۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
| خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''برتری بین بلاغت عرب و عجم''' تألیف [[عسکری، حسن بن عبدالله|حسن بن عبدالله بن سهل]] (ح 310 الی 320-395ق)، معروف به [[عسکری، حسن بن عبدالله|ابوهلال عسكرى]] (ادیب بزرگ قرن چهارم هجری)، با مقدمه و متن و ترجمه و تعلیقات دکتر [[شمیسا، سیروس|سیروس شمیسا]]، اسم این رساله در چاپ مطبعۀ الجوائب «فی التفضیل ... است»: الرسالۀ السادسۀ عشرۀ «فی التفضیل بین بلاغتی العرب و العجم». دکتر ارحیله «رسالۀ فیالتفضیل بین بلاغتی العرب و العجم» آورده است. اما «فی» را نباید جزء نام رساله محسوب داشت و اسم صحیح آن «التفضیل بین بلاغتی العرب و العجم» است. | '''برتری بین بلاغت عرب و عجم''' تألیف [[عسکری، حسن بن عبدالله|حسن بن عبدالله بن سهل]] (ح 310 الی 320-395ق)، معروف به [[عسکری، حسن بن عبدالله|ابوهلال عسكرى]] (ادیب بزرگ قرن چهارم هجری)، با مقدمه و متن و ترجمه و تعلیقات دکتر [[شمیسا، سیروس|سیروس شمیسا]]، اسم این رساله در چاپ مطبعۀ الجوائب «فی التفضیل... است»: الرسالۀ السادسۀ عشرۀ «فی التفضیل بین بلاغتی العرب و العجم». دکتر ارحیله «رسالۀ فیالتفضیل بین بلاغتی العرب و العجم» آورده است. اما «فی» را نباید جزء نام رساله محسوب داشت و اسم صحیح آن «التفضیل بین بلاغتی العرب و العجم» است. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
[[عسکری، حسن بن عبدالله|ابوهلال عسکری]] از ادیبان بزرگ عربینویس ایران است. در این رسالۀ کوچک، اشارات ارزشمندی به فرهنگ ایران باستان دارد و توقیعات و فرمانها و اندرزهایی از شاهان باستانی آورده است. | [[عسکری، حسن بن عبدالله|ابوهلال عسکری]] از ادیبان بزرگ عربینویس ایران است. در این رسالۀ کوچک، اشارات ارزشمندی به فرهنگ ایران باستان دارد و توقیعات و فرمانها و اندرزهایی از شاهان باستانی آورده است. | ||
اسم این رساله در چاپ مطبعۀ الجوائب «فی التفضیل ... است»: الرسالۀ السادسۀ عشرۀ «فی التفضیل بین بلاغتی العرب و العجم». دکتر ارحیله «رسالۀ فیالتفضیل بین بلاغتی العرب و العجم» آورده است. اما «فی» را نباید جزء نام رساله محسوب داشت و اسم صحیح آن «التفضیل بین بلاغتی العرب و العجم» است. | اسم این رساله در چاپ مطبعۀ الجوائب «فی التفضیل... است»: الرسالۀ السادسۀ عشرۀ «فی التفضیل بین بلاغتی العرب و العجم». دکتر ارحیله «رسالۀ فیالتفضیل بین بلاغتی العرب و العجم» آورده است. اما «فی» را نباید جزء نام رساله محسوب داشت و اسم صحیح آن «التفضیل بین بلاغتی العرب و العجم» است. | ||
از قدیمالایام تاکنون در اینکه نویسندۀ این رساله کدام عسکری است، شک و شبهه بود. گاهی آن را جزء آثار [[عسکری، حسن بن عبدالله|ابوهلال عسکری]] و گاهی هم جزء آثار ابواحمد عسکری ذکر کردهاند و گاهی هم در فهرست آثار هیچکدام از آنها، اسم چنین رسالهایی نیامده است. اما دکتر ارحیله در مقدمۀ خود مینویسد در اینکه رساله از ابواحمد عسکری است شکی نیست چون از ابوبکر بن درید که از استادانش بوده نام برده است و از استاد دیگرش ابوبکر الصولی روایت کرده است. | از قدیمالایام تاکنون در اینکه نویسندۀ این رساله کدام عسکری است، شک و شبهه بود. گاهی آن را جزء آثار [[عسکری، حسن بن عبدالله|ابوهلال عسکری]] و گاهی هم جزء آثار ابواحمد عسکری ذکر کردهاند و گاهی هم در فهرست آثار هیچکدام از آنها، اسم چنین رسالهایی نیامده است. اما دکتر ارحیله در مقدمۀ خود مینویسد در اینکه رساله از ابواحمد عسکری است شکی نیست چون از ابوبکر بن درید که از استادانش بوده نام برده است و از استاد دیگرش ابوبکر الصولی روایت کرده است. | ||
| خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
1. ایجاز: ایجاز معیار اصلی [[عسکری، حسن بن عبدالله|عسکری]] در ذکر غالب کلمات قصار و توقیعات بوده است. در حقیقت معیار سنجش دو بلاغت ایرانی و عرب نزد [[عسکری، حسن بن عبدالله|عسکری]] همین ایجاز است. به نظر او هر چند ایجاز در ملل مختلف سابقه دارد اما به این شکل متعالی در هیچ زبانی مانند عربی اتفاق نیفتاده است. به گفتۀ او بلاغت نزد عرب عمدتاً همین ایجاز است. لذا مقایسۀ عسکری که لابد سنن ایرانی را میدانست عمدتاً در زمینۀ کلمات قصار و امثال سائره و کلمات حکمی و فرمان و دستورهای دولتی است که در همۀ زبانها کم و بیش مبتنی بر ایجازند. | 1. ایجاز: ایجاز معیار اصلی [[عسکری، حسن بن عبدالله|عسکری]] در ذکر غالب کلمات قصار و توقیعات بوده است. در حقیقت معیار سنجش دو بلاغت ایرانی و عرب نزد [[عسکری، حسن بن عبدالله|عسکری]] همین ایجاز است. به نظر او هر چند ایجاز در ملل مختلف سابقه دارد اما به این شکل متعالی در هیچ زبانی مانند عربی اتفاق نیفتاده است. به گفتۀ او بلاغت نزد عرب عمدتاً همین ایجاز است. لذا مقایسۀ عسکری که لابد سنن ایرانی را میدانست عمدتاً در زمینۀ کلمات قصار و امثال سائره و کلمات حکمی و فرمان و دستورهای دولتی است که در همۀ زبانها کم و بیش مبتنی بر ایجازند. | ||
2. اعتدال: میانهاندیشی و قضاوتهای معتدلانه از مشخصات فرهنگ ایرانی است که در نمایندگان این فرهنگ چون سعدی به خوبی قابل تشخیص است. معتدلاندیشی این است که ...کام به چیزی برد که از بهر آن تن به مجازات و روان به دوزخ نرسد. در مقابل آن افراطیگری یا «فریه بود مینشنیه» است که کام بر آن چیزی برد که باعث آشفتگی تن و مجازات و پادافره باشد. در دورۀ عسکری نزاع بین عرب و مستعربه با عجم بر سر تفوّق فرهنگ و آداب ایرانی یا عربی در جریان بود. روش عسکری تعادل است و جانبداری گاه به گاه او از عرب بسیار ملایم و منصفانه است. [[عسکری، حسن بن عبدالله|ابوهلال عسکری]] در سایر آثار خود هم چنین است. مثلاً در «دیوانالمعانی» در فصلی تحت عنوان فی ذکر البلاغۀ مینویسند: «العجم و العرب فی البلاغۀ سواءٌ» در این رساله هم میگوید بلاغت منحصر به ملت خاصی نیست. یا میگوید از ابندُرید شنیدم که در دیوان شعر صالح بن عبدالقُدُّوس از شعرای عرب، هزار مثل عربی و هزار مثل عجمی جمع شده بود. | 2. اعتدال: میانهاندیشی و قضاوتهای معتدلانه از مشخصات فرهنگ ایرانی است که در نمایندگان این فرهنگ چون سعدی به خوبی قابل تشخیص است. معتدلاندیشی این است که...کام به چیزی برد که از بهر آن تن به مجازات و روان به دوزخ نرسد. در مقابل آن افراطیگری یا «فریه بود مینشنیه» است که کام بر آن چیزی برد که باعث آشفتگی تن و مجازات و پادافره باشد. در دورۀ عسکری نزاع بین عرب و مستعربه با عجم بر سر تفوّق فرهنگ و آداب ایرانی یا عربی در جریان بود. روش عسکری تعادل است و جانبداری گاه به گاه او از عرب بسیار ملایم و منصفانه است. [[عسکری، حسن بن عبدالله|ابوهلال عسکری]] در سایر آثار خود هم چنین است. مثلاً در «دیوانالمعانی» در فصلی تحت عنوان فی ذکر البلاغۀ مینویسند: «العجم و العرب فی البلاغۀ سواءٌ» در این رساله هم میگوید بلاغت منحصر به ملت خاصی نیست. یا میگوید از ابندُرید شنیدم که در دیوان شعر صالح بن عبدالقُدُّوس از شعرای عرب، هزار مثل عربی و هزار مثل عجمی جمع شده بود. | ||
3. امثال: شواهد رساله در بلاغت عمدۀً از امثال سائره و سخنان بزرگان و توقیعات شاهان و وزرا است. شاید عسکری آگاه بود که ایرانیان کهن اندرزنامههای بسیار داشتند که اتفاقاً تعدادی از آنها تا امروز هم باقی مانده است.<ref>[https://literaturelib.com/books/3780 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | 3. امثال: شواهد رساله در بلاغت عمدۀً از امثال سائره و سخنان بزرگان و توقیعات شاهان و وزرا است. شاید عسکری آگاه بود که ایرانیان کهن اندرزنامههای بسیار داشتند که اتفاقاً تعدادی از آنها تا امروز هم باقی مانده است.<ref>[https://literaturelib.com/books/3780 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||