شرح مثنوی معنوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۷: خط ۱۷:
| زبان = فارسی
| زبان = فارسی
| کد کنگره =  7ت3ب 5301 PIR  
| کد کنگره =  7ت3ب 5301 PIR  
| موضوع =مولوی، جلال الدین محمد بن محمد، 604 - 672ق. مثنوی - نقد و تفسیر - شعر فارسی - قرن 7ق. - تاریخ و نقد - تفاسیر عرفانی
| موضوع =مولوی، جلال‌الدین محمد بن محمد، 604 - 672ق. مثنوی - نقد و تفسیر - شعر فارسی - قرن 7ق. - تاریخ و نقد - تفاسیر عرفانی
|ناشر  
|ناشر  
| ناشر = مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
| ناشر = مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
خط ۳۸: خط ۳۸:


==ویژگی‌های شرح ==
==ویژگی‌های شرح ==
* یکی از ویژگی‌های مهم شرح، ارجاع به شرح‌های پیشین مثنوی، به‌خصوص شرح‌های «مخزن الأسرار» شیخ ولی‌محمد اکبرآبادی (قرن 12ق)، «مکاشفات رضوی» محمدرضا لاهوری (قرن 11)، «أسرار الغيوب» خواجه ایوب دهلوی (قرن 11) و «جواهر الأسرار و زواهر الأنوار» خوارزمی (قرن 9) است. البته این شرح، اهمیت ویژه‌ای داشته و به جهاتی بر آنها برتری داشته است؛ به‌عنوان مثال یکی از جاهایی که بحرالعلوم خیلی به اکبرآبادی انتقاد کرده، داستان دقوقی در دفتر سوم است. همان‌ گونه که می‌دانیم این مکاشفه از گسترده‌ترین، مهم‌ترین و شگفت‌انگیزترین مکاشفاتی است که در مثنوی آمده است و مشتمل بر بیشتر مبانی سلوک و مسائل عرفانی و مباحث شهودی است. در شرح آن، میان بحرالعلوم و اکبرآبادی اختلاف شدید است که این مکاشفه چگونه بوده است. به‌عنوان نمونه می‌نویسد: «و این کلّ‌، هوس است از هوسات این شارح که کلام را جمله الغا مى‌گرداند» و نیز: «وقوع ملاقات دقوقى از این بزرگواران به ساحل دریا مؤید اخیر است. غرض که از احتمالات مذکور یکى خواهد بود، آنچه که بعض گفته‌اند که: مراد صفات سبعه الهیه‌اند که متمثّل شده، در عالم مثال نمودار شدند و شیخ ولى‌محمد این احتمال را مرجّح گمان برده، بعید محض است، قابل التفات نیست و تکلّف محض است و ...»<ref>ر.ک: همان، ص27-28</ref>‏؛ بنابراین رویکرد شارح نسبت به شارحان مذکور، صرف نقل قول و گردآوری گفتار آنان نبوده، بلکه روشی تحقیقی داشته و آثار آنان را مورد نقد و بررسی قرار داده است.
* یکی از ویژگی‌های مهم شرح، ارجاع به شرح‌های پیشین مثنوی، به‌خصوص شرح‌های «مخزن الأسرار» شیخ ولی‌محمد اکبرآبادی (قرن 12ق)، «مکاشفات رضوی» محمدرضا لاهوری (قرن 11)، «أسرار الغيوب» خواجه ایوب دهلوی (قرن 11) و «جواهر الأسرار و زواهر الأنوار» خوارزمی (قرن 9) است. البته این شرح، اهمیت ویژه‌ای داشته و به جهاتی بر آنها برتری داشته است؛ به‌عنوان مثال یکی از جاهایی که بحرالعلوم خیلی به اکبرآبادی انتقاد کرده، داستان دقوقی در دفتر سوم است. همان‌ گونه که می‌دانیم این مکاشفه از گسترده‌ترین، مهم‌ترین و شگفت‌انگیزترین مکاشفاتی است که در مثنوی آمده است و مشتمل بر بیشتر مبانی سلوک و مسائل عرفانی و مباحث شهودی است. در شرح آن، میان بحرالعلوم و اکبرآبادی اختلاف شدید است که این مکاشفه چگونه بوده است. به‌عنوان نمونه می‌نویسد: «و این کلّ‌، هوس است از هوسات این شارح که کلام را جمله الغا مى‌گرداند» و نیز: «وقوع ملاقات دقوقى از این بزرگواران به ساحل دریا مؤید اخیر است. غرض که از احتمالات مذکور یکى خواهد بود، آنچه که بعض گفته‌اند که: مراد صفات سبعه الهیه‌اند که متمثّل شده، در عالم مثال نمودار شدند و شیخ ولى‌محمد این احتمال را مرجّح گمان برده، بعید محض است، قابل التفات نیست و تکلّف محض است و...»<ref>ر.ک: همان، ص27-28</ref>‏؛ بنابراین رویکرد شارح نسبت به شارحان مذکور، صرف نقل قول و گردآوری گفتار آنان نبوده، بلکه روشی تحقیقی داشته و آثار آنان را مورد نقد و بررسی قرار داده است.
* بحرالعلوم به مکتب عرفانى ابن عربى وابسته بوده و به بیانات شیخ اکبر، چنان‌که در فصوص و فتوحات آمده است، ایمان کامل داشته است. در واقع هدفش از تألیف شرح مثنوى مولوى رومى، توضیح اسرار مثنوى در پرتو آراى ابن عربى است<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>.‏ خود او در پیشگفتارى که به زبان عربى در دیباچه جلد اول آورده، تصریح کرده که قصد دارم مثنوى را بر اساس آراى ابن عربى در فتوحات و فصوص و سایر منابع مهم عرفانى شرح کنم<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>‏.
* بحرالعلوم به مکتب عرفانى ابن عربى وابسته بوده و به بیانات شیخ اکبر، چنان‌که در فصوص و فتوحات آمده است، ایمان کامل داشته است. در واقع هدفش از تألیف شرح مثنوى مولوى رومى، توضیح اسرار مثنوى در پرتو آراى ابن عربى است<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>.‏ خود او در پیشگفتارى که به زبان عربى در دیباچه جلد اول آورده، تصریح کرده که قصد دارم مثنوى را بر اساس آراى ابن عربى در فتوحات و فصوص و سایر منابع مهم عرفانى شرح کنم<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>‏.
* وی به ترجمه آیات و روایات نیز توجه داشته و گویا ترجمه آیات را از ترجمه کهنى نقل کرده، ولى منبع آن را ذکر نکرده است.
* وی به ترجمه آیات و روایات نیز توجه داشته و گویا ترجمه آیات را از ترجمه کهنى نقل کرده، ولى منبع آن را ذکر نکرده است.