۱۰۶٬۹۱۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURراسل و مسئلۀ معرفتJ1.jpg | عنوان =راسل و مسئلۀ معرفت | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = قرایی گرکانی، مرتضی (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =هرمس | مکان نشر =تهران | سال نشر =1399 | کد...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''راسل و مسئلۀ معرفت''' تألیف مرتضی قرایی | '''راسل و مسئلۀ معرفت''' تألیف [[قرایی گرکانی، مرتضی|مرتضی قرایی گرکانی]]؛ در این کتاب نویسنده کوشیده تا آرای راسل دربارۀ تعریف معرفت و جزءهای ذاتی معرفت ـ یعنی باور، صدق و توجیه ـ و نظریهها و دیدگاههای گوناگون در این موضوعها را تحلیل و نقد کند. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
کانت که او را نقطۀ عطف در تفکر فلسفی دانستهاند و فلسفهاش را یکسره ذهنشناسی و معرفتشناسی قلمداد کردهاند، پس از بیداری از خواب جزماندیشی تقریباً همۀ اهتمام و تلاشهای فکریاش صرف تحقیق و تفکر دربارۀ چگونگی ذهن، میزان توانایی آن، حدود و گسترۀ شناخت و امکان معرفت شد. از زمان کانت مسئلۀ ذهنشناسی و نظریۀ معرفت یکی از مهمترین شاخههای فلسفه به شمار میآید. کانت افزون بر اینکه در برابر دو رویکرد جزماندیشی و شکاکیت رویکرد نقدی را پیش نهاد، مدعی شد که ذهن و دستگاه ادراکی در فرایند شناخت بیطرف عمل نمیکند، بلکه محدودیتهای ذهن در فرایند شناخت و در نتیجه در فراوردۀ معرفت دخالت دارد. از زمان کانت تا دورۀ جدید که فلسفۀ تحلیل زبانی پدید آمد، توجه فیلسوفان و متفکران معطوف به ذهن و مسئلۀ معرفت بود. | کانت که او را نقطۀ عطف در تفکر فلسفی دانستهاند و فلسفهاش را یکسره ذهنشناسی و معرفتشناسی قلمداد کردهاند، پس از بیداری از خواب جزماندیشی تقریباً همۀ اهتمام و تلاشهای فکریاش صرف تحقیق و تفکر دربارۀ چگونگی ذهن، میزان توانایی آن، حدود و گسترۀ شناخت و امکان معرفت شد. از زمان کانت مسئلۀ ذهنشناسی و نظریۀ معرفت یکی از مهمترین شاخههای فلسفه به شمار میآید. کانت افزون بر اینکه در برابر دو رویکرد جزماندیشی و شکاکیت رویکرد نقدی را پیش نهاد، مدعی شد که ذهن و دستگاه ادراکی در فرایند شناخت بیطرف عمل نمیکند، بلکه محدودیتهای ذهن در فرایند شناخت و در نتیجه در فراوردۀ معرفت دخالت دارد. از زمان کانت تا دورۀ جدید که فلسفۀ تحلیل زبانی پدید آمد، توجه فیلسوفان و متفکران معطوف به ذهن و مسئلۀ معرفت بود. | ||
برتراند راسل از یکسو یکی از برجستهترین معرفتشناسان دوران معاصر است و از سوی دیگر او را پدر پوزیتیویستهای منطقی و فیلسوفان تحلیلی میدانند. گرچه به حلقۀ وین نپیوست، عضوهای حلقۀ وین او را بزرگ داشتهاند و جزء مهمترین فیلسوفان زمان خود شمردهاند. در این کتاب نویسنده کوشیده تا آرای راسل دربارۀ تعریف معرفت و جزءهای ذاتی معرفت ـ یعنی باور، صدق و توجیه ـ و نظریهها و دیدگاههای گوناگون در این موضوعها را تحلیل و نقد کند. | [[برتراند راسل]] از یکسو یکی از برجستهترین معرفتشناسان دوران معاصر است و از سوی دیگر او را پدر پوزیتیویستهای منطقی و فیلسوفان تحلیلی میدانند. گرچه به حلقۀ وین نپیوست، عضوهای حلقۀ وین او را بزرگ داشتهاند و جزء مهمترین فیلسوفان زمان خود شمردهاند. در این کتاب نویسنده کوشیده تا آرای راسل دربارۀ تعریف معرفت و جزءهای ذاتی معرفت ـ یعنی باور، صدق و توجیه ـ و نظریهها و دیدگاههای گوناگون در این موضوعها را تحلیل و نقد کند. | ||
این کتاب افزون بر پیشگفتار، پنج فصل دارد. در فصل یکم، نخست گزارشی کوتاه و گذرا از رویدادهای زندگی راسل و تحولهای روحی و فکری او آمده است. شاید آگاهی از این موردها به فهم فلسفهاش کمک کند. سپس بازنموده شده که او فیلسوفی است مسئلهپرداز و نه نظامساز. او نهتنها دغدغۀ نظامسازی نداشت، بلکه چنین پیداست که پس از گسستن از ایدهآلیسم با هر نوع نظامسازی در فلسفه سر ناسازگاری داشت. | این کتاب افزون بر پیشگفتار، پنج فصل دارد. در فصل یکم، نخست گزارشی کوتاه و گذرا از رویدادهای زندگی راسل و تحولهای روحی و فکری او آمده است. شاید آگاهی از این موردها به فهم فلسفهاش کمک کند. سپس بازنموده شده که او فیلسوفی است مسئلهپرداز و نه نظامساز. او نهتنها دغدغۀ نظامسازی نداشت، بلکه چنین پیداست که پس از گسستن از ایدهآلیسم با هر نوع نظامسازی در فلسفه سر ناسازگاری داشت. |