نهج الخاص: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR116424J1.jpg | عنوان = نهج الخاص | عنوان‌های دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = اصفهانی، معمر بن احمد (نويسنده) دومنکی، لوجییه دی ‌بورکی (محقق) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = 9ن6الف 289/2 BP | موضوع =تصوف -- آداب‌ و اعم...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''نهج الخاص'''، تألیف ابومنصور معمر اصفهانی (متوفی 418ق)، کتابی مختصر در خصوص‌ شرح اصطلاحات صوفیه است. س. دی بورکی دومنکی، مقدمه‌ای بر کتاب به زبان فرانسوی نوشته که در انتهای کتاب آمده است.
'''نهج الخاص'''، تألیف [[اصفهانی، معمر بن احمد|ابومنصور معمر اصفهانی]] (متوفی 418ق)، کتابی مختصر در خصوص‌ شرح اصطلاحات صوفیه است. [[دومنکی، لوجییه دی ‌بورکی|س. دی بورکی دومنکی]]، مقدمه‌ای بر کتاب به زبان فرانسوی نوشته که در انتهای کتاب آمده است.


ابومنصور بر‌ کتاب خود نام «نهج الخاص» می‌نهد؛ یعنی راه برگزیدگان که در نظر او همان‌ صوفیان هستند. او هدف خود را از ترتیب این کتاب، بیان مراتب احوال و مقامات ذکر کرده‌ است تا احوال‌ سالکان‌ و یا به تعبیر ابومنصور سایرین الی اللّه و درجات ایشان در هر مقام‌ آشکار شود و اهل حقیقت با آگاهی بر مفهوم احوال و مقامات، حق هرکدام را در هر مرحله‌ به‌درستی‌ ادا‌ کنند. این اطلاعات در 40 باب ارائه شده و روشن است‌ که ‌منظور ابومنصور از هر باب یکی از احوال صوفیه است و او در واقع در‌ این‌ کتاب، مفهوم‌ 40 حال را که هرکدام شامل سه مقام است، تبیین کرده است<ref>ر.ک: خوشحال، طاهره؛ شعبان‌زاده، مریم؛ میرباقری‌فرد، سید علی‌اصغر، ص168-169</ref>.
[[اصفهانی، معمر بن احمد|ابومنصور]] بر‌ کتاب خود نام «نهج الخاص» می‌نهد؛ یعنی راه برگزیدگان که در نظر او همان‌ صوفیان هستند. او هدف خود را از ترتیب این کتاب، بیان مراتب احوال و مقامات ذکر کرده‌ است تا احوال‌ سالکان‌ و یا به تعبیر [[اصفهانی، معمر بن احمد|ابومنصو]]<nowiki/>ر سایرین الی اللّه و درجات ایشان در هر مقام‌ آشکار شود و اهل حقیقت با آگاهی بر مفهوم احوال و مقامات، حق هرکدام را در هر مرحله‌ به‌درستی‌ ادا‌ کنند. این اطلاعات در 40 باب ارائه شده و روشن است‌ که ‌منظور [[اصفهانی، معمر بن احمد|ابومنصور]] از هر باب یکی از احوال صوفیه است و او در واقع در‌ این‌ کتاب، مفهوم‌ 40 حال را که هرکدام شامل سه مقام است، تبیین کرده است<ref>ر.ک: خوشحال، طاهره؛ شعبان‌زاده، مریم؛ میرباقری‌فرد، سید علی‌اصغر، ص168-169</ref>.


ابومنصور اصفهانی هدف خود را «وصف طرق مخصوص مقسومة بالأحوال المرتبة بالمقامات» می‌خواند تا صوفیان برگزیده با علم‌ بر‌ مقامات بتوانند به وظایف‌ خود بپردازند، اما او تعریفی از این دو اصطلاح مهم، که اساس کتاب او بر آن قرار گرفته‌ است، ارائه نمی‌کند. گویا هنوز در زمان‌ او‌ تعریفی دقیق از حال و مقام وجود نداشته، تفاوت‌ این دو اصطلاح کاملاً روشن نبوده است؛ به‌طوری‌که آنچه نزد ابومنصور به مفهوم‌ مقام‌ است‌ نزد دیگران گاه حال‌ نامیده‌ شده است و گاه عناوین دیگری دارد<ref>ر.ک: همان، ص170-171</ref>.
[[اصفهانی، معمر بن احمد|ابومنصور اصفهانی]] هدف خود را «وصف طرق مخصوص مقسومة بالأحوال المرتبة بالمقامات» می‌خواند تا صوفیان برگزیده با علم‌ بر‌ مقامات بتوانند به وظایف‌ خود بپردازند، اما او تعریفی از این دو اصطلاح مهم، که اساس کتاب او بر آن قرار گرفته‌ است، ارائه نمی‌کند. گویا هنوز در زمان‌ او‌ تعریفی دقیق از حال و مقام وجود نداشته، تفاوت‌ این دو اصطلاح کاملاً روشن نبوده است؛ به‌طوری‌که آنچه نزد [[اصفهانی، معمر بن احمد|ابومنصور]] به مفهوم‌ مقام‌ است‌ نزد دیگران گاه حال‌ نامیده‌ شده است و گاه عناوین دیگری دارد<ref>ر.ک: همان، ص170-171</ref>.


مؤلف از شیوه الفبایی برای‌ تبویب‌ مطالب‌ کتاب استفاده نمی‌کند، بلکه از شیوه مفهومی بهره می‌گیرد؛ بدین‌ترتیب‌ که‌ اصطلاحات را بر اساس سلسله مراتب احوال و مفاهیمی که از نظر معنایی و درجه صعودی به دنبال هم‌ قرار‌ می‌گیرد‌، مرتب می‌کند؛ یعنی اول‌ درجه طالب در سیر و سلوک، توبه است، بعد اراده‌، سپس‌ صدق‌ و اخلاص، محاسبه، ورع، زهد و... که در سلسله مراتب تصوف، این مفاهیم ارتباط و اتصال معنایی‌ دارد‌ و هر‌ مرحله‌ مقدمه برای مرحله بعدی بشمار می‌آید<ref>ر.ک: همان، ص177-178</ref>.
مؤلف از شیوه الفبایی برای‌ تبویب‌ مطالب‌ کتاب استفاده نمی‌کند، بلکه از شیوه مفهومی بهره می‌گیرد؛ بدین‌ترتیب‌ که‌ اصطلاحات را بر اساس سلسله مراتب احوال و مفاهیمی که از نظر معنایی و درجه صعودی به دنبال هم‌ قرار‌ می‌گیرد‌، مرتب می‌کند؛ یعنی اول‌ درجه طالب در سیر و سلوک، توبه است، بعد اراده‌، سپس‌ صدق‌ و اخلاص، محاسبه، ورع، زهد و... که در سلسله مراتب تصوف، این مفاهیم ارتباط و اتصال معنایی‌ دارد‌ و هر‌ مرحله‌ مقدمه برای مرحله بعدی بشمار می‌آید<ref>ر.ک: همان، ص177-178</ref>.