زورگویی علم: نبرد فایرابند، ویتگنشتاین و کرکگور با علم‌زدگی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲۷: خط ۲۷:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''زورگویی علم: نبرد فایرابند، ویتگنشتاین و کرکگور با علم‌زدگی''' تألیف ایان جیمز کید، جاناتان بیل، ترجمه حسین حسینی؛ سعی نویسندۀ این مقالات بر آن است که چهرۀ واقعی فایرابند را به دور از برچسب‌های نادرست و تفسیرهای ناروا نشان دهند؛ چهره‌ای که نه نسبی‌گراست و نه ضد مادۀ بی‌جان و منفعل، فرو می‌کاهد و عالم را بی‌اعتبار و آدم را بی‌اختیار می‌کند و جایی برای ابعاد دیگر فرهنگ انسانی، مانند اخلاق، هنر، دین، سنت و مانند اینها نمی‌گذارد. او به تعبیر خودش در مقابل «زورگویی علم» ایستاد.
'''زورگویی علم: نبرد فایرابند، ویتگنشتاین و کرکگور با علم‌زدگی''' تألیف [[جیمز کید، ایان|ایان جیمز کید]]، [[جاناتان بیل]]، ترجمه [[حسینی، حسین|حسین حسینی]]؛ سعی نویسندۀ این مقالات بر آن است که چهرۀ واقعی فایرابند را به دور از برچسب‌های نادرست و تفسیرهای ناروا نشان دهند؛ چهره‌ای که نه نسبی‌گراست و نه ضد مادۀ بی‌جان و منفعل، فرو می‌کاهد و عالم را بی‌اعتبار و آدم را بی‌اختیار می‌کند و جایی برای ابعاد دیگر فرهنگ انسانی، مانند اخلاق، هنر، دین، سنت و مانند اینها نمی‌گذارد. او به تعبیر خودش در مقابل «زورگویی علم» ایستاد.


==گزارش کتاب==
==گزارش کتاب==
خط ۴۱: خط ۴۱:


در جستار دوم، تأثیر سورن کرکگور بر پل فایرابند با بررسی انتقادهای مشترک هر دو بر روایت‌هایی تمامیت‌خواه از سرشت انسان توضیح داده شده است؛ روایت‌هایی که همه‌کس را با یک چوب می‌رانند و همه‌چیز را یک کاسه می‌کنند. نقد و گلایۀ هر دوی آنها این است که اینگونه نظریه‌های علمی و فلسفی دربارۀ سرشت انسان که از لحاظ روش‌شناختی در بند نگاه بیرونی و انتزاع هستند، نمی‌توانند پرمایگی تجربۀ انسان را دریابند. فلسفه و علم جدید از دید کرکگور و فایرابند رفته‌رفته تبدیل به موانعی پیش روی رشد و کمال انسان‌ شده‌اند و این کار را با تحمیل نظریه‌های انتزاعی دربارۀ سرشت انسان و واقعیت انجام داده‌اند؛ نظریه‌هایی که پیچیدگی‌های سرشت انسان و واقعیت را نادیده گرفته است.<ref> [https://literaturelib.com/books/4817 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
در جستار دوم، تأثیر سورن کرکگور بر پل فایرابند با بررسی انتقادهای مشترک هر دو بر روایت‌هایی تمامیت‌خواه از سرشت انسان توضیح داده شده است؛ روایت‌هایی که همه‌کس را با یک چوب می‌رانند و همه‌چیز را یک کاسه می‌کنند. نقد و گلایۀ هر دوی آنها این است که اینگونه نظریه‌های علمی و فلسفی دربارۀ سرشت انسان که از لحاظ روش‌شناختی در بند نگاه بیرونی و انتزاع هستند، نمی‌توانند پرمایگی تجربۀ انسان را دریابند. فلسفه و علم جدید از دید کرکگور و فایرابند رفته‌رفته تبدیل به موانعی پیش روی رشد و کمال انسان‌ شده‌اند و این کار را با تحمیل نظریه‌های انتزاعی دربارۀ سرشت انسان و واقعیت انجام داده‌اند؛ نظریه‌هایی که پیچیدگی‌های سرشت انسان و واقعیت را نادیده گرفته است.<ref> [https://literaturelib.com/books/4817 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
==پانويس ==
==پانويس ==
<references />
<references />