حسینی همدانی، سید محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' »' به '»'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»')
خط ۴۴: خط ۴۴:
در سال 1345 ق پس از پايان دروس سطح، در دورۀ پايانى درس اصول مرحوم ميزاى نائينى (م 1355 ق) شركت مى‌كند و استاد از وى مى‌خواهد كه درسها را بنويسد و ايشان ببيند.
در سال 1345 ق پس از پايان دروس سطح، در دورۀ پايانى درس اصول مرحوم ميزاى نائينى (م 1355 ق) شركت مى‌كند و استاد از وى مى‌خواهد كه درسها را بنويسد و ايشان ببيند.


وى در اين باره مى‌گويد: «من چند سال، درس مرحوم آيت اللّه نائينى مى‌رفتم. در طول اين چند سال تمام درس ايشان را مى‌نوشتم و هر چند وقت يكبار، نوشته‌ها را كه چند دفتر مى‌شد، خدمت ايشان مى‌بردم و ايشان مطالعه مى‌فرمودند. تمام دورۀ درس اصول را، تا ابتداى بحث برائت، در مدت هفت هشت سال... »
وى در اين باره مى‌گويد: «من چند سال، درس مرحوم آيت اللّه نائينى مى‌رفتم. در طول اين چند سال تمام درس ايشان را مى‌نوشتم و هر چند وقت يكبار، نوشته‌ها را كه چند دفتر مى‌شد، خدمت ايشان مى‌بردم و ايشان مطالعه مى‌فرمودند. تمام دورۀ درس اصول را، تا ابتداى بحث برائت، در مدت هفت هشت سال...»


ايشان دربارۀ عظمت علمى و روحى استاد خود در همين مصاحبه، نكات ارزنده‌اى دارند و اهتمام استاد را به تربيت شاگرد، دقت در ارايه مطالب، توجه به ادبيات و نويسندگى و از همه مهم‌تر به دعا و مناجات و راز و نياز و آداب نماز مى‌ستايند و مى‌گويند: «مرحوم آيت اللّه نائينى بنا داشتند براى فريضه ظهر و عصر، حدود يك ربع ساعت كه به اذان مانده بر روى سجاده بنشينند و حال انتظار داشته باشند، تا اذان بگويند و ايشان مشغول نماز شوند. »
ايشان دربارۀ عظمت علمى و روحى استاد خود در همين مصاحبه، نكات ارزنده‌اى دارند و اهتمام استاد را به تربيت شاگرد، دقت در ارايه مطالب، توجه به ادبيات و نويسندگى و از همه مهم‌تر به دعا و مناجات و راز و نياز و آداب نماز مى‌ستايند و مى‌گويند: «مرحوم آيت اللّه نائينى بنا داشتند براى فريضه ظهر و عصر، حدود يك ربع ساعت كه به اذان مانده بر روى سجاده بنشينند و حال انتظار داشته باشند، تا اذان بگويند و ايشان مشغول نماز شوند.»


علامۀ حسينى به جز درس مرحوم نائينى، در درس فقه و اصول مرحوم حاج شيخ محمد حسين اصفهانى (م 1365 ق)، معروف به كمپانى شركت مى‌كنند. از بحث بيع تا بحث خيارات مدت چهار سال از استاد استفاده مى‌كنند و تحت تأثير قوت روح ايشان قرار مى‌گيرند. ايشان دربارۀ استاد خود كمپانى در همين مصاحبه مى‌گويند: غير از مهارت و استادى كم نظير مرحوم آيت اللّه شيخ محمد حسين كمپانى در فقه و اصول، در تفسير و بهره‌بردارى از آيات قرآن نيز ابتكارهاى خوب و جالبى داشتند، از جمله مى‌فرمودند: «ما از آيات الهى مى‌توانيم پى به مقام هر يك از انبيا ببريم كه در مقايسۀ آن با مقام اوصياى الهى حقايقى فهميده مى‌شود... »
علامۀ حسينى به جز درس مرحوم نائينى، در درس فقه و اصول مرحوم حاج شيخ محمد حسين اصفهانى (م 1365 ق)، معروف به كمپانى شركت مى‌كنند. از بحث بيع تا بحث خيارات مدت چهار سال از استاد استفاده مى‌كنند و تحت تأثير قوت روح ايشان قرار مى‌گيرند. ايشان دربارۀ استاد خود كمپانى در همين مصاحبه مى‌گويند: غير از مهارت و استادى كم نظير مرحوم آيت اللّه شيخ محمد حسين كمپانى در فقه و اصول، در تفسير و بهره‌بردارى از آيات قرآن نيز ابتكارهاى خوب و جالبى داشتند، از جمله مى‌فرمودند: «ما از آيات الهى مى‌توانيم پى به مقام هر يك از انبيا ببريم كه در مقايسۀ آن با مقام اوصياى الهى حقايقى فهميده مى‌شود...»


بنابراين، ايشان افزون بر شاگردى كمپانى در فقه و اصول، شاگردى مرحوم كمپانى را در تفسير داشته و چه بسا متأثر از آموخته‌هاى ايشان در اين دانش عظيم الشأن بوده است.
بنابراين، ايشان افزون بر شاگردى كمپانى در فقه و اصول، شاگردى مرحوم كمپانى را در تفسير داشته و چه بسا متأثر از آموخته‌هاى ايشان در اين دانش عظيم الشأن بوده است.
خط ۵۶: خط ۵۶:
علاّمۀ حسينى دربارۀ مرحوم قاضى و رابطه خودش با ايشان مى‌گويد:  
علاّمۀ حسينى دربارۀ مرحوم قاضى و رابطه خودش با ايشان مى‌گويد:  


«در سنۀ 1347 يا 1348[ه‍. ق]كه من در مدرسۀ قوام بودم. مرحوم ميرزا على آقاى قاضى به مدرسه قوام تشريف آوردند و از متصدى مدرسه خواستند كه حجره‌اى را در اختيار ايشان قرار دهد. متصدى مدرسه با كمال احترام پذيرفت و يك حجرۀ كوچكى از طبقه فوقانى مدرسه را در اختيار ايشان قرار داد. بعد معلوم شد كه مرحوم ميرزا على آقاى قاضى حجره را به عنوان مكان خلوتى براى تهجد و عبادت مى‌خواستند؛چرا كه منزل ايشان كوچك بود و ايشان تصور داشتند شب هنگام كه مى‌خواهند به نماز و تهجد بپردازند، مزاحم بچه‌ها هستند؛به اين جهت اين حجره را تهيه كرده بودند. شب‌ها حدود ساعت دوازده كه معمولا طلبه‌ها به خواب مى‌رفتند تا براى درسهاى فردا استراحتى كرده باشند، شب‌زنده‌دارى و تهجد ايشان در آن حجرۀ كوچك شروع مى‌شد. در آنجا بود كه من شيفته مرحوم ميرزا على آقاى قاضى شدم. حالت دعا و نيايش ايشان، در آن حجرۀ كوچك، خيلى براى من جالب و زيبا بود. چند ماهى از آمدن ايشان به مدرسه مى‌گذشت كه من رفتم خدمت ايشان و تقاضا كردم كه كتاب «[[جامع السعادات]] » مرحوم نراقى را براى من بخوانند و ايشان با كمال بزرگوارى پذيرفتند. قرار شد من در كنار درسهاى ديگر در ساعات فراغت خدمت ايشان برسم. با اين قرار من خدمت ايشان مى‌رسيدم و ايشان درس مى‌فرمودند؛اما چه درسى، واقعا درس عرفانى بود؛يك عرفان وجدانى. شنونده يقين مى‌كرد كه آنچه استاد مى‌گويد، خود به يقين دريافته و در وجود خودش پياده كرده است. هنوز شيرينى و لذت آن مدت كوتاه درس را كه خدمت ايشان بودم احساس مى‌كنم. اقرار مى‌كنم كه مرحوم ميرزا على آقاى قاضى بسيار مرد كم‌نظيرى بود. كلام و رفتار و سلوك ايشان بسيار جذاب و دلنشين بود. »
«در سنۀ 1347 يا 1348[ه‍. ق]كه من در مدرسۀ قوام بودم. مرحوم ميرزا على آقاى قاضى به مدرسه قوام تشريف آوردند و از متصدى مدرسه خواستند كه حجره‌اى را در اختيار ايشان قرار دهد. متصدى مدرسه با كمال احترام پذيرفت و يك حجرۀ كوچكى از طبقه فوقانى مدرسه را در اختيار ايشان قرار داد. بعد معلوم شد كه مرحوم ميرزا على آقاى قاضى حجره را به عنوان مكان خلوتى براى تهجد و عبادت مى‌خواستند؛چرا كه منزل ايشان كوچك بود و ايشان تصور داشتند شب هنگام كه مى‌خواهند به نماز و تهجد بپردازند، مزاحم بچه‌ها هستند؛به اين جهت اين حجره را تهيه كرده بودند. شب‌ها حدود ساعت دوازده كه معمولا طلبه‌ها به خواب مى‌رفتند تا براى درسهاى فردا استراحتى كرده باشند، شب‌زنده‌دارى و تهجد ايشان در آن حجرۀ كوچك شروع مى‌شد. در آنجا بود كه من شيفته مرحوم ميرزا على آقاى قاضى شدم. حالت دعا و نيايش ايشان، در آن حجرۀ كوچك، خيلى براى من جالب و زيبا بود. چند ماهى از آمدن ايشان به مدرسه مى‌گذشت كه من رفتم خدمت ايشان و تقاضا كردم كه كتاب «[[جامع السعادات]]» مرحوم نراقى را براى من بخوانند و ايشان با كمال بزرگوارى پذيرفتند. قرار شد من در كنار درسهاى ديگر در ساعات فراغت خدمت ايشان برسم. با اين قرار من خدمت ايشان مى‌رسيدم و ايشان درس مى‌فرمودند؛اما چه درسى، واقعا درس عرفانى بود؛يك عرفان وجدانى. شنونده يقين مى‌كرد كه آنچه استاد مى‌گويد، خود به يقين دريافته و در وجود خودش پياده كرده است. هنوز شيرينى و لذت آن مدت كوتاه درس را كه خدمت ايشان بودم احساس مى‌كنم. اقرار مى‌كنم كه مرحوم ميرزا على آقاى قاضى بسيار مرد كم‌نظيرى بود. كلام و رفتار و سلوك ايشان بسيار جذاب و دلنشين بود.»


==آثار علمى==
==آثار علمى==
خط ۷۴: خط ۷۴:
1. اجازه از مرحوم [[نایینی، محمدحسین|ميرزاى نائينى]] در تاريخ 22 ذى الحجه 1351 ق كه اين تعبيرات دربارۀ ايشان نگاشته شده است:
1. اجازه از مرحوم [[نایینی، محمدحسین|ميرزاى نائينى]] در تاريخ 22 ذى الحجه 1351 ق كه اين تعبيرات دربارۀ ايشان نگاشته شده است:


«عمدة العلماء و الافاضل العظام و ثقة الاسلام المؤيد المسدّد الصفي... فقد حضر ابحاثى الفقهية و الاصولية مدة عديدة حضور تفهم و تحقيق و تعمق و تدقيق، حتى ادرك مناه و نال مبتغاه و بلغ و نال درجة سامية من الاجتهاد، مقرونة بالصلاح و السداد فلجنابه العمل بما يستنبطه من الاحكام على النهج المتداول بين الاعلام. »
«عمدة العلماء و الافاضل العظام و ثقة الاسلام المؤيد المسدّد الصفي... فقد حضر ابحاثى الفقهية و الاصولية مدة عديدة حضور تفهم و تحقيق و تعمق و تدقيق، حتى ادرك مناه و نال مبتغاه و بلغ و نال درجة سامية من الاجتهاد، مقرونة بالصلاح و السداد فلجنابه العمل بما يستنبطه من الاحكام على النهج المتداول بين الاعلام.»


2. اجازه از مرحوم شيخ الحكماء محمد حسين اصفهانى معروف به «كمپانى» كه اين تعبيرات را در حق ايشان در تاريخ هشتم محرم الحرام 1351 ق نوشته است:
2. اجازه از مرحوم شيخ الحكماء محمد حسين اصفهانى معروف به «كمپانى» كه اين تعبيرات را در حق ايشان در تاريخ هشتم محرم الحرام 1351 ق نوشته است:


«السيد السند و المولى المعتمد، صفوة العلماء الاعلام و ثقة الاسلام... حضر على غير واحد و الاعيان و على شطرا من الزمان لتحقيق المبانى الاصولية و تنقيح القواعد الفقهية مراعيا للتأدب بالآداب الدينية و التخلق بالاخلاق الالهية حتى فاز، و للّه الحمد بالمراد و حاز درجة الاجتهاد... »
«السيد السند و المولى المعتمد، صفوة العلماء الاعلام و ثقة الاسلام... حضر على غير واحد و الاعيان و على شطرا من الزمان لتحقيق المبانى الاصولية و تنقيح القواعد الفقهية مراعيا للتأدب بالآداب الدينية و التخلق بالاخلاق الالهية حتى فاز، و للّه الحمد بالمراد و حاز درجة الاجتهاد...»


3. آيت اللّه ميرزا محمد كاظم شيرازى از ديگر اعاظم حوزۀ علميۀ نجف، نيز نوشته‌اند:
3. آيت اللّه ميرزا محمد كاظم شيرازى از ديگر اعاظم حوزۀ علميۀ نجف، نيز نوشته‌اند:


«إنّ العالم العلم العلاّم و الصفى المهذّب القمقام و تلاد الأمم و ركن الاسلام... ممّن نفر فى عصرنا للتفقه الى مطاف المهاجرين... فأخذ منهم شطرا كافيا و حظا وافيا... فبلغ مرتبة الاستنباط و درجة الاجتهاد و حاز العونين و وفق بالمرتبتين فهو المجتهد العدل الذى يرجع اليه فى مهام الامور فى عصر الغيبة. »  
«إنّ العالم العلم العلاّم و الصفى المهذّب القمقام و تلاد الأمم و ركن الاسلام... ممّن نفر فى عصرنا للتفقه الى مطاف المهاجرين... فأخذ منهم شطرا كافيا و حظا وافيا... فبلغ مرتبة الاستنباط و درجة الاجتهاد و حاز العونين و وفق بالمرتبتين فهو المجتهد العدل الذى يرجع اليه فى مهام الامور فى عصر الغيبة.»  


تاريخ اين نوشته ربيع الاول 1352 ق است و در ذيل آن مرحوم حاج شيخ عبد الكريم حائرى اين اجازه را تأييد كرده است.
تاريخ اين نوشته ربيع الاول 1352 ق است و در ذيل آن مرحوم حاج شيخ عبد الكريم حائرى اين اجازه را تأييد كرده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش