۱۱۳٬۰۹۸
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
== تحصیلات == | == تحصیلات == | ||
پس از گذراندن دوره دبستان، وارد حوزه علمیه کربلا شد. پس از گذراندن دوره مقدمات در سال 51، که مصادف با ایام اخراج ایرانیان از عراق بود، براى ادامه تحصیل روانه نجف اشرف شد و تا سال 57 که مقیم آنجا بود، در دروس آیات عظام: [[خمینی، سید مصطفی|شهید سید مصطفى خمینى]]، [[سیستانی، سید علی|سیستانى]]، [[امام خمينى(ره)|امام خمینى]] | پس از گذراندن دوره دبستان، وارد حوزه علمیه کربلا شد. پس از گذراندن دوره مقدمات در سال 51، که مصادف با ایام اخراج ایرانیان از عراق بود، براى ادامه تحصیل روانه نجف اشرف شد و تا سال 57 که مقیم آنجا بود، در دروس آیات عظام: [[خمینی، سید مصطفی|شهید سید مصطفى خمینى]]، [[سیستانی، سید علی|آیتالله سیستانى]]، [[امام خمينى(ره)|امام خمینى]]، [[خویی، سید ابوالقاسم|آیتالله خویى]] و [[صدر، سید محمدباقر|شهید سید محمدباقر صدر]] شرکت جست. | ||
در کنار دروس حوزى، در بازنویسى نسخههاى خطى، با پدرش علامه محمودى همکارى کرد. پس از پیروزى انقلاب اسلامى، به ایران آمد و در شهر قم سکنى گزید. در آنجا از دروس حضرات آیات [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]]، [[منتظری، حسینعلی|منتنظرى]]، [[تبریزی، جواد|میرزا جواد تبریزى]] و [[وحید خراسانی، حسین|وحید خراسانى]] بهره برد. او در کنار تحصیل، به تدریس نیز پرداخت و در حوزه علمیه نجف از مقدمات تا شرح لمعه درس گفت. وى با دوستان کربلایى و برخى از طلاب منطقه علامرودشت استان فارس، جلسات تفسیر در قم داشت که حاصل آن، تألیف تفسیر سوره حمد بر اساس تفسیر قرآن به قرآن و بحث کفر و کافران و... است. | در کنار دروس حوزى، در بازنویسى نسخههاى خطى، با پدرش علامه محمودى همکارى کرد. پس از پیروزى انقلاب اسلامى، به ایران آمد و در شهر قم سکنى گزید. در آنجا از دروس حضرات آیات [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]]، [[منتظری، حسینعلی|منتنظرى]]، [[تبریزی، جواد|میرزا جواد تبریزى]] و [[وحید خراسانی، حسین|وحید خراسانى]] بهره برد. او در کنار تحصیل، به تدریس نیز پرداخت و در حوزه علمیه نجف از مقدمات تا شرح لمعه درس گفت. وى با دوستان کربلایى و برخى از طلاب منطقه علامرودشت استان فارس، جلسات تفسیر در قم داشت که حاصل آن، تألیف تفسیر سوره حمد بر اساس تفسیر قرآن به قرآن و بحث کفر و کافران و... است. |