الطريق إلی الله: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '« ' به '«'
جز (جایگزینی متن - 'سيد حسن صدر ' به 'سيد حسن صدر')
جز (جایگزینی متن - '« ' به '«')
خط ۷۵: خط ۷۵:
«ملاحظه پندها و نصيحت‌ها و گفتگو، دقت و انديشيدن پيرامون آن‌ها، كارى است كه نه تنها هيچ رجحانى در آن نيست؛ بلكه چون ما برخلاف دانسته‌هاى خود عمل مى‌كنيم، بارى بر دوش و موجب افزونى حجت بر بنده خواهد بود. پس در چنين حالى سزاوارتر آن است كه خود را در غفلت و فراموشى باقى گذاريم، زيرا گناه عالِم بسان گناه عالَم است و هرچه آگاهى انسان از هشدارها و تهديدهاى گوناگون كمتر باشد، عذرش بيشتر خواهد بود، و آن‌كه نمى‌داند، هرگز مانند كسى‌كه مى‌داند نخواهد بود».
«ملاحظه پندها و نصيحت‌ها و گفتگو، دقت و انديشيدن پيرامون آن‌ها، كارى است كه نه تنها هيچ رجحانى در آن نيست؛ بلكه چون ما برخلاف دانسته‌هاى خود عمل مى‌كنيم، بارى بر دوش و موجب افزونى حجت بر بنده خواهد بود. پس در چنين حالى سزاوارتر آن است كه خود را در غفلت و فراموشى باقى گذاريم، زيرا گناه عالِم بسان گناه عالَم است و هرچه آگاهى انسان از هشدارها و تهديدهاى گوناگون كمتر باشد، عذرش بيشتر خواهد بود، و آن‌كه نمى‌داند، هرگز مانند كسى‌كه مى‌داند نخواهد بود».


نويسنده در پاسخ به اين شبهه، به روايتى از [[حر عاملی، محمد بن حسن|شيخ حر عاملى]]، در جواهر السنيه با اين مضمون استمداد جسته است كه: « نگوئيد: از آن بيم داريم كه فراگيريم و عمل نكنيم؛ بگوئيد: مى‌آموزيم و اميد داريم [به آموخته‌هاى خويش] عمل نمائيم. همانا من به شما [علم و دانش] عطا نكردم مگر براى آن‌كه شما را به واسطه آن مورد رحمت خويش قرار دهم». به اعتقاد نويسنده، اين خطاب الهى، بساط اين شبهه را برچيده است.
نويسنده در پاسخ به اين شبهه، به روايتى از [[حر عاملی، محمد بن حسن|شيخ حر عاملى]]، در جواهر السنيه با اين مضمون استمداد جسته است كه: «نگوئيد: از آن بيم داريم كه فراگيريم و عمل نكنيم؛ بگوئيد: مى‌آموزيم و اميد داريم [به آموخته‌هاى خويش] عمل نمائيم. همانا من به شما [علم و دانش] عطا نكردم مگر براى آن‌كه شما را به واسطه آن مورد رحمت خويش قرار دهم». به اعتقاد نويسنده، اين خطاب الهى، بساط اين شبهه را برچيده است.


در باب سوم، هدف از آفرينش، سعادت ابدى انسان دانسته شده است. نويسنده با اشاره به اين نكته كه آدمى براى حيات دائم و زندگانى جاودان آفريده شده و پايانى براى عمر آخرت نيست و خداوند دنيا را كشتزار آخرت قرار داده، معتقد است كه انسان، با آن‌چه در دنيا انجام مى‌دهد، زمينه برخوردارى از خوشبختى هميشگى را براى خود فراهم مى‌سازد.
در باب سوم، هدف از آفرينش، سعادت ابدى انسان دانسته شده است. نويسنده با اشاره به اين نكته كه آدمى براى حيات دائم و زندگانى جاودان آفريده شده و پايانى براى عمر آخرت نيست و خداوند دنيا را كشتزار آخرت قرار داده، معتقد است كه انسان، با آن‌چه در دنيا انجام مى‌دهد، زمينه برخوردارى از خوشبختى هميشگى را براى خود فراهم مى‌سازد.
خط ۸۱: خط ۸۱:
به باور وى، اين عمرهاى كوتاه و زمان اندك، ناچيزتر از آن است كه شايستگى مقابله و برابرى با سعادت ابدى را داشته باشد، حتى اگر تمام آن مصروف عبادت شود و لحظه‌اى از آن به گناه نگذرد و از اين‌رو خداوند به مقتضاى رأفت الهى و رحمت ربانى، درهايى از لطف و كرم خويش را به روى مردم گشوده تا آنان را بدين وسيله براى جزاى بى‌پايان و ابدى آماده سازد.
به باور وى، اين عمرهاى كوتاه و زمان اندك، ناچيزتر از آن است كه شايستگى مقابله و برابرى با سعادت ابدى را داشته باشد، حتى اگر تمام آن مصروف عبادت شود و لحظه‌اى از آن به گناه نگذرد و از اين‌رو خداوند به مقتضاى رأفت الهى و رحمت ربانى، درهايى از لطف و كرم خويش را به روى مردم گشوده تا آنان را بدين وسيله براى جزاى بى‌پايان و ابدى آماده سازد.


وى نخستين تفضّل خداوند بر بندگانش را آن دانسته كه به لطف و كرمش، دايره اعمال را فراتر از عمر انسان‌ها قرار داده است؛ به گونه‌اى كه تمام عمر دنيا را فراگرفته و تا زمانى‌كه عمل و عمل‌كننده‌اى باقى است، استمرار مى‌يابد؛ به اين صورت كه مقرر فرموده است كه: « هركس سنت نيكويى را بنا نهد، از پاداش آن و پاداش تمام كسانى كه تا روز رستاخيز به آن عمل مى‌نمايند، بهره‌مند خواهد شد؛ همان‌گونه كه اگر كسى سنت ناروا و گمراه كننده‌اى را پايه‌گذارى كند، بار آن و بار تمام كسانى را كه تا روز قيامت از آن پيروى مى‌كنند، بر دوش خواهد كشيد.»
وى نخستين تفضّل خداوند بر بندگانش را آن دانسته كه به لطف و كرمش، دايره اعمال را فراتر از عمر انسان‌ها قرار داده است؛ به گونه‌اى كه تمام عمر دنيا را فراگرفته و تا زمانى‌كه عمل و عمل‌كننده‌اى باقى است، استمرار مى‌يابد؛ به اين صورت كه مقرر فرموده است كه: «هركس سنت نيكويى را بنا نهد، از پاداش آن و پاداش تمام كسانى كه تا روز رستاخيز به آن عمل مى‌نمايند، بهره‌مند خواهد شد؛ همان‌گونه كه اگر كسى سنت ناروا و گمراه كننده‌اى را پايه‌گذارى كند، بار آن و بار تمام كسانى را كه تا روز قيامت از آن پيروى مى‌كنند، بر دوش خواهد كشيد.»


نويسنده معتقد است كه راه‌هاى تقرب به خدا، به تعداد نفوس مردم بوده و از اين رو در باب چهارم، به برخى از راه‌هاى تقرب به خداوند اشاره كرده است. به نظر وى، از همه راه‌ها آسان‌تر و نتيجه‌بخش‌تر، حسن ظن به خداوند است؛ چرا كه رفتار خداوند با بندگانش، متناسب است با گمان‌هاى آنان نسبت به وى؛ اگر بنده حسن ظنّ به خداوند داشت، پاداش خير و نيك دريافت مى‌كند و اگر بدگمان بود، نتيجه شرّ و بدى نصيب‌اش خواهد شد.
نويسنده معتقد است كه راه‌هاى تقرب به خدا، به تعداد نفوس مردم بوده و از اين رو در باب چهارم، به برخى از راه‌هاى تقرب به خداوند اشاره كرده است. به نظر وى، از همه راه‌ها آسان‌تر و نتيجه‌بخش‌تر، حسن ظن به خداوند است؛ چرا كه رفتار خداوند با بندگانش، متناسب است با گمان‌هاى آنان نسبت به وى؛ اگر بنده حسن ظنّ به خداوند داشت، پاداش خير و نيك دريافت مى‌كند و اگر بدگمان بود، نتيجه شرّ و بدى نصيب‌اش خواهد شد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش