۱۴۴٬۷۱۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURبخوانJ1.jpg | عنوان =بخوان | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = جمعی از نویسندگان (نویسنده) نصرالهی، امراله (محقق) فاموری، مهدی (محقق) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =خانه کتاب | مکان نشر =...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''بخوان؛ یادنامهی عطا طاهری بویراحمدی''' تألیف جمعی از نویسندگان به کوشش امراله نصرالهی و مهدی | '''بخوان؛ یادنامهی عطا طاهری بویراحمدی''' تألیف جمعی از نویسندگان به کوشش [[نصرالهی، امراله|امراله نصرالهی]] و [[فاموری، مهدی|مهدی فاموری]]، مرحوم [[کیعطا طاهری بویراحمدی]] یکی از مردان فرهنگساز ایران است. با اینکه دل در گرو زادگاه خود داشت و پروردۀ ایل بود، اما میهن خود را از بن دندان دوست داشت و در راه اعتلای آن هیچ فروگذار نکرد؛ چون پروردۀ طبیعت بود و فرهنگ اصیلی ایلی داشت. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
سرزمین پهناور ایران با همۀ تنوع سرزمینی و قویمتی، مردان و زنان فرهنگساز بسیار دارد. کسانی که به تنهایی وظایف یک نهاد را بر دوش میکشند و سعی در بازنمایی ارزشهای اصیل تمدن ایرانی دارند. به همین دلیل است که همواره معتقد بودهایم ایران ما را نه با برج و باروهایش، بلکه با فرهنگسازانش میشناسند. | سرزمین پهناور ایران با همۀ تنوع سرزمینی و قویمتی، مردان و زنان فرهنگساز بسیار دارد. کسانی که به تنهایی وظایف یک نهاد را بر دوش میکشند و سعی در بازنمایی ارزشهای اصیل تمدن ایرانی دارند. به همین دلیل است که همواره معتقد بودهایم ایران ما را نه با برج و باروهایش، بلکه با فرهنگسازانش میشناسند. | ||
مرحوم کیعطا طاهری بویراحمدی یکی از این مردان فرهنگساز ایران است. با اینکه دل در گرو زادگاه خود داشت و پروردۀ ایل بود، اما میهن خود را از بن دندان دوست داشت و در راه اعتلای آن هیچ فروگذار نکرد؛ چون پروردۀ طبیعت بود و فرهنگ اصیلی ایلی داشت، در خانهاش به روی باز بود. همه از خوان نعمتش بهره میبردند. از استاد ایرج | مرحوم [[کیعطا طاهری بویراحمدی]] یکی از این مردان فرهنگساز ایران است. با اینکه دل در گرو زادگاه خود داشت و پروردۀ ایل بود، اما میهن خود را از بن دندان دوست داشت و در راه اعتلای آن هیچ فروگذار نکرد؛ چون پروردۀ طبیعت بود و فرهنگ اصیلی ایلی داشت، در خانهاش به روی باز بود. همه از خوان نعمتش بهره میبردند. از استاد [[افشار، ایرج|ایرج افشار]]، ایرانشناس نامی و دکتر [[شفیعی کدکنی، محمدرضا|محمدرضا شفیعی کدکنی]]، استاد مسلم ادبیات فارسی تا جوانان گمنام ولی جویای معرفت به خانۀ کیعطا رفت و آمد داشتند. هر چه داشت سخاوتمندانه با ایشان تقسیم میکرد. از نان و نمک تا کتاب و آخرین یافتههای علمیاش را در طبق اخلاص میگذاشت و این سخاوت طبیعت و ایل است. خانهاش بسان آرامگاه عشاق و میعادگاه دوستان و مخزنالاسرار مردم بود و چه صبورانه مسائل و مشکلات مردم را میشنید و به دنبال چارهجویی برای آنها بود. | ||
کتابخوانی جدی بود و در امامتدادن آن دستی گشاده داشت. زندگی خود را صرف آموختن و آموزاندن کرده بود و در این راه هیچ دلسرد نشد. کتابخانهاش برای وی مرکز جهان بود و برای جوانان آن دیار محل معرفتاندوزی و عشقورزی یا پیر خود بود. قلمی روان و خوشخوان داشت و این لطف نوشتههایش را میافزود. آثارش به یک معنا حافظۀ تاریخی و تصویری ایل بود و در راه شناساندن آداب و رسوم ایل منبعی گرانسنگ به حساب میآید، زمانۀ خود را به نیکی درک کرده بود و سعی در شناخت درست و شایستۀ آن داشت. این مهم را از نحوۀ مراوادت و تحقیقاتش میتوان درک کرد. راستش هر چه از سجایای اخلاقی او بگوییم باز نیز میتوان گفت. کیعطا طاهری بویراحمدی آموزگار فرهیختهای بود که در کورۀ سوزندۀ روزگار سوخت تا چراغی باشد فرا راه رهروانی که دل در گرو ایل و ایران دارند. او این قرن را به نام خود ثبت کرده است و آموخته آموزش داده و رازها معنا کرده است. | کتابخوانی جدی بود و در امامتدادن آن دستی گشاده داشت. زندگی خود را صرف آموختن و آموزاندن کرده بود و در این راه هیچ دلسرد نشد. کتابخانهاش برای وی مرکز جهان بود و برای جوانان آن دیار محل معرفتاندوزی و عشقورزی یا پیر خود بود. قلمی روان و خوشخوان داشت و این لطف نوشتههایش را میافزود. آثارش به یک معنا حافظۀ تاریخی و تصویری ایل بود و در راه شناساندن آداب و رسوم ایل منبعی گرانسنگ به حساب میآید، زمانۀ خود را به نیکی درک کرده بود و سعی در شناخت درست و شایستۀ آن داشت. این مهم را از نحوۀ مراوادت و تحقیقاتش میتوان درک کرد. راستش هر چه از سجایای اخلاقی او بگوییم باز نیز میتوان گفت. [[کیعطا طاهری بویراحمدی]] آموزگار فرهیختهای بود که در کورۀ سوزندۀ روزگار سوخت تا چراغی باشد فرا راه رهروانی که دل در گرو ایل و ایران دارند. او این قرن را به نام خود ثبت کرده است و آموخته آموزش داده و رازها معنا کرده است. | ||
این کتاب شامل ۵ بخش مقالات، یادداشتها، دلنوشتهها، اشعار کیعطا و تصاویری از اوست. مقالههای «نگاهی مختصر به حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عطا طاهری بویراحمدی»، «کوچ، کوچ: تجربه نیم قرن زندگی در کهکیلویه و بویراحمد»، «نقدی بر کتاب کوچ، کوچ عطا طاهری بویر احمدی»، «عطا طاهری در آدینه کوچ، کوچ»، «کوچ، کوچ تجربه نیم قرن زندگی در کهگیلویه و بویر احمد»، «ممیرو کتابی برای همه» و… در بخش مقالات این کتاب چاپ شدهاند.<ref>[https://literaturelib.com/books/3795 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | این کتاب شامل ۵ بخش مقالات، یادداشتها، دلنوشتهها، اشعار کیعطا و تصاویری از اوست. مقالههای «نگاهی مختصر به حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عطا طاهری بویراحمدی»، «کوچ، کوچ: تجربه نیم قرن زندگی در کهکیلویه و بویراحمد»، «نقدی بر کتاب کوچ، کوچ عطا طاهری بویر احمدی»، «عطا طاهری در آدینه کوچ، کوچ»، «کوچ، کوچ تجربه نیم قرن زندگی در کهگیلویه و بویر احمد»، «ممیرو کتابی برای همه» و… در بخش مقالات این کتاب چاپ شدهاند.<ref>[https://literaturelib.com/books/3795 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references /> | ||