المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'زمخشرى' به 'زمخشرى ')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۴۲: خط ۴۲:
'''المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز''' اثر [[ابن عطیه، عبدالحق بن غالب|ابن عطيه عبدالحق بن غالب بن عبدالرحمن]] (متوفى 546/542/541ق) <ref>مقدمه‌محقق، ص29</ref>، يكى از مهم‌ترين تفاسير درايى (اجتهادى) در قرن 6ق محسوب مى‌شود. وى اين تفسير را پيش از تصدى قضاوت شهر مريه، در سال 529ق تأليف كرده بود. المحرر الوجيز همواره در مغرب مورد توجه بوده و از منابع اساسى تفاسيرى چون البحر المحيط ابوحيان و الجامع لاحكام القرآن قرطبى بوده است.
'''المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز''' اثر [[ابن عطیه، عبدالحق بن غالب|ابن عطيه عبدالحق بن غالب بن عبدالرحمن]] (متوفى 546/542/541ق) <ref>مقدمه‌محقق، ص29</ref>، يكى از مهم‌ترين تفاسير درايى (اجتهادى) در قرن 6ق محسوب مى‌شود. وى اين تفسير را پيش از تصدى قضاوت شهر مريه، در سال 529ق تأليف كرده بود. المحرر الوجيز همواره در مغرب مورد توجه بوده و از منابع اساسى تفاسيرى چون البحر المحيط ابوحيان و الجامع لاحكام القرآن قرطبى بوده است.


[[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] شيوه اين تفسير را ستوده است؛ در مقدمه خود مى‌نويسد: «بسيارى دست به نوشتن تفسير نقلى زدند و آثار وارده از صحابه و تابعين را گرد آوردند تا به [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] و واقدى و ثعلبى و مانند اينها منتهى گرديد، از اين‌رو اين تفاسير، از گفته‌هاى يهوديان مسلمان شده -جز در موارد احكام- سالم نمانده و مفسران دراين‌باره تساهل ورزيدند و كتابهاى خود را از اين منقولات بى‌اساس پر كردند.
[[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] شيوه اين تفسير را ستوده است؛ در مقدمه خود مى‌نويسد: «بسيارى دست به نوشتن تفسير نقلى زدند و آثار وارده از صحابه و تابعين را گرد آوردند تا به [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] و واقدى و ثعلبى و مانند اينها منتهى گرديد، از اين‌رو اين تفاسير، از گفته‌هاى يهوديان مسلمان شده -جز در موارد احكام- سالم نمانده و مفسران دراين‌باره تساهل ورزيدند و كتابهاى خود را از اين منقولات بى‌اساس پر كردند.


تا آنگاه كه دوران تحقيق و بررسى فرا رسيد و ابومحمد عطيه به تلخيص و تهذيب منقولات تفسيرى همت گماشت و آنچه را قرين صحت بود برگزيد و در اندلس كتابى آراسته و پيراسته براى مردم مغرب زمين به رشته تحرير درآورد.پس از او قرطبى نيز همان راه را پيمود و تفسير خود را بر همان اساس تدوين كرد و در شرق بلاد اسلامى شهرت و رواج يافت».
تا آنگاه كه دوران تحقيق و بررسى فرا رسيد و ابومحمد عطيه به تلخيص و تهذيب منقولات تفسيرى همت گماشت و آنچه را قرين صحت بود برگزيد و در اندلس كتابى آراسته و پيراسته براى مردم مغرب زمين به رشته تحرير درآورد.پس از او قرطبى نيز همان راه را پيمود و تفسير خود را بر همان اساس تدوين كرد و در شرق بلاد اسلامى شهرت و رواج يافت».
خط ۷۳: خط ۷۳:
باب دهم در تفسير بسم الله الرحمن الرحيم كه آن را از سخن امام جعفر بن محمد صادق(ع) و امام على بن الحسين سجاد(ع) آغاز مى‌كند و سپس به گفتار جابر بن عبدالله انصارى و ديگران مى‌پردازد. به جهت اهميتى كه اين مقدمه دارد، به همت آرنر جفرى مستشرق معروف، جداگانه و همراه مقدمه كتاب «المبانى» نوشته احمد بن على عاصمى (متوفاى 378ق)چاپ و منتشر شده است.
باب دهم در تفسير بسم الله الرحمن الرحيم كه آن را از سخن امام جعفر بن محمد صادق(ع) و امام على بن الحسين سجاد(ع) آغاز مى‌كند و سپس به گفتار جابر بن عبدالله انصارى و ديگران مى‌پردازد. به جهت اهميتى كه اين مقدمه دارد، به همت آرنر جفرى مستشرق معروف، جداگانه و همراه مقدمه كتاب «المبانى» نوشته احمد بن على عاصمى (متوفاى 378ق)چاپ و منتشر شده است.


== مقايسه المحرر الوجيز و الكشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] ==
== مقايسه المحرر الوجيز و الكشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] ==




رقابت نزديك بين تفسير ابن عطيه در مغرب با الكشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] معتزلى در مشرق،موجب شده تا از ديرباز اهل تفسير به مقايسه آن دو بپردازند. ابن تيميه تفسير ابن عطيه را بيش از كشاف پيرو سنت و به دور از بدعت شمرده است. ابوحيان آن را در جامعيت و خالص بودن برتر از الكشاف دانسته و الكشاف را در اختصار و عمق بر آن ترجيح داده است. از وجوه تمايز تفسير ابن عطيه نسبت به الكشاف مى‌توان به عنايت بيشتر آن به نقل قرائات و احاديث اشاره كرد.در تفسير ابن عطيه توجه خاصى به اختلاف قرائات معطوف شده و مؤلف نه تنها به نقل قرائات مشهور و شاذ و اختلاف راويان پرداخته، بلكه برخلاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] همواره به نام قاريان و راويان نيز تصريح كرده است. در نقل حديث نيز بايد گفت كه ابن عطيه بيشتر به ذكر مصدر نقل عنايت داشته است.
رقابت نزديك بين تفسير ابن عطيه در مغرب با الكشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] معتزلى در مشرق،موجب شده تا از ديرباز اهل تفسير به مقايسه آن دو بپردازند. ابن تيميه تفسير ابن عطيه را بيش از كشاف پيرو سنت و به دور از بدعت شمرده است. ابوحيان آن را در جامعيت و خالص بودن برتر از الكشاف دانسته و الكشاف را در اختصار و عمق بر آن ترجيح داده است. از وجوه تمايز تفسير ابن عطيه نسبت به الكشاف مى‌توان به عنايت بيشتر آن به نقل قرائات و احاديث اشاره كرد.در تفسير ابن عطيه توجه خاصى به اختلاف قرائات معطوف شده و مؤلف نه تنها به نقل قرائات مشهور و شاذ و اختلاف راويان پرداخته، بلكه برخلاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] همواره به نام قاريان و راويان نيز تصريح كرده است. در نقل حديث نيز بايد گفت كه ابن عطيه بيشتر به ذكر مصدر نقل عنايت داشته است.


البته بايد در نظر داشت كه معاصر بودن دو تفسير سبب شده روش علمى، ادبى و بلاغى آن دو به هم شباهت پيدا كند. گرچه تفاوت‌هايى دارند، اختلاف مذهب دو مفسر، اختلاف در استنباط احكام و استدلال‌هاى آن و اختلاف در روش اجتهادى را به‌طور طبيعى به همراه خواهد داشت.
البته بايد در نظر داشت كه معاصر بودن دو تفسير سبب شده روش علمى، ادبى و بلاغى آن دو به هم شباهت پيدا كند. گرچه تفاوت‌هايى دارند، اختلاف مذهب دو مفسر، اختلاف در استنباط احكام و استدلال‌هاى آن و اختلاف در روش اجتهادى را به‌طور طبيعى به همراه خواهد داشت.
خط ۸۳: خط ۸۳:




المحرر الوجيز جامع بين منقول و معقول است؛ در بخش منقول، روايات پيامبر(ص)، صحابه و تابعين را نقل مى‌كند و اسانيد و منبع مرويات را متذكر نمى‌شود؛ زيرا رواياتى را كه به صحت آنها اعتقاد دارد را محتاج ذكر سند نمى‌داند. از اين‌جهت سعى دارد روايات غيرصحيح يا منافى عقل را نقل ننمايد. از ابن جرير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] زياد نقل مى‌كند و گاهى به نقد آن مى‌پردازد.
المحرر الوجيز جامع بين منقول و معقول است؛ در بخش منقول، روايات پيامبر(ص)، صحابه و تابعين را نقل مى‌كند و اسانيد و منبع مرويات را متذكر نمى‌شود؛ زيرا رواياتى را كه به صحت آنها اعتقاد دارد را محتاج ذكر سند نمى‌داند. از اين‌جهت سعى دارد روايات غيرصحيح يا منافى عقل را نقل ننمايد. از ابن جرير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] زياد نقل مى‌كند و گاهى به نقد آن مى‌پردازد.


در بخش معقول و استنباط و اجتهاد، تكيه او بر اجتهاد شخصى نيست؛ بلكه به بيان وجوه احتمالات و نقل اقوال مفسرين و نقد و انتخاب آنها مى‌پردازد. به شعر و لغت عرب براى تبيين معانى آيه استشهاد فراوان دارد و مسائل نحوى و امور مربوط به بلاغت و بيان را نيز بررسى مى‌كند.
در بخش معقول و استنباط و اجتهاد، تكيه او بر اجتهاد شخصى نيست؛ بلكه به بيان وجوه احتمالات و نقل اقوال مفسرين و نقد و انتخاب آنها مى‌پردازد. به شعر و لغت عرب براى تبيين معانى آيه استشهاد فراوان دارد و مسائل نحوى و امور مربوط به بلاغت و بيان را نيز بررسى مى‌كند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش