون آن چون مرغی اسیر است. | ||
فصل چهارم: روابط انسانی به تحلیل دیدگاه عینالقضات درباره روابط انسان با جهان، خداوند و راههای رسیدن به خدا میپردازد. در این فصل، مفهوم عشق از دیدگاه این عارف بزرگ بررسی شده است. عینالقضات عشق را سهگونه میداند: عشق صغیر (عشق بنده به خدا)، عشق کبیر (عشق خدا به بنده) و عشق میانه. | فصل چهارم: روابط انسانی به تحلیل دیدگاه عینالقضات درباره روابط انسان با جهان، خداوند و راههای رسیدن به خدا میپردازد. در این فصل، مفهوم عشق از دیدگاه این عارف بزرگ بررسی شده است. عینالقضات عشق را سهگونه میداند: عشق صغیر (عشق بنده به خدا)، عشق کبیر (عشق خدا به بنده) و عشق میانه. | ||
فصل پنجم: سعادت و کمال به بررسی دیدگاه عینالقضات درباره مسائل جبر و اختیار میپردازد. نویسنده اشاره میکند که عینالقضات انسان را مسخر به اختیار میداند که نوعی پذیرش جبر و نفی اختیار را میرساند. | فصل پنجم: سعادت و کمال به بررسی دیدگاه [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عینالقضات]] درباره مسائل جبر و اختیار میپردازد. نویسنده اشاره میکند که [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عینالقضات]] انسان را مسخر به اختیار میداند که نوعی پذیرش جبر و نفی اختیار را میرساند. | ||
فصل ششم: مرگ و رستاخیز انسان به تحلیل دیدگاه عینالقضات درباره سرنوشت انسان پس از مرگ اختصاص دارد. از نظر او، امور آخرت و احوال بعد از مرگ متافیزیک و ماورای طبیعی است. عینالقضات زندگانی حقیقی را در کنار دوست بودن میداند و مرگ حقیقی را بدون دوست زندگی کردن. | فصل ششم: مرگ و رستاخیز انسان به تحلیل دیدگاه عینالقضات درباره سرنوشت انسان پس از مرگ اختصاص دارد. از نظر او، امور آخرت و احوال بعد از مرگ متافیزیک و ماورای طبیعی است. [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عینالقضات]] زندگانی حقیقی را در کنار دوست بودن میداند و مرگ حقیقی را بدون دوست زندگی کردن. | ||
این کتاب با ارائه تحلیلی جامع از اندیشههای عینالقضات همدانی، منبع ارزشمندی برای شناخت دیدگاههای این عارف بزرگ درباره انسان و مسائل وجودی او به شمار میرود.<ref>[https://literaturelib.com/books/2320 ر.ک.پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | این کتاب با ارائه تحلیلی جامع از اندیشههای [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عینالقضات همدانی]]، منبع ارزشمندی برای شناخت دیدگاههای این عارف بزرگ درباره انسان و مسائل وجودی او به شمار میرود.<ref>[https://literaturelib.com/books/2320 ر.ک.پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||
پانويس | پانويس | ||