نگاهی نو به داستان کهن رستم و سهراب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURنگاهی نو به داستان کهن رستم و سهرابJ1.jpg | عنوان =نگاهی نو به داستان کهن رستم و سهراب | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = معظمی گودرزی، عزت‌الله (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =ند...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''نگاهی نو به داستان کهن رستم و سهراب''' تألیف عزت‌الله معظمی گودرزی، بدون تردید شاهنامه شاهکار حکیم ابوالقاسم فردوسی در دنیا مثل و مانند ندارد؛ نه کسی توانسته چون فردوسی برای خلق چنین اثر ارزشمندی عمرش را در گرو سرودن کتابش صرف کند و نه دیگر شاهکاری هنری چون شاهنامه به وجود خواهد آمد.
'''نگاهی نو به داستان کهن رستم و سهراب''' تألیف [[معظمی گودرزی، عزت‌الله|عزت‌الله معظمی گودرزی]]، بدون تردید [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] شاهکار حکیم [[فردوسی، ابوالقاسم|ابوالقاسم فردوسی]] در دنیا مثل و مانند ندارد؛ نه کسی توانسته چون [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] برای خلق چنین اثر ارزشمندی عمرش را در گرو سرودن کتابش صرف کند و نه دیگر شاهکاری هنری چون [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] به وجود خواهد آمد.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۱: خط ۳۱:


==گزارش کتاب==
==گزارش کتاب==
بدون تردید شاهنامه شاهکار حکیم ابوالقاسم فردوسی در دنیا مثل و مانند ندارد؛ نه کسی توانسته چون فردوسی برای خلق چنین اثر ارزشمندی عمرش را در گرو سرودن کتابش صرف کند و نه دیگر شاهکاری هنری چون شاهنامه به وجود خواهد آمد.
بدون تردید [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] شاهکار حکیم [[فردوسی، ابوالقاسم|ابوالقاسم فردوسی]] در دنیا مثل و مانند ندارد؛ نه کسی توانسته چون [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] برای خلق چنین اثر ارزشمندی عمرش را در گرو سرودن کتابش صرف کند و نه دیگر شاهکاری هنری چون [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] به وجود خواهد آمد.


جالب است که گفته شود شاهکار ابدی و همیشگی فردوسی تاکنون به ده‌ها روش و از زوایای مختلف از سوی محققین کشورهای دیگر مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است. هر یک از محققین ایرانی و غیرایرانی از زاویه‌ای خاص شاهنامه را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داده‌اند و نظریاتشان را هم انتشار داده‌اند. و اکنون کتاب‌های این محققین در اختیار علاقمندان به این اثر بی‌نظیر و ارزشمند قرار دارد.
جالب است که گفته شود شاهکار ابدی و همیشگی [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] تاکنون به ده‌ها روش و از زوایای مختلف از سوی محققین کشورهای دیگر مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است. هر یک از محققین ایرانی و غیرایرانی از زاویه‌ای خاص شاهنامه را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داده‌اند و نظریاتشان را هم انتشار داده‌اند. و اکنون کتاب‌های این محققین در اختیار علاقمندان به این اثر بی‌نظیر و ارزشمند قرار دارد.


ویژگی و منحصر به فرد بودن شاهنامه و داستان‌هایش که مملو از پیام‌های هدف‌دار است، تنها ملاک تحقیق و دستمایه مورخان و محققان اروپایی نبوده که انگشت عیب و ایراد را به باور خالق شاهنامه نشانه روند و هر محقق به باور خود شاعر بزرگ را به عقیده و باوری خالص بداند، بلکه در زمان حیات خالق این شاهکار نیز عیب‌جویان او را به مکتب‌ها و فرقه‌ها و مذاهب مختلفی نسبت می‌دادند. به صراحت باید گفت تنها در میان شاعران و سخنوران ایرانی و دنیا فردوسی بود که پس از پایان یافتن کتابش خود و اشعارش و کتابش مغضوب خویش و بیگانه شد. تا چهار قرن شاهنامه کتاب ضاله محسوب شد و مطالعه شاهنامه گناه و جرم بود. جهت اثبات این مطلب نخست در این کتاب به ایرادها و خرده‌گیری‌های دشمنان کج فهم و کوته‌بین فردوسی در زمان حیاتش پرداخته شده است. سپس اشکالات محققین اروپایی شاهنامه مورد بررسی قرار گرفته است. آنگاه با استفاده از نوشته‌های دانشمندان فردوسی‌دوست ایرانی پاسخ‌گوی ایردهای آنها شده است.
ویژگی و منحصر به فرد بودن [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] و داستان‌هایش که مملو از پیام‌های هدف‌دار است، تنها ملاک تحقیق و دستمایه مورخان و محققان اروپایی نبوده که انگشت عیب و ایراد را به باور خالق [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] نشانه روند و هر محقق به باور خود شاعر بزرگ را به عقیده و باوری خالص بداند، بلکه در زمان حیات خالق این شاهکار نیز عیب‌جویان او را به مکتب‌ها و فرقه‌ها و مذاهب مختلفی نسبت می‌دادند. به صراحت باید گفت تنها در میان شاعران و سخنوران ایرانی و دنیا فردوسی بود که پس از پایان یافتن کتابش خود و اشعارش و کتابش مغضوب خویش و بیگانه شد. تا چهار قرن [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] کتاب ضاله محسوب شد و مطالعه شاهنامه گناه و جرم بود. جهت اثبات این مطلب نخست در این کتاب به ایرادها و خرده‌گیری‌های دشمنان کج فهم و کوته‌بین فردوسی در زمان حیاتش پرداخته شده است. سپس اشکالات محققین اروپایی شاهنامه مورد بررسی قرار گرفته است. آنگاه با استفاده از نوشته‌های دانشمندان فردوسی‌دوست ایرانی پاسخ‌گوی ایردهای آنها شده است.


فردوسی در زمانی به سرودن اشعار حماسی ایران زمین و داستان‌های پهلوانان این مرز و بوم همت گماشت که حاکمان و گماشتگان خلفای عباسی سخن گفتن و نوشتن به زبان فارسی را جرم بدون بخشش می‌دانستند. نه فقط گماشتگان و دست نشانده‌های خلفای بنی‌عباس از زنده‌شدن زبان فارسی واهمه داشتند بلکه سخن گفتن به زبان فارسی را گناه و فاصله گرفتن از زبان قرآن یعنی عربی قلمداد می‌کردند و با کسانی که به زبان فارسی سخن می‌گفتند با خشونت برخورد می‌کردند و مردم عوام روستا‌ها که سواد نداشتند و نمی‌توانستند به عربی صحبت کنند اگر به جهت کاری به مراکز حکومتی می‌رفتند هیچ پاسخی نمی‌گرفتند مگر کسی به جای آنها به عربی استمدادشان را به محاکم معروض می‌داشت. در حالی که همان مرجع حکومتی ایرانی بود و می‌دانست که آن بیچاره برای جه مراجعه کرده است.
فردوسی در زمانی به سرودن اشعار حماسی ایران زمین و داستان‌های پهلوانان این مرز و بوم همت گماشت که حاکمان و گماشتگان خلفای عباسی سخن گفتن و نوشتن به زبان فارسی را جرم بدون بخشش می‌دانستند. نه فقط گماشتگان و دست نشانده‌های خلفای بنی‌عباس از زنده‌شدن زبان فارسی واهمه داشتند بلکه سخن گفتن به زبان فارسی را گناه و فاصله گرفتن از زبان قرآن یعنی عربی قلمداد می‌کردند و با کسانی که به زبان فارسی سخن می‌گفتند با خشونت برخورد می‌کردند و مردم عوام روستا‌ها که سواد نداشتند و نمی‌توانستند به عربی صحبت کنند اگر به جهت کاری به مراکز حکومتی می‌رفتند هیچ پاسخی نمی‌گرفتند مگر کسی به جای آنها به عربی استمدادشان را به محاکم معروض می‌داشت. در حالی که همان مرجع حکومتی ایرانی بود و می‌دانست که آن بیچاره برای جه مراجعه کرده است.


در همه داستان‌های شاهنامه هیچ قهرمانی فطرتاً بد نیست مگر به واسطه لغزش‌های انسانی و ارفدی که به واسطه همان لغزش‌ها موجب تضاد و دشمنی با دیگران می‌شوند عاقبت خوبی نخواهند داشت. در داستان‌های شاهنامه کسی که خود برتربین یا خودخواه هست و به فکر هم نوعان خود نمی‌باشد، سرانجام خوبی ندارد. داستان رستم و سهراب را فردوسی به گونه‌ای سروده که خوانندگان داستان گاهی به رستم حق می‌دهند که فرزند دلبندش را به خاطر کشتن چند دلاور ایرانی بکشد تا وظیفه ملی و میهنی و در پایان عدالت را جاری کند؛ گاهی نیز بر رستم خشم بگیرند که چرا پسر نوجوانش را کشت. این ظرافت و زیبایی در هیچ حماسه و یا حتی داستان و قصه ملل دیگری وجود ندارد. فردوسی یک شاعر مومن و معتقد بود که تلاش کرد راستی و درستی و نیک‌اندیشی و حق‌طلبی را در افکار آیندگان تقویت کند تا جهان از جنگ و ستیز و دشمنی پاک شود و مردم در کنار یکدیگر از مواهب الهی بهره گیرند. اگر کسی به خاطر کج‌اندیشی و کج‌راهی موجب آزار دیگران شد و مردم را دچار دردسر کرد، همه باید مانند رستم که نماد ازخودگذشتگی است کج‌اندیش و گمراه را به راه درست بگرداند، یا با او به جدال برخیزند.
در همه داستان‌های [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] هیچ قهرمانی فطرتاً بد نیست مگر به واسطه لغزش‌های انسانی و ارفدی که به واسطه همان لغزش‌ها موجب تضاد و دشمنی با دیگران می‌شوند عاقبت خوبی نخواهند داشت. در داستان‌های شاهنامه کسی که خود برتربین یا خودخواه هست و به فکر هم نوعان خود نمی‌باشد، سرانجام خوبی ندارد. داستان رستم و سهراب را فردوسی به گونه‌ای سروده که خوانندگان داستان گاهی به رستم حق می‌دهند که فرزند دلبندش را به خاطر کشتن چند دلاور ایرانی بکشد تا وظیفه ملی و میهنی و در پایان عدالت را جاری کند؛ گاهی نیز بر رستم خشم بگیرند که چرا پسر نوجوانش را کشت. این ظرافت و زیبایی در هیچ حماسه و یا حتی داستان و قصه ملل دیگری وجود ندارد. فردوسی یک شاعر مومن و معتقد بود که تلاش کرد راستی و درستی و نیک‌اندیشی و حق‌طلبی را در افکار آیندگان تقویت کند تا جهان از جنگ و ستیز و دشمنی پاک شود و مردم در کنار یکدیگر از مواهب الهی بهره گیرند. اگر کسی به خاطر کج‌اندیشی و کج‌راهی موجب آزار دیگران شد و مردم را دچار دردسر کرد، همه باید مانند رستم که نماد ازخودگذشتگی است کج‌اندیش و گمراه را به راه درست بگرداند، یا با او به جدال برخیزند.


در کتاب شاهنامه فردوسی در بخش اساطیری با داستان‌هایی مواجه می‌شویم که آفریننده داستان و فردوسی بدون هیچ‌گونه داوری و یا ابراز عقیده به داستان و قصه پرداخته‌اند اما وقتی خواننده آن داستان و شنونده آن دقت می‌کنند در می‌یابند حقیقتاً آفریننده این داستان همانند پیامبران الهی گویی هدفی بزرگ و فراتر از یک داستان معمولی در نظر داشته و آن هم انسان‌سازی و هدایت انسان‌ها به پاکی نیت و رفتار و کردار متعالی مد نظرش بوده است و نه فقط خلق یک داستان.
در کتاب [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] در بخش اساطیری با داستان‌هایی مواجه می‌شویم که آفریننده داستان و فردوسی بدون هیچ‌گونه داوری و یا ابراز عقیده به داستان و قصه پرداخته‌اند اما وقتی خواننده آن داستان و شنونده آن دقت می‌کنند در می‌یابند حقیقتاً آفریننده این داستان همانند پیامبران الهی گویی هدفی بزرگ و فراتر از یک داستان معمولی در نظر داشته و آن هم انسان‌سازی و هدایت انسان‌ها به پاکی نیت و رفتار و کردار متعالی مد نظرش بوده است و نه فقط خلق یک داستان.


داستان شور‌انگیز رستم و سهراب داستانی سراسر غم و ناکامی و اندوه است. خوانندۀ داستان متأسف می‌شود، چرا سهراب چنین نگفت و چنین نکرد و چرا رستم نگفت یا چنان نکرد که فاجعه به بار نیاید و جوانی رعنا و دوست‌داشتنی مانند سهراب در خاک و خون نغلطد. اما فردوسی ورای عاطفه انسانی می‌اندیشیده، او هدفی بسیار مهم‌تر از مرگ سهراب در نظر داشت که به‌تدریج در خلال داستان در فکر و ذهن خوانندۀ کتاب القا می‌شود. این کتاب در چهار فصل نگاهی نو به داستان کهن رستم و سهراب دارد.<ref>پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات</ref>
داستان شور‌انگیز رستم و سهراب داستانی سراسر غم و ناکامی و اندوه است. خوانندۀ داستان متأسف می‌شود، چرا سهراب چنین نگفت و چنین نکرد و چرا رستم نگفت یا چنان نکرد که فاجعه به بار نیاید و جوانی رعنا و دوست‌داشتنی مانند سهراب در خاک و خون نغلطد. اما فردوسی ورای عاطفه انسانی می‌اندیشیده، او هدفی بسیار مهم‌تر از مرگ سهراب در نظر داشت که به‌تدریج در خلال داستان در فکر و ذهن خوانندۀ کتاب القا می‌شود. این کتاب در چهار فصل نگاهی نو به داستان کهن رستم و سهراب دارد.<ref>پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات</ref>