بين العلمين الشيخ الصدوق و الشيخ المفيد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'لطف‌الله صافى گلپايگانى' به 'لطف‌الله صافى گلپايگانى ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:




«بَينَ العَلَمَين»، اثر شيخ [[صافی، لطف ‎الله|لطف‌الله صافى گلپايگانى]]  (متولد گلپايگان 1297ش) است كه در آن، مباحث اعتقادى اختلافى بين [[شيخ صدوق]] و [[شيخ مفيد]] را مطرح و با يكديگر مقايسه كرده و به قضاوت بين آنان پرداخته است. متن اصلى كتاب به زبان فارسى و به‌عنوان «داورى ميان [[شيخ صدوق]] و [[شيخ مفيد]]» است و كتاب حاضر ترجمه آن به زبان عربى جديد است كه آن را نخست، كنگره جهانى هزاره [[شيخ مفيد]] در سال 1413ق، به‌صورت مقاله جزو «المقالات و الرسالات» منتشر كرده است. نام كامل كتاب عبارت است از «بَينَ العَلَمَين الشيخ الصدوق و الشيخ المفيد».
'''بَينَ العَلَمَين'''، اثر شيخ [[صافی، لطف ‎الله|لطف‌الله صافى گلپايگانى]]  (متولد گلپايگان 1297ش) است كه در آن، مباحث اعتقادى اختلافى بين [[شيخ صدوق]] و [[شيخ مفيد]] را مطرح و با يكديگر مقايسه كرده و به قضاوت بين آنان پرداخته است. متن اصلى كتاب به زبان فارسى و به‌عنوان «داورى ميان [[شيخ صدوق]] و [[شيخ مفيد]]» است و كتاب حاضر ترجمه آن به زبان عربى جديد است كه آن را نخست، كنگره جهانى هزاره [[شيخ مفيد]] در سال 1413ق، به‌صورت مقاله جزو «المقالات و الرسالات» منتشر كرده است. نام كامل كتاب عبارت است از «بَينَ العَلَمَين الشيخ الصدوق و الشيخ المفيد».


در باره ترجمه حاضر چند نكته گفتنى است:
در باره ترجمه حاضر چند نكته گفتنى است:


1. كتاب حاضر را جناب آقاى محمدرضا آل صادق، از زبان فارسى به عربى ترجمه كرده است. با بررسى اجمالى اين ترجمه، به نظر مى‌رسد كه شايد بتوان گفت مترجم با دقت و امانت ترجمه كرده و موفق شده مطالب را به‌درستى به زبان عربى جديد برگرداند و اشكالى از نظر رساندن پيام نويسنده، مشاهده نشد. البته تأكيد مى‌شود كه مقابله كامل اين ترجمه با متن اصلى، فرصتى فراخ مى‌طلبد كه اكنون فراهم نيست و شايد در زمانى ديگر فرصت مقابله تفصيلى فراهم گردد. پس تأييد فعلى، فقط كلى و اجمالى است.
#كتاب حاضر را جناب آقاى محمدرضا آل صادق، از زبان فارسى به عربى ترجمه كرده است. با بررسى اجمالى اين ترجمه، به نظر مى‌رسد كه شايد بتوان گفت مترجم با دقت و امانت ترجمه كرده و موفق شده مطالب را به‌درستى به زبان عربى جديد برگرداند و اشكالى از نظر رساندن پيام نويسنده، مشاهده نشد. البته تأكيد مى‌شود كه مقابله كامل اين ترجمه با متن اصلى، فرصتى فراخ مى‌طلبد كه اكنون فراهم نيست و شايد در زمانى ديگر فرصت مقابله تفصيلى فراهم گردد. پس تأييد فعلى، فقط كلى و اجمالى است.
 
#مترجم محترم متأسفانه هيچ‌گونه مقدمه‌اى ننوشته و روش ترجمه و اهداف و مشخصات و مشكلات آن و... را آشكار نكرده است.
2. مترجم محترم متأسفانه هيچ‌گونه مقدمه‌اى ننوشته و روش ترجمه و اهداف و مشخصات و مشكلات آن و... را آشكار نكرده است.
#مترجم محترم گاهى پاورقى نوشته و مطلبى را يادآور شده است؛ به‌طور مثال در مورد «اعتقاد در نفوس و ارواح» كه نويسنده چنين نوشته است: «... و به‌عبارت‌ديگر، نَفسِ انسان و ذات او، روح است؛ در برابر اينكه گفته شود: نفس حيوانات و ذات آنها همان بدن عنصرى حىّ آنهاست...» <ref>داورى ميان [[شيخ صدوق]] و [[شيخ مفيد]]، ص 78 - 79</ref>، مترجم اين مطلب را چنين ترجمه كرده است: «... و بعبارة أخرى، إن نفس الإنسان و ذاته روح و في قبال هذا المعنى ما قيل في نفس الحيوان و ذاتِه: بأنها بدنه العنصري الحي». سپس مترجم اين‌گونه در پاورقى نوشته است: «ورد التعبير في أصل المقال بصيغة الجمع و قد استغنى المترجم بصيغة المفرد الداخلة عليها لام الجنس لأنها تدل على العموم» <ref>متن كتاب، ص 40</ref>؛ يعنى: «اين عبارت در اصل مقاله به‌صورت جمع آمده، ولى مترجم با صيغه مفردى كه بر آن لام جنس داخل شده (الحيوان)، از آن بى‌نياز شده است؛ زيرا لام جنس دلالت بر عموم مى‌كند».
 
#مترجم محترم گاهى نكته‌اى را يادآورى كرده و در پاورقى به كلام نويسنده افزوده است: «ليس هذا رأي صاحب المقال، بل هو زعم القائلين بالتناسخ» <ref>همان، ص 42</ref>؛ «اين مطلب، نظر صاحب سخن نيست، بلكه پندار معتقدان به تناسخ است».
3. مترجم محترم گاهى پاورقى نوشته و مطلبى را يادآور شده است؛ به‌طور مثال در مورد «اعتقاد در نفوس و ارواح» كه نويسنده چنين نوشته است: «... و به‌عبارت‌ديگر، نَفسِ انسان و ذات او، روح است؛ در برابر اينكه گفته شود: نفس حيوانات و ذات آنها همان بدن عنصرى حىّ آنهاست...» <ref>داورى ميان [[شيخ صدوق]] و [[شيخ مفيد]]، ص 78 - 79</ref>، مترجم اين مطلب را چنين ترجمه كرده است: «... و بعبارة أخرى، إن نفس الإنسان و ذاته روح و في قبال هذا المعنى ما قيل في نفس الحيوان و ذاتِه: بأنها بدنه العنصري الحي». سپس مترجم اين‌گونه در پاورقى نوشته است: «ورد التعبير في أصل المقال بصيغة الجمع و قد استغنى المترجم بصيغة المفرد الداخلة عليها لام الجنس لأنها تدل على العموم» <ref>متن كتاب، ص 40</ref>؛ يعنى: «اين عبارت در اصل مقاله به‌صورت جمع آمده، ولى مترجم با صيغه مفردى كه بر آن لام جنس داخل شده (الحيوان)، از آن بى‌نياز شده است؛ زيرا لام جنس دلالت بر عموم مى‌كند».
#مترجم محترم، نام سوره‌ها و شماره آيات مورد استفاده را در پاورقى مشخص كرده است <ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص 12، پاورقى 1، 2، 3؛ ص 15، پاورقى 1، 2، 3، 4 و...</ref> و همچنين شماره صفحه مورد نظر از مطالب [[شيخ صدوق]] و [[شيخ مفيد]] را بر اساس كتاب «تصحيح الاعتقاد» مشخص كرده است؛ زيرا در آن كتاب مطالب هر دو آمده است <ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص 24؛ ص 44 و...</ref>.
 
#نويسنده در بحث از لوح و قلم، مطالبى گفته و بعد نوشته است: «و مطلب همان است كه [[شيخ مفيد]] فرموده است: «اگر از مثل كلمه «كرسى و عرش»، ظاهر قابل اعتمادى بود، همان ظاهر، مورد اعتماد است و الا به عقيده اجمالى و ترك انكار كلّى اكتفا مى‌شود» <ref>داورى ميان [[شيخ صدوق]] و [[شيخ مفيد]]، ص 73</ref>. مترجم، اين مطلب را در متن كتاب [[شيخ مفيد]] نيافته، ولى مطلب نويسنده (آقاى صافى) را به عربى ترجمه كرده و در پاورقى نوشته است: «لم نقف على نص للشيخ المفيد و إنما نقلنا مضمون الترجمة»؛ «نصّ [[شيخ مفيد]] را نيافتيم، ولى مضمونى را كه نويسنده به فارسى ترجمه كرده، نقل كرديم <ref>متن كتاب، ص 38، پاورقى 1</ref>.
4. مترجم محترم گاهى نكته‌اى را يادآورى كرده و در پاورقى به كلام نويسنده افزوده است: «ليس هذا رأي صاحب المقال، بل هو زعم القائلين بالتناسخ» <ref>همان، ص 42</ref>؛ «اين مطلب، نظر صاحب سخن نيست، بلكه پندار معتقدان به تناسخ است».
#مترجم يادآور شده است كه: «يحسن بنا أن نشير أن ما بين المعقوفين هو مقاطع من أقوال المفيد ذكرت مراعاة لترجمة الأصل لأن الكاتب لم يذكر من أقوال المفيد إلا عصارتها» <ref>همان، ص 39</ref>؛ «خوب است اشاره كنيم كه آنچه بين دو پرانتز است، قطعاتى از كلام [[شيخ مفيد]] است و براى مراعات ترجمه، متن اصلى ذكر شده است؛ چون نويسنده، از كلام [[شيخ مفيد]] جز چكيده‌اش را ذكر نكرده است».
 
#مترجم محترم، اين شعر فارسى:{{شعر}}
5. مترجم محترم، نام سوره‌ها و شماره آيات مورد استفاده را در پاورقى مشخص كرده است <ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص 12، پاورقى 1، 2، 3؛ ص 15، پاورقى 1، 2، 3، 4 و...</ref> و همچنين شماره صفحه مورد نظر از مطالب [[شيخ صدوق]] و [[شيخ مفيد]] را بر اساس كتاب «تصحيح الاعتقاد» مشخص كرده است؛ زيرا در آن كتاب مطالب هر دو آمده است <ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص 24؛ ص 44 و...</ref>.
#:{{ب|''هرگز نرسد به كنه معبود كسى''|2=''چون فهم كند سرّ هما را مگسى''}}
 
#:{{ب|''از روى مثل خداست درياى محيط''|2=''وآن را نكند احاطه هر خار و خسى''}}{{پایان شعر}}
6. نويسنده در بحث از لوح و قلم، مطالبى گفته و بعد نوشته است: «و مطلب همان است كه [[شيخ مفيد]] فرموده است: «اگر از مثل كلمه «كرسى و عرش»، ظاهر قابل اعتمادى بود، همان ظاهر، مورد اعتماد است و الا به عقيده اجمالى و ترك انكار كلّى اكتفا مى‌شود» <ref>داورى ميان [[شيخ صدوق]] و [[شيخ مفيد]]، ص 73</ref>. مترجم، اين مطلب را در متن كتاب [[شيخ مفيد]] نيافته، ولى مطلب نويسنده (آقاى صافى) را به عربى ترجمه كرده و در پاورقى نوشته است: «لم نقف على نص للشيخ المفيد و إنما نقلنا مضمون الترجمة»؛ «نصّ [[شيخ مفيد]] را نيافتيم، ولى مضمونى را كه نويسنده به فارسى ترجمه كرده، نقل كرديم <ref>متن كتاب، ص 38، پاورقى 1</ref>.
#:را به اين صورت به شعر عربى ترجمه كرده است:{{شعر}}
 
{|''أَنّى يحيط بكنه ذاتك عابدٌ''|2=''أم كيف يرقى للعُقاب ذبابٌ''}}
7. مترجم يادآور شده است كه: «يحسن بنا أن نشير أن ما بين المعقوفين هو مقاطع من أقوال المفيد ذكرت مراعاة لترجمة الأصل لأن الكاتب لم يذكر من أقوال المفيد إلا عصارتها» <ref>همان، ص 39</ref>؛ «خوب است اشاره كنيم كه آنچه بين دو پرانتز است، قطعاتى از كلام [[شيخ مفيد]] است و براى مراعات ترجمه، متن اصلى ذكر شده است؛ چون نويسنده، از كلام [[شيخ مفيد]] جز چكيده‌اش را ذكر نكرده است».
{|''أ تحيط بالبحر الخضم فراشة''|2=''فيماط عن ربِّ الوجود حجابٌ''}}{{پایان شعر}}<ref>همان، ص 28</ref>.
 
#نويسنده در مورد اعتقاد در باره نزول قرآن چنين نوشته است: «در اين باب، رأى شيخ ابوعبدالله ارجح و اقوى است و همان‌طوركه ايشان فرموده است: «نزول كلّ قرآن در آغاز بعثت، با وجود آياتى مثل: ''' «قد سمع الله» '''، ''' «لقد سمع الله» ''' و... كه در مناسبات خاصّ نازل شده‌اند و نزول آنها پيش از آن مناسبات، با معانىِ آنها تطبيق ندارد، مقبول نيست و اگر روايت معتبر و صحيحى هم باشد، بايد آن را به معنايى حمل كرد كه با اين آيات وفق دهد؛ زيرا حمل حديث بر خلاف ظاهر، از حمل قرآن بر خلاف ظاهر، اولى و اهوَن است» <ref>داورى ميان [[شيخ صدوق]] و [[شيخ مفيد]]، ص 108</ref>. مترجم محترم نيز اين‌گونه ترجمه كرده است: «الاعتقاد في نزول القرآن: رأي الشيخ أبي‌عبداللّه المفيد في هذا الباب، أرجح و أقوى من رأي شيخه الصدوق و ملخص ما قاله الشيخ المفيد: أن نزول القرآن جملة في بدء البعثة مع وجود آيات كقوله تعالى: ''' «قد سمع اللّه» ''' أو قوله: ''' «لقد سمع اللّه» ''' أو الآيات النازلة في مناسبات خاصة و نزولها قبل تلك المناسبات، لا ينطبق معانيها و لو كانت هناك رواية صحيحة معتبرة، فينبغي حملها على معنى يوافق هذه الآيات؛ لأن حمل الحديث على خلاف الظاهر أولى و أهون من حمل القرآن على خلاف الظاهر <ref>متن كتاب، ص 55 - 56</ref>. مقابله اين متن عربى و ترجمه فارسى آن، نشان مى‌دهد كه مترجم در اينجا موفق شده است.
8. مترجم محترم، اين شعر فارسى:
 
{| class="wikitable poem"
|-
! «هرگز نرسد به كنه معبود كسى !! چون فهم كند سرّ هما را مگسى»
|}
 
{| class="wikitable poem"
|-
! «از روى مثل خداست درياى محيط !! وآن را نكند احاطه هر خار و خسى»
|} را به اين صورت به شعر عربى ترجمه كرده است:
 
{| class="wikitable poem"
|-
! «أَنّى يحيط بكنه ذاتك عابدٌ !! أم كيف يرقى للعُقاب ذبابٌ»
|}
 
{| class="wikitable poem"
|-
! «أ تحيط بالبحر الخضم فراشة !! فيماط عن ربِّ الوجود حجابٌ»
|} <ref>همان، ص 28</ref>.
 
9. نويسنده در مورد اعتقاد در باره نزول قرآن چنين نوشته است: «در اين باب، رأى شيخ ابوعبدالله ارجح و اقوى است و همان‌طوركه ايشان فرموده است: «نزول كلّ قرآن در آغاز بعثت، با وجود آياتى مثل: ''' «قد سمع الله» '''، ''' «لقد سمع الله» ''' و... كه در مناسبات خاصّ نازل شده‌اند و نزول آنها پيش از آن مناسبات، با معانىِ آنها تطبيق ندارد، مقبول نيست و اگر روايت معتبر و صحيحى هم باشد، بايد آن را به معنايى حمل كرد كه با اين آيات وفق دهد؛ زيرا حمل حديث بر خلاف ظاهر، از حمل قرآن بر خلاف ظاهر، اولى و اهوَن است» <ref>داورى ميان [[شيخ صدوق]] و [[شيخ مفيد]]، ص 108</ref>. مترجم محترم نيز اين‌گونه ترجمه كرده است: «الاعتقاد في نزول القرآن: رأي الشيخ أبي‌عبداللّه المفيد في هذا الباب، أرجح و أقوى من رأي شيخه الصدوق و ملخص ما قاله الشيخ المفيد: أن نزول القرآن جملة في بدء البعثة مع وجود آيات كقوله تعالى: ''' «قد سمع اللّه» ''' أو قوله: ''' «لقد سمع اللّه» ''' أو الآيات النازلة في مناسبات خاصة و نزولها قبل تلك المناسبات، لا ينطبق معانيها و لو كانت هناك رواية صحيحة معتبرة، فينبغي حملها على معنى يوافق هذه الآيات؛ لأن حمل الحديث على خلاف الظاهر أولى و أهون من حمل القرآن على خلاف الظاهر <ref>متن كتاب، ص 55 - 56</ref>. مقابله اين متن عربى و ترجمه فارسى آن، نشان مى‌دهد كه مترجم در اينجا موفق شده است.


==پانويس ==
==پانويس ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش