الأمثال السائرة من شعر المتنبي و الروزنامجة: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR14369J1.jpg | عنوان = الأمثال السائرة من شعر المتنبي و الروزنامجة | عنوان‌های دیگر = الروزنامجه | پدیدآورندگان | پدیدآوران = صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد (نويسنده) آل یاسین، محمد حسن (مصحح) |زبان | زبان = عربی | کد...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''الأمثال السائرة من شعر المتنبي و الروزنامجه'''، دو اثر صاحب ابوالقاسم اسماعیل بن عباد (326-385ق)، در امثال واردشده در شعر متنبی و یادداشت‌های روزانه از سفر به بغداد، با تحقیق شیخ محمد حسن آل یاسین است.
'''الأمثال السائرة من شعر المتنبي و الروزنامجه'''، دو اثر [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب ابوالقاسم اسماعیل بن عباد]] (326-385ق)، در امثال واردشده در شعر متنبی و یادداشت‌های روزانه از سفر به بغداد، با تحقیق شیخ [[آل یاسین، محمد حسن|محمد حسن آل یاسین]] است.


==الأمثال السائرة من شعر المتنبي==
==الأمثال السائرة من شعر المتنبي==
ابوالقاسم اسماعیل بن عباد (متوفی 583ق)، ادیب و دانشمند و نقاد ایرانی قرن‌‌ چهارم هجری، برخی از اشعار متنبی، شاعر بلندآوازه و خلاق المعانی ادب تازی‌‌ و فرهنگ اسلامی را که‌ نزد‌ ادیبان و نویسندگان و شاعران حکم ضرب‌المثل‌ داشته است، برای مخدوم خویش فخرالدوله بویهی برگزیده است<ref>ر.ک: حریرچی، فیروز، ص365</ref>.
[[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|ابوالقاسم اسماعیل بن عباد]] (متوفی 583ق)، ادیب و دانشمند و نقاد ایرانی قرن‌‌ چهارم هجری، برخی از اشعار متنبی، شاعر بلندآوازه و خلاق المعانی ادب تازی‌‌ و فرهنگ اسلامی را که‌ نزد‌ ادیبان و نویسندگان و شاعران حکم ضرب‌المثل‌ داشته است، برای مخدوم خویش فخرالدوله بویهی برگزیده است<ref>ر.ک: حریرچی، فیروز، ص365</ref>.


صاحب بن عباد در مقدمه کوتاه خود اشاره دارد که ضرب‌المثل‌های متنبی که از لحاظ ظاهر و فنی فریبا و از لحاظ لفظ و معنا کم‌نظیر بوده‌اند، در این کتاب، جهت یادآوری، گردآوری شده است، تا چشم‌های بیدار ببینند و گوش‌های شنوا و هوشیار آن را بشنوند<ref>ر.ک: مقدمه مصنف، ص22</ref>.
[[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]] در مقدمه کوتاه خود اشاره دارد که ضرب‌المثل‌های متنبی که از لحاظ ظاهر و فنی فریبا و از لحاظ لفظ و معنا کم‌نظیر بوده‌اند، در این کتاب، جهت یادآوری، گردآوری شده است، تا چشم‌های بیدار ببینند و گوش‌های شنوا و هوشیار آن را بشنوند<ref>ر.ک: مقدمه مصنف، ص22</ref>.


==انگیزه تألیف الأمثال السائرة==
==انگیزه تألیف الأمثال السائرة==
هنگامی که متنبی به اوج شهرت خود رسید‌ و نامش‌ زبانزد‌ خاص و عام‌ گردید، سخن گفتن و بحث درباره شعر او حلاوت مجالس انس و ادب شد‌. به همین‌ جهت‌ بزرگ‌ترین آرزوهای وزیران و امیران این بود که متنبی را به درگاه‌ خود دعوت کنند تا‌ متنبی‌ آنها را با مدح خویش جاویدان کند و یاد آنان را برای‌ همیشه در‌ صفحات‌ تاریخ‌ به ثبت برساند؛ به‌خصوص این آرزو و اشتیاق در روح‌ سرکش جوانانی که جویای نام‌ بودند‌ و می‌خواستند غریزه خودخواهی خود را ارضا کنند، مانند صاحب بن عباد بیشتر‌ شعله‌ور‌ شد‌ و چنان‌که گفته‌اند صاحب بن عباد رغبت تمام داشت که متنبی به دیدن او برود و او را‌ مانند‌ بزرگان آن زمان‌ بستاید. صاحب در آن روزگار چندان به عظمت و اوج مقام‌ نرسیده‌ بود‌ و از شأن و شوکتی چشمگیر بهره نداشت و هنوز بر مسند وزارت ننشسته بود. چون‌ از در‌ ملاطفت‌ به‌ متنبی نامه نوشت و او را به بهره‌مندی از ثروت فراوان نیز وعده‌ نمود‌، متنبی برای او وزنی قائل نشد و به نامه و خواسته او جوابی نداد. از همین جا شعله‌های خشم‌ در‌ وجود صاحب زبانه کشید و او را مصمم کرد که از این‌ شاعر‌ نامدار‌ به‌خاطر آنکه غرورش را جریحه‌دار کرده است، انتقام‌جویی‌ کند‌ و حاصل این کینه‌توزی تدوین رساله‌ای است که‌ به نام‌ «الكشف عن مساوي‌ شعر المتنبي»، مشهور شده است.
هنگامی که متنبی به اوج شهرت خود رسید‌ و نامش‌ زبانزد‌ خاص و عام‌ گردید، سخن گفتن و بحث درباره شعر او حلاوت مجالس انس و ادب شد‌. به همین‌ جهت‌ بزرگ‌ترین آرزوهای وزیران و امیران این بود که متنبی را به درگاه‌ خود دعوت کنند تا‌ [[متنبی‌]] آنها را با مدح خویش جاویدان کند و یاد آنان را برای‌ همیشه در‌ صفحات‌ تاریخ‌ به ثبت برساند؛ به‌خصوص این آرزو و اشتیاق در روح‌ سرکش جوانانی که جویای نام‌ بودند‌ و می‌خواستند غریزه خودخواهی خود را ارضا کنند، مانند [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]] بیشتر‌ شعله‌ور‌ شد‌ و چنان‌که گفته‌اند [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]] رغبت تمام داشت که متنبی به دیدن او برود و او را‌ مانند‌ بزرگان آن زمان‌ بستاید. [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب]] در آن روزگار چندان به عظمت و اوج مقام‌ نرسیده‌ بود‌ و از شأن و شوکتی چشمگیر بهره نداشت و هنوز بر مسند وزارت ننشسته بود. چون‌ از در‌ ملاطفت‌ به‌ متنبی نامه نوشت و او را به بهره‌مندی از ثروت فراوان نیز وعده‌ نمود‌، متنبی برای او وزنی قائل نشد و به نامه و خواسته او جوابی نداد. از همین جا شعله‌های خشم‌ در‌ وجود صاحب زبانه کشید و او را مصمم کرد که از این‌ شاعر‌ نامدار‌ به‌خاطر آنکه غرورش را جریحه‌دار کرده است، انتقام‌جویی‌ کند‌ و حاصل این کینه‌توزی تدوین رساله‌ای است که‌ به نام‌ «الكشف عن مساوي‌ شعر المتنبي»، مشهور شده است.
 
تدیون این رساله که صاحب‌ آن را‌ برای نقد و عیب‌جویی از اشعار متنبی‌‌ تدوین کرده‌ است،‌ موجب‌ نشد که صاحب از اشعار متنبی‌ و محسنات‌ و معانی پرمغز آنها متأثر نشود و به شعرش استشهاد نجوید و سرانجام همین‌ تأثیر‌ صاحب را بر آن داشت که‌ اشعار متنبی را از‌ غربال‌ نقد دقیق خویش بگذراند و چکیده‌ آنها‌ را در کتاب «الأمثال السائرة» گرد آورد<ref>ر.ک: حریرچی، فیروز، ص367</ref>.
تدیون این رساله که صاحب‌ آن را‌ برای نقد و عیب‌جویی از اشعار متنبی‌‌ تدوین کرده‌ است،‌ موجب‌ نشد که صاحب از اشعار متنبی‌ و محسنات‌ و معانی پرمغز آنها متأثر نشود و به شعرش استشهاد نجوید و سرانجام همین‌ تأثیر‌ صاحب را بر آن داشت که‌ اشعار متنبی را از‌ غربال‌ نقد دقیق خویش بگذراند و چکیده‌ آنها‌ را در کتاب «الأمثال السائرة» گرد آورد<ref>ر.ک: حریرچی، فیروز، ص367</ref>.


==زمان تألیف الأمثال السائرة==
==زمان تألیف الأمثال السائرة==
ازآنجاکه این‌ رساله‌ برای‌ امیر سید شاهنشاه فخرالدوله تألیف شده است،‌ پس باید از‌ آخرین‌ تألیفات صاحب بن عباد باشد و پس از سال 372 هجری، یعنی‌ در همان سالی که فخرالدوله‌ به شاهنشاه‌ ملقب‌ گردید، تألیف شده باشد؛ زیرا کتابی‌ که صاحب آن را پس از این‌ تاریخ‌ نوشته‌ باشد، به دست ما نرسیده است<ref>ر.ک: همان، ص369</ref>.
ازآنجاکه این‌ رساله‌ برای‌ امیر سید شاهنشاه فخرالدوله تألیف شده است،‌ پس باید از‌ آخرین‌ تألیفات [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]] باشد و پس از سال 372 هجری، یعنی‌ در همان سالی که فخرالدوله‌ به شاهنشاه‌ ملقب‌ گردید، تألیف شده باشد؛ زیرا کتابی‌ که صاحب آن را پس از این‌ تاریخ‌ نوشته‌ باشد، به دست ما نرسیده است<ref>ر.ک: همان، ص369</ref>.


==جایگاه الأمثال السائرة==
==جایگاه الأمثال السائرة==
از‌ دانشمندان‌ متقدم شاید نخستین کسی که‌ به نام‌ این‌ رساله اشاره کرده‌ است،‌‌ سید علی‌خان، مشهور‌ به ابن‌ معصوم مدنی، متوفی به سال 8111ق، باشد. او در کتاب‌ «أنوار الربيع في أنواع‌ البديع‌»، این رساله را از روی نسخه‌ای‌ که‌ معاصر صاحب‌ بن‌ عباد‌ نوشته شده است، نقل‌ نموده و مقدمه‌ای هم نوشته است.
از‌ دانشمندان‌ متقدم شاید نخستین کسی که‌ به نام‌ این‌ رساله اشاره کرده‌ است،‌‌ [[مدنی، سید علی‌خان|سید علی‌خان]]، مشهور‌ به [[مدنی، سید علی‌خان|ابن‌ معصوم مدنی]]، متوفی به سال 8111ق، باشد. او در کتاب‌ «[[أنوار الربیع في أنواع البدیع|أنوار الربيع في أنواع‌ البديع‌]]»، این رساله را از روی نسخه‌ای‌ که‌ معاصر [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب‌ بن‌ عباد‌]] نوشته شده است، نقل‌ نموده و مقدمه‌ای هم نوشته است.
از میان‌ مستشرقان، بروکلمان آلمانی به این رساله‌ اشاره‌ نموده و آن را «الأمثال السائرة من‌ شعر المتنبي» نامیده است.
همچنین خیرالدین زرکلی‌ به هنگام‌ ذکر این‌ رساله گفته‌ است: «صاحب بن عباد برگزیده‌ای از امثال و حکم متنبی را برای فخرالدوله‌ جمع‌آوری نموده‌ است» و برخی از معاصران نیز که شرح احوال و آثار و تألیفات‌ صاحب‌ بن‌ عباد را نوشته‌اند، این رساله را مانند بروکلمان، «الأمثال السائرة من شعر المتنبي» نامیده‌اند.
این ‌‌رساله‌ از تألیفات صاحب بن عباد است که آن‌را برای‌ فخرالدولة بن بویه گرد آورده است؛ هرچند دکتر محمد مندور به هنگام بحث از‌ رساله ‌«الكشف‌ عن مساوي‌ شعر المتنبي»، در صحت نسبت این رساله به صاحب شک نموده است<ref>ر.ک: همان، ص368-367</ref>.


انتقاد صاحب از متنبی از برای این‌ نیست‌ که‌ فضیلت و براعت و قدرت متنبی را در میدان شعر و شاعری انکار‌ کند؛ به همین جهت پس از کتاب‌ «الكشف»، کتاب «الأمثال السائرة» را جمع‌آوری نموده است<ref>ر.ک: همان، ص369</ref>.
از میان‌ مستشرقان، [[بروکلمان، کارل|بروکلمان]] آلمانی به این رساله‌ اشاره‌ نموده و آن را «الأمثال السائرة من‌ شعر المتنبي» نامیده است.
 
همچنین [[زرکلی، خیرالدین|خیرالدین زرکلی‌]] به هنگام‌ ذکر این‌ رساله گفته‌ است: «[[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]] برگزیده‌ای از امثال و حکم متنبی را برای فخرالدوله‌ جمع‌آوری نموده‌ است» و برخی از معاصران نیز که شرح احوال و آثار و تألیفات‌ [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب‌ بن‌ عباد]] را نوشته‌اند، این رساله را مانند [[بروکلمان، کارل|بروکلمان]]، «الأمثال السائرة من شعر المتنبي» نامیده‌اند.
 
این ‌‌رساله‌ از تألیفات [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]] است که آن‌را برای‌ فخرالدولة بن بویه گرد آورده است؛ هرچند دکتر [[محمد مندور]] به هنگام بحث از‌ رساله ‌«الكشف‌ عن مساوي‌ شعر المتنبي»، در صحت نسبت این رساله به صاحب شک نموده است<ref>ر.ک: همان، ص368-367</ref>.
 
انتقاد [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب]] از متنبی از برای این‌ نیست‌ که‌ فضیلت و براعت و قدرت متنبی را در میدان شعر و شاعری انکار‌ کند؛ به همین جهت پس از کتاب‌ «الكشف»، کتاب «الأمثال السائرة» را جمع‌آوری نموده است<ref>ر.ک: همان، ص369</ref>.


==تحقیق و نسخه الأمثال السائرة==
==تحقیق و نسخه الأمثال السائرة==
شیخ محمد حسن آل یاسین، این رساله‌ را‌ تصحیح‌ نموده و با مقدمه‌ای‌ فاضلانه چاپ کرده است. مصحح دانشمند، اساس تصحیح خود را بر‌ دو‌ نسخه‌ قرار داده است: یکی نسخه خطی «دارالکتب المصریه»؛ دیگری نقلی که‌ از‌ این‌ رساله‌ در «أنوار الربيع في أنواع البديع» چاپ تهران آمده است.
شیخ [[آل یاسین، محمد حسن|محمد حسن آل یاسین]]، این رساله‌ را‌ تصحیح‌ نموده و با مقدمه‌ای‌ فاضلانه چاپ کرده است. مصحح دانشمند، اساس تصحیح خود را بر‌ دو‌ نسخه‌ قرار داده است: یکی نسخه خطی «دارالکتب المصریه»؛ دیگری نقلی که‌ از‌ این‌ رساله‌ در «[[أنوار الربیع في أنواع البدیع|أنوار الربيع في أنواع البديع]]» چاپ تهران آمده است.
 
محقق، ضمن مقارنه دو نسخه، ابیات را با دیوان متنبی تطبیق داده و مکان آن را مشخص کرده است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص6-11</ref>.
محقق، ضمن مقارنه دو نسخه، ابیات را با دیوان متنبی تطبیق داده و مکان آن را مشخص کرده است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص6-11</ref>.


خط ۵۴: خط ۵۹:


==جایگاه روزنامجه==
==جایگاه روزنامجه==
کتاب روزنامجه، از چند جهت ارزشمند است: یکی اینکه گویا صاحب، از نخستین کسانی است که واژه روزنامجه را به معنای امروزینش (شرح یا گزارش رخدادهای روزانه) به‌کار برده است؛ دیگر اینکه این کتاب او، احوال و اندیشه‌های باوری و اجتماعی صاحب بن عباد را در دوره‌ای که کمابیش بیست سال داشته و هنوز به وزارت نرسیده بوده، بازتاب می‌دهد و ما را با اندیشه و منش وی آشنا می‌کند؛ افزون بر اینکه دربردارنده آگاهی‌های سودمندی از وضعیت علمی و ادبی بغداد سده چهارم هجری است<ref>ر.ک: ایمانیان، حسین، ص318-317</ref>.
کتاب روزنامجه، از چند جهت ارزشمند است: یکی اینکه گویا صاحب، از نخستین کسانی است که واژه روزنامجه را به معنای امروزینش (شرح یا گزارش رخدادهای روزانه) به‌کار برده است؛ دیگر اینکه این کتاب او، احوال و اندیشه‌های باوری و اجتماعی [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]] را در دوره‌ای که کمابیش بیست سال داشته و هنوز به وزارت نرسیده بوده، بازتاب می‌دهد و ما را با اندیشه و منش وی آشنا می‌کند؛ افزون بر اینکه دربردارنده آگاهی‌های سودمندی از وضعیت علمی و ادبی بغداد سده چهارم هجری است<ref>ر.ک: ایمانیان، حسین، ص318-317</ref>.


در چندین منبع تاریخی، از روزنامجه صاحب بن عباد یاد شده است:
در چندین منبع تاریخی، از روزنامجه صاحب بن عباد یاد شده است:
خط ۷۰: خط ۷۵:


==محتوای روزنامجه==
==محتوای روزنامجه==
این کتاب، دربردارنده یادداشت‌های روزانه صاحب بن عباد است از رخدادها، گفتگوها و دیدارهایی که با بزرگان، علما و ادبای بغداد، به‌ویژه هنگام هم‌نشینی و منادمت با ابومحمد وزیر معزالدوله دیلمی در بغداد داشته است.
این کتاب، دربردارنده یادداشت‌های روزانه [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]] است از رخدادها، گفتگوها و دیدارهایی که با بزرگان، علما و ادبای بغداد، به‌ویژه هنگام هم‌نشینی و منادمت با ابومحمد وزیر معزالدوله دیلمی در بغداد داشته است.
 
روزنامجه دربردارنده برخی تازه‌های ادبی و گزارش‌های تاریخی است که نمونه آن در بیشتر کتاب‌های ادبی و تاریخی یافت نمی‌شود و در همان لحظه، سندی برای اعتراف‌ها یا ازخودگویی‌های روشن نویسنده بر کارها و رفتارهای وی در تنهایی و محافل خصوصی است.
روزنامجه دربردارنده برخی تازه‌های ادبی و گزارش‌های تاریخی است که نمونه آن در بیشتر کتاب‌های ادبی و تاریخی یافت نمی‌شود و در همان لحظه، سندی برای اعتراف‌ها یا ازخودگویی‌های روشن نویسنده بر کارها و رفتارهای وی در تنهایی و محافل خصوصی است.
نسخه کامل این کتاب در دست نیست، یا کسی از آن آگاهی ندارد.
نسخه کامل این کتاب در دست نیست، یا کسی از آن آگاهی ندارد.
مرحوم بهمنیار، انتخاب نام روزنامه را برای شرح وقایع روزانه، از نشانه‌های دلبستگی صاحب بن عباد به زبان فارسی می‌داند<ref>ر.ک: همان، ص319-320</ref>.
 
صاحب بن عباد در بیست‌ویک سالگی این کتاب را در بغداد نوشته است؛ نثری زیبا، سخته و استوار داشته و به سجع‌نویسی دلبسته بوده است. افزون بر این، روشن می‌شود که وی در آن دوران، جدا از دلبستگی به مسائل ادبی و فقهی و حضور در مجالس بزرگان بغداد که دیدنش در آن روزگار، آرزوی هر ادیبی بوده است، خود نیز مهارتی زیاد در مسائل لغوی، ادبی و شعری داشته است. باآنکه در جایی علت این سفر به بغداد ذکر نشده است، اما موضوع‌های بخش‌های مختلف نشان می‌دهد که هدف نخست و اصلی صاحب، حضور در مجالس درس بزرگان بغداد و بهره‌مندی از دانش و فرهنگ آن‌ها و شاید رسیدن به شهرت میان فرهیختگان آن شهر بوده است<ref>ر.ک: همان، ص327</ref>.
مرحوم [[بهمنیار، احمد|بهمنیار]]، انتخاب نام روزنامه را برای شرح وقایع روزانه، از نشانه‌های دلبستگی [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]] به زبان فارسی می‌داند<ref>ر.ک: همان، ص319-320</ref>.
 
[[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]] در بیست‌ویک سالگی این کتاب را در بغداد نوشته است؛ نثری زیبا، سخته و استوار داشته و به سجع‌نویسی دلبسته بوده است. افزون بر این، روشن می‌شود که وی در آن دوران، جدا از دلبستگی به مسائل ادبی و فقهی و حضور در مجالس بزرگان بغداد که دیدنش در آن روزگار، آرزوی هر ادیبی بوده است، خود نیز مهارتی زیاد در مسائل لغوی، ادبی و شعری داشته است. باآنکه در جایی علت این سفر به بغداد ذکر نشده است، اما موضوع‌های بخش‌های مختلف نشان می‌دهد که هدف نخست و اصلی صاحب، حضور در مجالس درس بزرگان بغداد و بهره‌مندی از دانش و فرهنگ آن‌ها و شاید رسیدن به شهرت میان فرهیختگان آن شهر بوده است<ref>ر.ک: همان، ص327</ref>.


==موضوع‌های روزنامجه==
==موضوع‌های روزنامجه==
خط ۹۰: خط ۹۹:
نشانه‌هایی دیگر از حضور صاحب در بغداد و موضوع‌هایی که در تحقیق حاضر موجود نیست، در منابع دیگر آمده است<ref>ر.ک: همان، ص326-330</ref>.
نشانه‌هایی دیگر از حضور صاحب در بغداد و موضوع‌هایی که در تحقیق حاضر موجود نیست، در منابع دیگر آمده است<ref>ر.ک: همان، ص326-330</ref>.


آل یاسین، در سال 1965م، بخش‌های پراکنده این کتاب را که در منابع کهن آمده، گردآوری، یا تصحیح کرده است.
[[آل یاسین، محمد حسن|آل یاسین]]، در سال 1965م، بخش‌های پراکنده این کتاب را که در منابع کهن آمده، گردآوری، یا تصحیح کرده است.
گویا تصحیح آل یاسین از کتاب روزنامجه صاحب بن عباد، کامل و دربردارنده همه بخش‌های پراکنده این کتاب در منابع تاریخی نیست<ref>ر.ک: همان، ص334</ref>.
 
گویا تصحیح [[آل یاسین، محمد حسن|آل یاسین]] از کتاب روزنامجه [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]]، کامل و دربردارنده همه بخش‌های پراکنده این کتاب در منابع تاریخی نیست<ref>ر.ک: همان، ص334</ref>.


==پانویس==
==پانویس==