۱۴۶٬۵۵۱
ویرایش
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR64212J1.jpg | عنوان = الرد على من يحب السماع | عنوانهای دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = طبری، طاهر بن عبدالله (نويسنده) سید، مجدی فتحی (محقق) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = /ط۲ر۴ 232/82 BP | موضوع = |ناشر | ناشر = دا...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''الرد على من يحب السماع'''، اثر قاضی بغداد، تولیت دیوان رسائل، شیخالإسلام و فقیه شافعی آملی طبرستانی، [[ابوطیِّب طاهر بن عبدالله بن طاهر طبری]] مشهور به [[ابوطیب طبری]] (۳۴۸ـ۴۵۰ق)، در بیان دیدگاه فقه شافعی درباره سماع و غناء (دستافشانی و قوالی، نقالی و رقاصی، نغمهسازی و آوازهخوانی متناسب با مجالس لهو و لعب) بهصورت استدلالی و پاسخ به برخی از شبهات؛ | '''الرد على من يحب السماع'''، اثر قاضی بغداد، تولیت دیوان رسائل، شیخالإسلام و فقیه شافعی آملی طبرستانی، [[طبری، طاهر بن عبدالله|ابوطیِّب طاهر بن عبدالله بن طاهر طبری]] مشهور به [[طبری، طاهر بن عبدالله|ابوطیب طبری]] (۳۴۸ـ۴۵۰ق)، در بیان دیدگاه فقه شافعی درباره سماع و غناء (دستافشانی و قوالی، نقالی و رقاصی، نغمهسازی و آوازهخوانی متناسب با مجالس لهو و لعب) بهصورت استدلالی و پاسخ به برخی از شبهات؛ | ||
پژوهشگر معاصر، [[ابومریم مجدی فتحی سید ابراهیم]] کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و مقدمه و تعلیقاتی ارزنده بر آن افزوده و شخصیت و آثار [[ابوطیب طبری]] را شناسانده ولی توضیحی درباره روش اثر حاضر مطرح نکرده است. | |||
پژوهشگر معاصر، [[سید، مجدی فتحی|ابومریم مجدی فتحی سید ابراهیم]] کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و مقدمه و تعلیقاتی ارزنده بر آن افزوده و شخصیت و آثار [[طبری، طاهر بن عبدالله|ابوطیب طبری]] را شناسانده ولی توضیحی درباره روش اثر حاضر مطرح نکرده است. | |||
==هدف و روش== | ==هدف و روش== | ||
*محقق، کتاب حاضر را بخشی از میراث نفیس و فرهنگی ما مسلمانان دانسته و دعا کرده است که خدای کریم آن را ذخیره آخرت و در میزان حسنات قرار دهد. <ref> مقدمه محقق، ص7. </ref> | *محقق، کتاب حاضر را بخشی از میراث نفیس و فرهنگی ما مسلمانان دانسته و دعا کرده است که خدای کریم آن را ذخیره آخرت و در میزان حسنات قرار دهد. <ref> مقدمه محقق، ص7. </ref> | ||
*وی، با یادآوری آنکه به خاطر اهمیت موضوع، بسیاری از اندیشوران درباره آن کتابهایی تألیف کردهاند، فهرست برخی از آثار را همراه با مشخصات نویسندگان آن ذکر کرده است. <ref> همان، ص19. </ref> | *وی، با یادآوری آنکه به خاطر اهمیت موضوع، بسیاری از اندیشوران درباره آن کتابهایی تألیف کردهاند، فهرست برخی از آثار را همراه با مشخصات نویسندگان آن ذکر کرده است. <ref> همان، ص19. </ref> | ||
*[[ابوطیب طبری]]، با تأکید بر آنکه پرسشگری از او درباره سماع غناء و حکم شرعی آن و گروهی که در باب آن زیادهروی کردهاند و سماع را جزو دین و موجب قربت به خدای سبحان پنداشتهاند، افزوده است: او از من خواسته که مستند پاسخ دهم و هرچه در این مورد از نهی و مذمت وارد شده، بیان کنم و من با استعانت از خدا چنین میگویم.... <ref> مقدمه نویسنده، ص27. </ref> | *[[طبری، طاهر بن عبدالله|ابوطیب طبری]]، با تأکید بر آنکه پرسشگری از او درباره سماع غناء و حکم شرعی آن و گروهی که در باب آن زیادهروی کردهاند و سماع را جزو دین و موجب قربت به خدای سبحان پنداشتهاند، افزوده است: او از من خواسته که مستند پاسخ دهم و هرچه در این مورد از نهی و مذمت وارد شده، بیان کنم و من با استعانت از خدا چنین میگویم.... <ref> مقدمه نویسنده، ص27. </ref> | ||
==ساختار و محتوا== | ==ساختار و محتوا== | ||
*[[ابوطیب طبری]] بدون تقسیم مطالب به باب و فصل، تعداد 90 سخن (آیه، روایات نبوی(ص)، آثار صحابه و...) آورده است. <ref> متن کتاب، ص75. </ref> | *[[طبری، طاهر بن عبدالله|ابوطیب طبری]] بدون تقسیم مطالب به باب و فصل، تعداد 90 سخن (آیه، روایات نبوی(ص)، آثار صحابه و...) آورده است. <ref> متن کتاب، ص75. </ref> | ||
==نمونه مباحث== | ==نمونه مباحث== | ||
*کسی که بهرهاش از تصوف، اصرار در طلب و پُرخوری، شبزندهداری برای سماع و غناء، «الفرقعة بالأصابع» (بشکن زدن)، «دَقّ الرِّجل» (پایکوبی) و «الطقطقة بالقضیب» (چوببازی) باشد، سواری است که در ظلمات حرکت میکند و گمراهی شهوتران، اسیر هوا و هوس خود و در هلاکت است مگر آنکه توبه کند. <ref> متن کتاب، ص75. </ref> | *کسی که بهرهاش از تصوف، اصرار در طلب و پُرخوری، شبزندهداری برای سماع و غناء، «الفرقعة بالأصابع» (بشکن زدن)، «دَقّ الرِّجل» (پایکوبی) و «الطقطقة بالقضیب» (چوببازی) باشد، سواری است که در ظلمات حرکت میکند و گمراهی شهوتران، اسیر هوا و هوس خود و در هلاکت است مگر آنکه توبه کند. <ref> متن کتاب، ص75. </ref> | ||