۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURدر حاشیه جسور کلماتJ1.jpg | عنوان =در حاشیه جسور کلمات | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = تندروصالح، شاهرخ (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =نگاه معاصر | مکان نشر =تهران | سال نشر =1397...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''در حاشیه جسور کلمات؛ پیرامون ادبیات و جامعهنگاری''' تألیف شاهرخ | '''در حاشیه جسور کلمات؛ پیرامون ادبیات و جامعهنگاری''' تألیف [[تندروصالح، شاهرخ|شاهرخ تندروصالح]]، ادبیات معاصر ایران از نخستین عرصهگشایان فرهنگ مدرن است که در فرصتها، تنگناها و محدودیتهای رنگارنگ جامعهمان، فراز و فرودهایی فراوان را زیسته و همراه با کشف مضامین نو، زمینههای نواندیشی در اقلیم ادبیات عامیانه را نیز تجربه کرده است. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
| خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
3. نوشتن متنهایی با موضوعات اجتماعی، فرصتی دوباره برای بازخوانی متون کلاسیک ادبی برای نویسنده بود. در این فرصت به این نکته رسید که موضوع حقوق شهروندی در ادبیات کلاسیک ایران، جایگاهی رفیع و البته، محو و مبهوتمانده در غبار فراموشی دارد که متأسفانه همین خصیصه، یعنی غبارنشینی دانش و بینش قدیم ما، تمایل به ترجمهگرایی و مصرف متون ترجمهای را بیشتر ساخته است. به گونهای که خصوص مفاهیم شهروندی، تصور و تمایل عموم بر مصرف دانش و اندیشههای وارداتی ترجمهای است حال آن که در ادبیات فارسی، پرداختن به موضوعات حقوق عمومی سابقهای طولانی دارد و ضرورت دارد با رفتار حرفهای، تلاش کنیم آنچه را که خود داریم بازخوانی نماییم. | 3. نوشتن متنهایی با موضوعات اجتماعی، فرصتی دوباره برای بازخوانی متون کلاسیک ادبی برای نویسنده بود. در این فرصت به این نکته رسید که موضوع حقوق شهروندی در ادبیات کلاسیک ایران، جایگاهی رفیع و البته، محو و مبهوتمانده در غبار فراموشی دارد که متأسفانه همین خصیصه، یعنی غبارنشینی دانش و بینش قدیم ما، تمایل به ترجمهگرایی و مصرف متون ترجمهای را بیشتر ساخته است. به گونهای که خصوص مفاهیم شهروندی، تصور و تمایل عموم بر مصرف دانش و اندیشههای وارداتی ترجمهای است حال آن که در ادبیات فارسی، پرداختن به موضوعات حقوق عمومی سابقهای طولانی دارد و ضرورت دارد با رفتار حرفهای، تلاش کنیم آنچه را که خود داریم بازخوانی نماییم. | ||
4. نویسنده در برخی از این نوشتارها سعی کرده اثری ادبی را پیرامون موضوع مورد بحث واکاوی کند و از این کار بسیار خرسند است؛ چراکه موفق شده آثار اندیشمندان و نویسندگانی چون محمدحسن | 4. نویسنده در برخی از این نوشتارها سعی کرده اثری ادبی را پیرامون موضوع مورد بحث واکاوی کند و از این کار بسیار خرسند است؛ چراکه موفق شده آثار اندیشمندان و نویسندگانی چون [[لطفی، محمدحسن|محمدحسن لطفی]]، [[مصطفی ملکیان]]، [[مسعود توفان]]، [[سیمین دانشور]]، [[منصور اوجی]]، [[ابراهیم گلستان]]، [[یوسفی، غلامحسین|غلامحسین یوسفی]]، [[بهار، محمدتقی|محمدتقی بهار]]، نسیم شمال، [[فروزانفر، بدیعالزمان|بدیعالزمان فروزانفر]]، [[اعتصامی، پروین|پروین اعتصامی]]، [[عبید زاکانی، عبیدالله|عبید زاکانی]]، [[کسروی، احمد|احمد کسروی]]، [[غلامحسین ساعدی]] و ... را در قالب مضامین اساسی روز دنبال کند. علاقهمندان به مباحث فلسفی، ادبی میتوانند بیهیچ دلشورهای، آنچه را که میطلبند در گنجینههای ادبی فارسی پیدا کنند. خوبی این جستوجو برای دوستان جوان این است که با اصل اثر نوعی خویشاوندی حس خواهند کرد و البته، خویشاوندی بهتر از بیگانگی و سرسپردن به وهمیاتی است که در قالب ترجمه، نفس جرأت اندیشیدن را از ما گرفته است. از سویی برخی متفکران حوزۀ اخلاق با اشاره به ناکارآمدی جامعهشناسی و روانشناسی در ایران، بر ضرورت بازخوانی اندیشههای بومی تأکید دارند. بیشک بخشی از این اندیشهها، در متون ادبیات کلاسیک ما ایرانیان نهفته مانده؛ گنجینهای از دانش و علوم انسانی که جوانان هوشمند و دلنگران سرنوشت و فضیلتهای انسانی در این سرزمین میتوانند به شایستگی کاشف آن باشند.<ref>[https://literaturelib.com/books/3750 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||