۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' )' به ')') |
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
پس از هفت سال تلاش علمى و مجاهدات عملى در حوزه علميه قم و نيل به درجه اجتهاد، جهت تكميل دروس خويش عزم هجرت به آستان مولى الموحدين اميرالمومنين على ( عليه السلام)را مىنمايند و در اين راستا از محضر استادشان مرحوم علامه طباطبائى كسب تكليف كرده؛ مرحوم علامه در ضمن نامهاى با بيانى بديع خطاب به ايشان مىفرمايند: «... ولى با اين همه چنانچه قلبتان هم قاعدتا بايد شهادت بدهد، هيچگاه صورت پر مهر جنابعالى فراموش بنده نمىشود ؛ و لولا اينكه موضوع آستان عرش بنيان حضرت امير(ع) بود، بنده هيچگونه راى به مسافرت جنابعالى نه در مقام شور ونه به حسب تصور نمىدادم، بهر حال و اجمالا دل بنده پيوسته پيش شماست ... » (حريم قدس ص 108) | پس از هفت سال تلاش علمى و مجاهدات عملى در حوزه علميه قم و نيل به درجه اجتهاد، جهت تكميل دروس خويش عزم هجرت به آستان مولى الموحدين اميرالمومنين على ( عليه السلام)را مىنمايند و در اين راستا از محضر استادشان مرحوم علامه طباطبائى كسب تكليف كرده؛ مرحوم علامه در ضمن نامهاى با بيانى بديع خطاب به ايشان مىفرمايند: «... ولى با اين همه چنانچه قلبتان هم قاعدتا بايد شهادت بدهد، هيچگاه صورت پر مهر جنابعالى فراموش بنده نمىشود ؛ و لولا اينكه موضوع آستان عرش بنيان حضرت امير(ع) بود، بنده هيچگونه راى به مسافرت جنابعالى نه در مقام شور ونه به حسب تصور نمىدادم، بهر حال و اجمالا دل بنده پيوسته پيش شماست ...» (حريم قدس ص 108) | ||
بارى، ايشان با عزيمت به نجف اشرف قريب مدت هفت سال از محضر علماء اعلام آیتالله حاج شيخ حسين حلى (رحمه الله)، آیتالله خويى (رحمه الله) و آیتالله شاهرودى بهره برده و دروس فقه و اصول و تفسير خود را به اتمام مىرسانند . | بارى، ايشان با عزيمت به نجف اشرف قريب مدت هفت سال از محضر علماء اعلام آیتالله حاج شيخ حسين حلى (رحمه الله)، آیتالله خويى (رحمه الله) و آیتالله شاهرودى بهره برده و دروس فقه و اصول و تفسير خود را به اتمام مىرسانند . | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
اوقات بر اين منوال سپرى مىشد تا آن كه دست تقدير در نيمه شعبان سنه 1376 ه ق افق جديدى از بحار معرفت به رويش گشود و برگ زرين ديگرى بر اوراق حيات جاودانه اش بيفزود ؛ او به ملاقات فريد عصر و حسنه دهر، مولى الاولياء و قدوة العرفاء، الذى لم يات بمثله الزمان، حضرت حاج سيد هاشم حداد ( قدس الله نفسه الزكية) مشرف مىشود ؛ در بدو ورود بر ايشان در آن دكان محقر آهنگرى و نعل سازى با بيانى سراسر تواضع، عشق و شور و شوق و بهاء و بهجت عرضه مىدارد:« آمدهام تا نعلى هم به پاى من | اوقات بر اين منوال سپرى مىشد تا آن كه دست تقدير در نيمه شعبان سنه 1376 ه ق افق جديدى از بحار معرفت به رويش گشود و برگ زرين ديگرى بر اوراق حيات جاودانه اش بيفزود ؛ او به ملاقات فريد عصر و حسنه دهر، مولى الاولياء و قدوة العرفاء، الذى لم يات بمثله الزمان، حضرت حاج سيد هاشم حداد ( قدس الله نفسه الزكية) مشرف مىشود ؛ در بدو ورود بر ايشان در آن دكان محقر آهنگرى و نعل سازى با بيانى سراسر تواضع، عشق و شور و شوق و بهاء و بهجت عرضه مىدارد:« آمدهام تا نعلى هم به پاى من بكوبيد» (روح مجرد ص 27) كلامىكه جز با استقرار نور معرفت و بصيرت در قلب و ضمير انسان، بر لسان جارى نمىشود ! | ||
بارى، از ان لحظه به مدت بيست و هشت سال تمام با اين ابرمرد ميدان توحيد ومعرفت و يگانه ى راه سلوك و تجريد مراوده داشته و در سفر و حضر ملازم و مصاحب با ايشان بود تا جايى كه در اثر تعالى علمى و عملى از طرف استاد خود ملقب به سيد الطائفتين ( سيد دو طائفه ى اهل علم و اهل معرفت)گرديد ؛ كه شرح پارهاى از مصاحبات و مراودات خويش را با ايشان در كتاب قويم خود « روح | بارى، از ان لحظه به مدت بيست و هشت سال تمام با اين ابرمرد ميدان توحيد ومعرفت و يگانه ى راه سلوك و تجريد مراوده داشته و در سفر و حضر ملازم و مصاحب با ايشان بود تا جايى كه در اثر تعالى علمى و عملى از طرف استاد خود ملقب به سيد الطائفتين ( سيد دو طائفه ى اهل علم و اهل معرفت)گرديد ؛ كه شرح پارهاى از مصاحبات و مراودات خويش را با ايشان در كتاب قويم خود « روح مجرد» به رشته تحرير در آورده است . | ||
== مراجعت به ايران == | == مراجعت به ايران == | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
در سال 1377 ق در راستاى اجراى دستور مرحوم حاج شيخ محمد جواد انصارى همدانى ( رضوان الله عليه) كه در آن اوقات بنا به سفارش مرحوم حداد ( رحمة الله عليه) تحت تربيت ايشان قرار داشت، به صوب ايران مراجعت نموده و عهده دار تمشيت امور مسجد قائم طهران مىشوند و على رغم ميل باطنى و شخصى و تنها جهت انقياد در برابر ارشادات اساتيد خود به دستگيرى و ارشاد نفوس مستعده و قابل، از تمامى طبقات اجتماعى مبادرت مىورزند . | در سال 1377 ق در راستاى اجراى دستور مرحوم حاج شيخ محمد جواد انصارى همدانى ( رضوان الله عليه) كه در آن اوقات بنا به سفارش مرحوم حداد ( رحمة الله عليه) تحت تربيت ايشان قرار داشت، به صوب ايران مراجعت نموده و عهده دار تمشيت امور مسجد قائم طهران مىشوند و على رغم ميل باطنى و شخصى و تنها جهت انقياد در برابر ارشادات اساتيد خود به دستگيرى و ارشاد نفوس مستعده و قابل، از تمامى طبقات اجتماعى مبادرت مىورزند . | ||
بارها در زمستان سرد و برف و يخبندان به جهت ضيق مالى و نبود امكانات مسافت يك فرسخى بين منزل و مسجد قائم طهران را پياده طى نمودند و برمىگشتند و باز براى نماز مغرب و عشا همين مسير را مىپيمودند و اين در حالى بود كه به كسالت رماتيسم مفصلى مبتلا بودند، مىفرمودند: «شبها در اثر اين رفت و آمد از شدت درد تا صبح نمىخوابيدم و پايم را روى منقل كرسى مىگذاردم تا گرم شود و از درد و الم آن كاسته | بارها در زمستان سرد و برف و يخبندان به جهت ضيق مالى و نبود امكانات مسافت يك فرسخى بين منزل و مسجد قائم طهران را پياده طى نمودند و برمىگشتند و باز براى نماز مغرب و عشا همين مسير را مىپيمودند و اين در حالى بود كه به كسالت رماتيسم مفصلى مبتلا بودند، مىفرمودند: «شبها در اثر اين رفت و آمد از شدت درد تا صبح نمىخوابيدم و پايم را روى منقل كرسى مىگذاردم تا گرم شود و از درد و الم آن كاسته گردد» (مهر فروزان ص 41)؛ | ||
== هجرت به مشهد == | == هجرت به مشهد == |
ویرایش