۱۱۳٬۰۹۸
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''رسالهای در سیاق''' تألیف ابواسحاق غیاثالدین محمد کرمانی (قرن دهم)، با تحقیق و تحشیه علیرضا | '''رسالهای در سیاق''' تألیف [[کرمانی، ابواسحاق غیاثالدین محمد|ابواسحاق غیاثالدین محمد کرمانی]] (قرن دهم)، با تحقیق و تحشیه [[نیکنژاد، علیرضا|علیرضا نیکنژاد]]، این کتاب، متن مصحح رسالهای در سیاق، اثری است آموزشی در حساب و دفترداری، به قلم [[کرمانی، ابواسحاق غیاثالدین محمد|خواجه غیاثالدین ابواسحاق کرمانی]] که در دورۀ صفویه و در سال 951 هـ.ق به رشتۀ تحریر درآمده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
سیاق در لغت به معنی آیین، رویه، ترتیب، شیوه، روش و دستورالعمل است و در عربی به صداق زدن است. سیاق به معنی مسوق یعنی رانده شده نیز معنی شده است. و صناعت سیاق فنی بود که مستوفیان بدان وسیله، ثبت و ضبط و محاسبات مالی دیوانی و تجاری را انجام میدادند. تاریخچۀ صنعت سیاق به ایران بعد از اسلام برمیگردد و ارقام در خط سیاق برگرفته از کلمات عربی است. | سیاق در لغت به معنی آیین، رویه، ترتیب، شیوه، روش و دستورالعمل است و در عربی به صداق زدن است. سیاق به معنی مسوق یعنی رانده شده نیز معنی شده است. و صناعت سیاق فنی بود که مستوفیان بدان وسیله، ثبت و ضبط و محاسبات مالی دیوانی و تجاری را انجام میدادند. تاریخچۀ صنعت سیاق به ایران بعد از اسلام برمیگردد و ارقام در خط سیاق برگرفته از کلمات عربی است. | ||
این کتاب، متن مصحح رسالهای در سیاق، اثری است آموزشی در حساب و دفترداری، به قلم خواجه غیاثالدین ابواسحاق کرمانی که در دورۀ صفویه و در سال 951 هـ.ق به رشتۀ تحریر درآمده است. از زندگینامۀ نویسنده اخبار دقیقی در دست نیست و احوال او هیچیک از تذکرهها نیامده است. از سال تولد خواجه نیز اطلاعی در دست نیست؛ ولی بنا بر اشارۀ خودش ـ چنانکه در لابلای این کتاب خاطرنشان میکند ـ در دوران شباب و در سن سیسالگی به تألیف کتاب مبادرت جسته است. ولی به یقین وی اهل دفتر و دیوان و در شمار مستوفیان ایالت کرمان بود و در تمام دوران حیات به استثنای چند سفر به هرات و نقاط دیگر، مقیم کرمان بود. به روایت خود خواجه دورۀ کودکی را با تحصیل علوم متداول زمانه، همچون صرف و نحو و معانی و بیان و منطق در همین شهر سپری کرد. | این کتاب، متن مصحح رسالهای در سیاق، اثری است آموزشی در حساب و دفترداری، به قلم [[کرمانی، ابواسحاق غیاثالدین محمد|خواجه غیاثالدین ابواسحاق کرمانی]] که در دورۀ صفویه و در سال 951 هـ.ق به رشتۀ تحریر درآمده است. از زندگینامۀ نویسنده اخبار دقیقی در دست نیست و احوال او هیچیک از تذکرهها نیامده است. از سال تولد خواجه نیز اطلاعی در دست نیست؛ ولی بنا بر اشارۀ خودش ـ چنانکه در لابلای این کتاب خاطرنشان میکند ـ در دوران شباب و در سن سیسالگی به تألیف کتاب مبادرت جسته است. ولی به یقین وی اهل دفتر و دیوان و در شمار مستوفیان ایالت کرمان بود و در تمام دوران حیات به استثنای چند سفر به هرات و نقاط دیگر، مقیم کرمان بود. به روایت خود خواجه دورۀ کودکی را با تحصیل علوم متداول زمانه، همچون صرف و نحو و معانی و بیان و منطق در همین شهر سپری کرد. | ||
خواجه از مقربان مجدالدین عبدالرشید وزیر کرمانی و پسرش عبدالقادر بود و در رکاب مجدالدین به هرات که از شهرهای معظم خراسان بود، سفر کرد: «رعیتپروری که به واسطۀ پاسبان حرمش، رعایا در مهد امن و آسایش خواب به فراغت مینمایند. سرورس عالیمقدار که اکابر و اصاغر روزگار چهره به خاک درگهش میسایند. مجدالاسلام والمسلمین، عون الضعفاء والمساکین، مجدا مجدا فی الامور الدین علی وجه الرشید عبدالرشید لازال ضلال جلاله و اقباله الی یوم الوعید واقف گشته، بنده را به ملازمت خود مأمور ساختند». | خواجه از مقربان مجدالدین عبدالرشید وزیر کرمانی و پسرش عبدالقادر بود و در رکاب مجدالدین به هرات که از شهرهای معظم خراسان بود، سفر کرد: «رعیتپروری که به واسطۀ پاسبان حرمش، رعایا در مهد امن و آسایش خواب به فراغت مینمایند. سرورس عالیمقدار که اکابر و اصاغر روزگار چهره به خاک درگهش میسایند. مجدالاسلام والمسلمین، عون الضعفاء والمساکین، مجدا مجدا فی الامور الدین علی وجه الرشید عبدالرشید لازال ضلال جلاله و اقباله الی یوم الوعید واقف گشته، بنده را به ملازمت خود مأمور ساختند». | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
خواجه بنا بر اشارۀ پسر عبدالرشید درصدد تألیف کتابی جامع و مختصر و غیرمصنوع برآمد که مانند دیگر کتب سیاقی مطول و مغلق و مصنوع نباشد. بر ایا اساس قطعاً رسالۀ بحرالسیاق مولانا شرفالدین فضلالله خاصه و شمسالسیاق خواجه شمسالدین محمد صاحب دیوان و رسالۀ تعلیم سیاقت خواجه سلیمان شاه کرمانی و قواعد الحساب خواجه محیالدین کرمانی منابع خواجه در تألیف این کتاب بودهاند. سال تألیف کتاب بر اساس قرائن موجود، به نظر میرسد که نویسنده در 949 قمری نگارش را آغاز کرده و در سال 951 به پایان رسانده است. | خواجه بنا بر اشارۀ پسر عبدالرشید درصدد تألیف کتابی جامع و مختصر و غیرمصنوع برآمد که مانند دیگر کتب سیاقی مطول و مغلق و مصنوع نباشد. بر ایا اساس قطعاً رسالۀ بحرالسیاق مولانا شرفالدین فضلالله خاصه و شمسالسیاق خواجه شمسالدین محمد صاحب دیوان و رسالۀ تعلیم سیاقت خواجه سلیمان شاه کرمانی و قواعد الحساب خواجه محیالدین کرمانی منابع خواجه در تألیف این کتاب بودهاند. سال تألیف کتاب بر اساس قرائن موجود، به نظر میرسد که نویسنده در 949 قمری نگارش را آغاز کرده و در سال 951 به پایان رسانده است. | ||
این کتاب مشتمل بر دیباچه و مقدمه و چهار دفعه و خاتمه است. دیباچه بسیار مفصل است و شامل مطلع و حمد و ستایش خداوند و نعت رسول اکرم و در مدح و منقبت ائمه و در مدح پادشاه دوران شاه طهماسب صفوی و ثنای مجدالدین عبدالرشید وزیر ایالت کرمان و فرزندش عبدالقادر است. افزون بر این مؤلف در دیباچه، اشعاری را در قالب رباعی و قصیده در مدح و ثنای امام علی(ع) و شاه طهماسب سروده است. مقدمه به چهارده فصل تقسیم میشود و پس از شرح شرف و شأن این صناعت و موضوع و مبادی آن، به تعریف علم حساب و متعلقات آن پرداخته شده است. دفعۀ اول در بیان روزنامچه است. دفعۀ دویم در بیان توجیه است که مشتمل بر سه فصل میباشد. دفعۀ سیم در بیان اوارجه شامل دو فصل است و دفعۀ چهارم تضعیف و تصنیف و جمع و تفریق و ضرب و قسمت و مساحت است. خاتمه نیز در سه مقصد آورده شده است. | این کتاب مشتمل بر دیباچه و مقدمه و چهار دفعه و خاتمه است. دیباچه بسیار مفصل است و شامل مطلع و حمد و ستایش خداوند و نعت رسول اکرم و در مدح و منقبت ائمه و در مدح پادشاه دوران شاه طهماسب صفوی و ثنای مجدالدین عبدالرشید وزیر ایالت کرمان و فرزندش عبدالقادر است. افزون بر این مؤلف در دیباچه، اشعاری را در قالب رباعی و قصیده در مدح و ثنای [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] و شاه طهماسب سروده است. مقدمه به چهارده فصل تقسیم میشود و پس از شرح شرف و شأن این صناعت و موضوع و مبادی آن، به تعریف علم حساب و متعلقات آن پرداخته شده است. دفعۀ اول در بیان روزنامچه است. دفعۀ دویم در بیان توجیه است که مشتمل بر سه فصل میباشد. دفعۀ سیم در بیان اوارجه شامل دو فصل است و دفعۀ چهارم تضعیف و تصنیف و جمع و تفریق و ضرب و قسمت و مساحت است. خاتمه نیز در سه مقصد آورده شده است. | ||
متن کتاب بر اساس سه نسخه موجود تصحیح شده که نسخۀ شمارۀ 8140 کتابخانه آیتالله مرعشی نسخۀ اساس بوده است.<ref>[https://literaturelib.com/books/4394 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | متن کتاب بر اساس سه نسخه موجود تصحیح شده که نسخۀ شمارۀ 8140 کتابخانه آیتالله مرعشی نسخۀ اساس بوده است.<ref>[https://literaturelib.com/books/4394 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references /> |