۱٬۱۲۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'العبر (ابهام زدایی)' به 'العبر (ابهامزدایی)') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ابن خلدون، | [[ابن خلدون، عبدالرحمان بن ابوعبدالله محمد]] (نویسنده) | ||
[[زکار، سهیل]] (مصحح) | [[زکار، سهیل]] (مصحح) | ||
[[شحاده، خليل]] (مصحح) | [[شحاده، خليل]] (مصحح) | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
{{کاربردهای دیگر|العبر (ابهامزدایی)}} | {{کاربردهای دیگر|العبر (ابهامزدایی)}} | ||
'''تاريخ ابن خلدون المسمی ديوان المبتدأ و الخبر في أيام العرب و البربر و من عاصرهم من ذوي الشأن الأكبر'''، معروف به «تاريخ ابن خلدون» یا «العبر»، اثر [[ابن خلدون، | '''تاريخ ابن خلدون المسمی ديوان المبتدأ و الخبر في أيام العرب و البربر و من عاصرهم من ذوي الشأن الأكبر'''، معروف به «تاريخ ابن خلدون» یا «العبر»، اثر [[ابن خلدون، عبدالرحمان بن ابوعبدالله محمد|عبدالرحمن بن خلدون]] (732-808ق)، کتاب تاریخ عمومی از آغاز آفرینش تا زمان مؤلف است که به زبان عربی نوشته شده است. | ||
در بعضی نسخ، نام کتاب، «تاريخ ابن خلدون المسمی العبر و ديوان المبتدأ...» ذکر شده است. | در بعضی نسخ، نام کتاب، «تاريخ ابن خلدون المسمی العبر و ديوان المبتدأ...» ذکر شده است. | ||
[[ابن خلدون، | [[ابن خلدون، عبدالرحمان بن ابوعبدالله محمد|ابن خلدون]] در آغاز کتاب درباره وجه تسمیه آن مینویسد: چون این کتاب شامل اخبار عرب و عجم و بَربَر، خواه شهرنشینان و خواه بادیهنشینان آنان و پرتوافکنی پیرامون دولتهای بزرگ معاصر آنان است، آن را بدین نام نامیدم<ref>ر.ک: پیشوایی، مهدی، 1382، ص19</ref>. | ||
این اثر از همان زمان تألیف مورد توجه و ستایش صاحبنظران قرار گرفته است؛ اما شهرت و اعتبار علمی [[ابن خلدون، | این اثر از همان زمان تألیف مورد توجه و ستایش صاحبنظران قرار گرفته است؛ اما شهرت و اعتبار علمی [[ابن خلدون، عبدالرحمان بن ابوعبدالله محمد|ابن خلدون]] مرهون مقدمه و کتاب اول اوست که مجموعاً «مقدمه» نامیده میشود. ابن عمار (یکی از شاگردان [[ابن خلدون، عبدالرحمان بن ابوعبدالله محمد|ابن خلدون]]) میگوید: مقدمه او ([[ابن خلدون، عبدالرحمان بن ابوعبدالله محمد|ابن خلدون]]) شامل همه علوم است. از بیان حقایق آن، زبان فصیحان روزگار ناتوان است و هرگز تاب و توان ادای حق آن را ندارند. به جانم سوگند، این کتاب از آن دسته کتابهایی است که نامشان بیانگر محتوای وسیع و ارزنده آنها نیست، مانند کتاب «[[الأغاني]]» که برخلاف اسمش، همه چیز در آن هست و مانند «[[تاریخ بغداد]]» [[خطیب بغدادی، احمد بن علی|خطیب]] که در واقع، تنها تاریخ بغداد نیست، بلکه تاریخ عالم است، یا همچون کتاب «حلية الأولياء» تألیف [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعیم]]، که گرچه مؤلفش آن را به این نام نامیده، اما مباحث مهم فراوانی در آن هست<ref>ر.ک: همان، ص20</ref>. | ||
همچنین دوستدار و معاصر [[ابن خلدون، | همچنین دوستدار و معاصر [[ابن خلدون، عبدالرحمان بن ابوعبدالله محمد|ابن خلدون]]، یعنی [[مقریزی، احمد بن علی|مقریزی]] (م 845ق) تاریخ ابن خلدون را مورد ستایش قرار داده و درباره مقدمه آن میگوید: نظیر آن نوشته نشده است و بهندرت کسی میتواند چنین اثری پدید آورد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
تحقیق و تصحیح کتاب، توسط خلیل شحاده و [[زکار، سهیل|سهیل زکار]] صورت گرفته است. | تحقیق و تصحیح کتاب، توسط خلیل شحاده و [[زکار، سهیل|سهیل زکار]] صورت گرفته است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با مقدمه کوتاهی از خلیل شحاده آغاز و مطالب در هشت جلد (یک جلد مقدمه و هفت جلد مباحث کتاب)، تنظیم شده است. مباحث کتاب [[ابن خلدون، | کتاب با مقدمه کوتاهی از خلیل شحاده آغاز و مطالب در هشت جلد (یک جلد مقدمه و هفت جلد مباحث کتاب)، تنظیم شده است. مباحث کتاب [[ابن خلدون، عبدالرحمان بن ابوعبدالله محمد|ابن خلدون]] شامل یک مقدمه و سه کتاب است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
کتاب اول، درباره اجتماع و تمدن و معرفی عوارض ذاتی (خواص و قوانین) آن است؛ مانند: کشورداری، پادشاهی، کسب، معاش، هنرها، دانشها، بیان موجبات و علل هریک. | کتاب اول، درباره اجتماع و تمدن و معرفی عوارض ذاتی (خواص و قوانین) آن است؛ مانند: کشورداری، پادشاهی، کسب، معاش، هنرها، دانشها، بیان موجبات و علل هریک. | ||
در کل میتوان چنین گفت که شهرت و اعتبار علمی [[ابن خلدون، | در کل میتوان چنین گفت که شهرت و اعتبار علمی [[ابن خلدون، عبدالرحمان بن ابوعبدالله محمد|ابن خلدون]]، مرهون مقدمه و کتاب اول او است. بهخاطر نظریههای ابتکاری او در مقدمه، در زمینه تاریخنگاری و فتح باب تحلیل عقلی در تاریخ، بنیانگذار تاریخ علمی و در پرتو نوآوریهایی که در زمینه جامعهشناسی و تحولات اجتماعی در کتاب اول دارد، نخستین جامعهشناس شناخته شده است. | ||
کتاب دوم، در اخبار عرب، قبیلهها و دولتهای آن از آغاز آفرینش تا روزگار مؤلف است که در آن اشاره شده است به برخی از ملتها و دولتهای آنان از آغاز آفرینش تا روزگار مؤلف و نیز در آن اشاره شده است به برخی از ملتها و دولتهای مشهور که با ایشان همزمان بودهاند؛ مانند: نبطیان، سریانیان، ایرانیان، بنیاسرائیل، قبطیان، یونانیان، رومیان، ترکان، فرنگان. | کتاب دوم، در اخبار عرب، قبیلهها و دولتهای آن از آغاز آفرینش تا روزگار مؤلف است که در آن اشاره شده است به برخی از ملتها و دولتهای آنان از آغاز آفرینش تا روزگار مؤلف و نیز در آن اشاره شده است به برخی از ملتها و دولتهای مشهور که با ایشان همزمان بودهاند؛ مانند: نبطیان، سریانیان، ایرانیان، بنیاسرائیل، قبطیان، یونانیان، رومیان، ترکان، فرنگان. | ||
کتاب سوم، در اخبار بربر و موالی ایشان چون زناته و بیان آغاز حال و طوایف ایشان و کشورها و دولتهایی که بهویژه در دیار مغرب تشکیل دادهاند<ref>ر.ک: پیشوایی، مهدی، 1382، ص20 و 24</ref>. | کتاب سوم، در اخبار بربر و موالی ایشان چون زناته و بیان آغاز حال و طوایف ایشان و کشورها و دولتهایی که بهویژه در دیار مغرب تشکیل دادهاند<ref>ر.ک: پیشوایی، مهدی، 1382، ص20 و 24</ref>. | ||
مهمترین و باارزشترین مباحث کتاب، قسمهایی است که متعلق به تاریخ بلاد مغرب است؛ زیرا اطلاعاتی که در این قسمت کتاب آمده، جنبه ابتکاری دارد و [[ابن خلدون، | مهمترین و باارزشترین مباحث کتاب، قسمهایی است که متعلق به تاریخ بلاد مغرب است؛ زیرا اطلاعاتی که در این قسمت کتاب آمده، جنبه ابتکاری دارد و [[ابن خلدون، عبدالرحمان بن ابوعبدالله محمد|ابن خلدون]] آنها را از کتب دیگر نقل نکرده، بلکه خود آنها را گرد آورده است؛ یعنی مطالب مزبور، عبارت از اطلاعات و تجربیاتی است که وی در ضمن رفتوآمد با قبایل و اقامت در شهرهای گوناگون مغرب به دست آورده، یا شرح وقایعی است که خود در آنها دخالت داشته است و به همین سبب دو مجلد از کتاب، مأخذ اساسی تاریخ بلاد مذکور از آغاز فتح اسلام تا قرون اخیر بشمار میرود و مورخان و خاورشناسانی که در تاریخ مغرب به تحقیق پرداختهاند، میگویند: بدون کتاب «العبر» هرگز اطلاع صحیحی از تاریخ بلاد مغرب و ملتها و طوایف آن در خلال اعصار مزبور به دست نمیآید. ازاینرو میبینیم این قسمت از تاریخ ابن خلدون به بیشتر زبانهای اروپایی بهطور کامل ترجمه شده است؛ چنانکه این قسمت تاریخ وی به زبان فرانسه ترجمه شده است. ولی قسمتی از کتاب که مربوط به تاریخ مشرق است، مقتبس از تألیفات دیگران است و از لحاظ مطالب با کتب معروف تاریخ این نواحی که دیگران تألیف کردهاند، چندان اختلافی ندارد<ref>ر.ک: همان، ص21-22</ref>. | ||
مؤید این معنا این است که نویسنده، قسمتهای قابل توجهی از تاریخ عرب را از تاریخ طبری تلخیص کرده است؛ چنانکه خود در پایان جنگ جمل میگوید: «این بود واقعه جمل، آنسان که ما از کتاب ابوجعفر طبری خلاصه کردیم» و در پایان فصل خلافت اسلامی (شامل حوادثی حدود سی سال؛ یعنی از آغاز خلافت ابوبکر تا برقراری پیمان صلح میان امام حسن(ع) و معاویه) که میگوید: «سخن ما، در خلافت اسلامی و حوادثی که در آن اتفاق افتاده بود، چون ردّه و فتوحات و جنگها، تا به اتفاق و اتحاد انجامید، به پایان آمد و ما آن را از کتاب محمد بن جریر طبری خلاصه کردهایم...»<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>. | مؤید این معنا این است که نویسنده، قسمتهای قابل توجهی از تاریخ عرب را از تاریخ طبری تلخیص کرده است؛ چنانکه خود در پایان جنگ جمل میگوید: «این بود واقعه جمل، آنسان که ما از کتاب ابوجعفر طبری خلاصه کردیم» و در پایان فصل خلافت اسلامی (شامل حوادثی حدود سی سال؛ یعنی از آغاز خلافت ابوبکر تا برقراری پیمان صلح میان امام حسن(ع) و معاویه) که میگوید: «سخن ما، در خلافت اسلامی و حوادثی که در آن اتفاق افتاده بود، چون ردّه و فتوحات و جنگها، تا به اتفاق و اتحاد انجامید، به پایان آمد و ما آن را از کتاب محمد بن جریر طبری خلاصه کردهایم...»<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
به انتقادهای وارد بر کتاب، سه گونه پاسخ داده شده است: | به انتقادهای وارد بر کتاب، سه گونه پاسخ داده شده است: | ||
# اگر [[ابن خلدون، | # اگر [[ابن خلدون، عبدالرحمان بن ابوعبدالله محمد|ابن خلدون]] در کتاب «العبر» نتوانسته حاصل آرای انتقادی خویش را به کار برد، ازآنرو است که شاید هیچکس نمیتواند یک دوره تاریخ انسانی را بهتنهایی از روی اصول و مبادی این مقدمه بنویسد. به تعبیر دیگر، تاریخنگاری به شیوه علمی و بازجست از علل وقایع، چیزی به آن آسانی نیست که در زمان [[ابن خلدون، عبدالرحمان بن ابوعبدالله محمد|ابن خلدون]] با آن مقدورات، امکان تحقق یافتنش باشد و از او نیز چنان انتظاری را نباید داشت<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>. | ||
# ا[[ابن خلدون، | # ا[[ابن خلدون، عبدالرحمان بن ابوعبدالله محمد|بن خلدون]]، تاریخ خود را برحسب سنوات، چنانکه مورخان پیش از او و معاصران او میکردند، مرتب نکرده است. او وقایع مربوط به یک سلسله را که مورخان دیگر برحسب سنوات در جاهای گوناگون میآوردند، همه را در یک جا آورده است؛ بهطور مثال، آنجا که از صفاریان حکایت میکند، از وقایعی که به آن سلسله ارتباط ندارد و در دیگر جایها اتفاق افتاده، سخن نمیگوید<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
# از مزایای کار [[ابن خلدون، | # از مزایای کار [[ابن خلدون، عبدالرحمان بن ابوعبدالله محمد|ابن خلدون]] در این کتاب، پیراستن آن از خرافات و افسانهها و نیز خودداری از ذکر ارقام و اعدادی است که با عقل راست نمیآیند. او در آغاز مقدمه تحت عنوان اشتباههای مورخان، به چند مورد از اینگونه امور اشاره میکند. اگر [[ابن خلدون، عبدالرحمان بن ابوعبدالله محمد|ابن خلدون]] در نگارش تاریخ خود همین چند نکته را رعایت کرده باشد، کتاب او از دیگر کتب تاریخ ممتاز خواهد بود<ref>ر.ک: همان، ص23-24</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |