چهل حدیث حج: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۶
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:




«چهل حديث حج»، اثر حسين انصاريان (متولد خوانسار، 1323ش) است كه نويسنده در آن، تعدادى از روايات اهل‌بيت عصمت و طهارت(ع) را در زمينه حكمت‌ها و اسرار مناسك و آداب فريضه بزرگ الهى حج به‌صورت تحليلى توضيح داده است.
'''چهل حديث حج'''، اثر حسين انصاريان (متولد خوانسار، 1323ش) است كه نويسنده در آن، تعدادى از روايات اهل‌بيت عصمت و طهارت(ع) را در زمينه حكمت‌ها و اسرار مناسك و آداب فريضه بزرگ الهى حج به‌صورت تحليلى توضيح داده است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۵۹: خط ۵۹:
برخى از نكات جالب و آموزنده اين اثر عبارت است از:
برخى از نكات جالب و آموزنده اين اثر عبارت است از:


1. در مقدمه نويسنده چنين آمده است: «... براى بيان مسائل ظاهر و باطن حج، آيات فراوانى در كتاب حق آمده و روايات بسيار مهمى در معتبرترين كتب حديث ضبط شده است. از آنجا كه فرصت زائر در زمان حج، اندك و ظرفيت قلبى و معنوى بسيارى از مسافران راه عشق، محدود است و كسى را وقت مطالعه و دقت در آن همه آيه و روايت نيست، بعثه مقام معظم رهبرى، از اينجانب درخواست كرد تا چهل حديث در رابطه با اين حقيقت عرشى و معنوى بنويسم و توضيح بدهم تا مسافران راه حق و فضيلت و مسير عشق و معرفت بيش از پيش با برنامه‌هاى باطنى و اخلاقى و عرفانى حج آشنا شوند...» <ref>مقدمه كتاب، ص5-7</ref>.
#در مقدمه نويسنده چنين آمده است: «... براى بيان مسائل ظاهر و باطن حج، آيات فراوانى در كتاب حق آمده و روايات بسيار مهمى در معتبرترين كتب حديث ضبط شده است. از آنجا كه فرصت زائر در زمان حج، اندك و ظرفيت قلبى و معنوى بسيارى از مسافران راه عشق، محدود است و كسى را وقت مطالعه و دقت در آن همه آيه و روايت نيست، بعثه مقام معظم رهبرى، از اينجانب درخواست كرد تا چهل حديث در رابطه با اين حقيقت عرشى و معنوى بنويسم و توضيح بدهم تا مسافران راه حق و فضيلت و مسير عشق و معرفت بيش از پيش با برنامه‌هاى باطنى و اخلاقى و عرفانى حج آشنا شوند...» <ref>مقدمه كتاب، ص5-7</ref>.
 
#حيات بدون دعا، زندگى منهاى اشك و زارى، حيات جمادى است. نياز انسان به دعا نيازى مبرم و احتياجش به گريه و زارى در پيشگاه حق احتياجى طبيعى است.{{شعر}}
2. حيات بدون دعا، زندگى منهاى اشك و زارى، حيات جمادى است. نياز انسان به دعا نيازى مبرم و احتياجش به گريه و زارى در پيشگاه حق احتياجى طبيعى است.
#:{{ب|''گريه بر هر درد بى‌درمان دواست''|2=''چشم گريان چشمه فيض خداست''}}
 
#:{{ب|''تا نگريد طفل كى نوشد لبن ''|2=''تا نگريد ابر كى رويد چمن''}}
{| class="wikitable poem"
#:{{ب|''تا نگريد طفلك حلوافروش ''|2=''ديگ بخشايش نمى‌آيد به جوش''}}{{پایان شعر}}
|-
#:آن‌كه نسبت به دعا كبر ورزد، آن‌كه احساس نياز به دعا نكند، آن‌كه خود را محتاج به انابه و تضرع نداند، از گروه مستكبران و به فرموده كتاب حق، مستحق عذاب الهى است... <ref>ر.ك: متن كتاب، ص33</ref>.
! گريه بر هر درد بى‌درمان دواست !! چشم گريان چشمه فيض خداست  
#جمله عرشى و ملكوتىِ «دنيا مزرعه آخرت است» از رسول الهى، معروف و مشهور مى‌باشد. آرى آخرتِ آباد، ثمره دنياى حلال و معادِ پاك ميوه مال حلال و عمل صالح و اخلاق حسنه است... حضرت باقر(ع) فرمود: آن‌كه از چهار طريق مال و ثروت به دست آورد، چهار عمل از او پذيرفته نخواهد شد؛ آن‌كه از طريق غش در معامله و ربا و خيانت و سرقت كسب مال كند، زكات و صدقه و حج و عمره او در پيشگاه حق قبول نمى‌شود و نيز فرمود: خداوند حج و عمره‌اى كه مخارجش از مال حرام تأمين شده نمى‌پذيرد <ref>ر.ك: همان، ص66-70</ref>.
|}.
#حِجر اسماعيل كه در دامن بيت و داخل مطاف است، محل زندگى هاجر، آن انسان والا و كم‌نظير و جايگاه زندگى اسماعيل، آن نمونه اعلاى انسانيت و اقامه‌كننده نماز و اداكننده زكات و وفادار به پيمان و آن شخصيتى است كه خداوند عزيز در قرآن مجيد، او را «صادق الوعد» ستوده و نسبت به او اعلام رضايت فرموده است؛ آن بزرگ‌پيامبرى كه زن و فرزند را به نماز و عبادت خدا دعوت مى‌كرد و در كنار بيت زندگى را به عبادت و مناجات و خدمت به مردم منطقه و تربيت عباد حق مى‌گذراند. حجر اسماعيل، بنا بر مشهور، مدفن عده‌اى از انبيا و سفراى حق و محل دفن هاجر و اسماعيل است. امامان شيعه در آن محل به عبادت و مناجات با قاضى‌الحاجات مى‌پرداختند و به دعا و راز و نياز در آن مكان شريف اصرار داشتند... على بن مزيد مى‌گويد: «حضرت صادق(ع) را در حجر اسماعيل زير ناودان ديدم كه متوجه بيت بود و دو دست به دعا برداشته، به محضر حق عرضه مى‌داشت: الهى به ناتوانيم و اندك چاره‌ام رحم كن. الهى رحمت دنيا و آخرتت را بر من نازل فرما و از روزى واسعت بر من زياد گردان و شر فاسقان جن و انس را و فاسقان عرب و عجم را از من دور كن. خدايا روزيم را وسعت ده و بر من تنگ مگير. الهى به من رحمت آور و مرا عذاب مكن. از من راضى شو و بر من غضب منما. به‌حقيقت كه شنونده دعايى و نزديكى و اجابت‌كننده خواسته بندگانى <ref>ر.ك: همان، ص91</ref>.
 
#انسان جامع همه استعدادهاست. قواى روحانى و ملكوتى، در حدى كه انسان را به عالى‌ترين مدارج كمال برساند، در انسان قرار داده شده. ظرف رسيدن به كمالات و حقايق همين دنيايى است كه انسان در آن زندگى مى‌كند و زندگى دنيا همراه با تبعاتى همانند جسم، غريزه، شهوت، خوردن و آشاميدن و پوشيدن و كسب و كار و تجارت و كوشش است. رابطه انسان با اين امور نبايد بى‌حدومرز باشد. اگر راه شكم و شهوت بدون مرز و حد باشد، انسان به‌تدريج محكوم اين دو برنامه شده و از وجود او موجودى تبهكار و آلوده و ستمگر ساخته خواهد شد. راه جلوگيرى از بى‌حدومرز شدن شكم و شهوت فقط و فقط عبادت است؛ آن‌هم عبادتى كه وحى آن را نظام داده است... بينايان راه فرموده‌اند: «بدان كه مقصود اصلى از آفرينش انسان معرفت حق و رسيدن به عشق او و مأنوس شدن با حضرت اوست»... حضرت رضا(ع) فرمود: «حضرت صادق(ع) فرمود: چون زائر از پس اتمام برنامه‌هاى منا كوچ كند، ملكى دستش را بين دو شانه او گذارد و به او گويد زندگى را از سر بگير!» <ref>ر.ك: همان، ص109-114</ref>.
{| class="wikitable poem"
#ثواب عهده‌دار امور زائر در نبود زائر: قال علي بن الحسين(ع): «من خلف حاجاً في أهله و ماله كان له كأجره حتى كأنه يستلم الأحجار»؛ حضرت سجاد(ع) فرمود: «آن‌كه در وطن، در نبود زائر، عهده‌دار امور خانوادگى و مالى حاجى شود، اجرش مانند اجر حاجى است و حتى مانند اين است كه خود او به زيارت رفته باشد» <ref>همان، ص138</ref>.
|-
! تا نگريد طفل كى نوشد لبن !! تا نگريد ابر كى رويد چمن  
|}.
 
{| class="wikitable poem"
|-
! تا نگريد طفلك حلوافروش !! ديگ بخشايش نمى‌آيد به جوش  
|}.
 
آن‌كه نسبت به دعا كبر ورزد، آن‌كه احساس نياز به دعا نكند، آن‌كه خود را محتاج به انابه و تضرع نداند، از گروه مستكبران و به فرموده كتاب حق، مستحق عذاب الهى است... <ref>ر.ك: متن كتاب، ص33</ref>.
 
3. جمله عرشى و ملكوتىِ «دنيا مزرعه آخرت است» از رسول الهى، معروف و مشهور مى‌باشد. آرى آخرتِ آباد، ثمره دنياى حلال و معادِ پاك ميوه مال حلال و عمل صالح و اخلاق حسنه است... حضرت باقر(ع) فرمود: آن‌كه از چهار طريق مال و ثروت به دست آورد، چهار عمل از او پذيرفته نخواهد شد؛ آن‌كه از طريق غش در معامله و ربا و خيانت و سرقت كسب مال كند، زكات و صدقه و حج و عمره او در پيشگاه حق قبول نمى‌شود و نيز فرمود: خداوند حج و عمره‌اى كه مخارجش از مال حرام تأمين شده نمى‌پذيرد <ref>ر.ك: همان، ص66-70</ref>.
 
4. حِجر اسماعيل كه در دامن بيت و داخل مطاف است، محل زندگى هاجر، آن انسان والا و كم‌نظير و جايگاه زندگى اسماعيل، آن نمونه اعلاى انسانيت و اقامه‌كننده نماز و اداكننده زكات و وفادار به پيمان و آن شخصيتى است كه خداوند عزيز در قرآن مجيد، او را «صادق الوعد» ستوده و نسبت به او اعلام رضايت فرموده است؛ آن بزرگ‌پيامبرى كه زن و فرزند را به نماز و عبادت خدا دعوت مى‌كرد و در كنار بيت زندگى را به عبادت و مناجات و خدمت به مردم منطقه و تربيت عباد حق مى‌گذراند. حجر اسماعيل، بنا بر مشهور، مدفن عده‌اى از انبيا و سفراى حق و محل دفن هاجر و اسماعيل است. امامان شيعه در آن محل به عبادت و مناجات با قاضى‌الحاجات مى‌پرداختند و به دعا و راز و نياز در آن مكان شريف اصرار داشتند... على بن مزيد مى‌گويد: «حضرت صادق(ع) را در حجر اسماعيل زير ناودان ديدم كه متوجه بيت بود و دو دست به دعا برداشته، به محضر حق عرضه مى‌داشت: الهى به ناتوانيم و اندك چاره‌ام رحم كن. الهى رحمت دنيا و آخرتت را بر من نازل فرما و از روزى واسعت بر من زياد گردان و شر فاسقان جن و انس را و فاسقان عرب و عجم را از من دور كن. خدايا روزيم را وسعت ده و بر من تنگ مگير. الهى به من رحمت آور و مرا عذاب مكن. از من راضى شو و بر من غضب منما. به‌حقيقت كه شنونده دعايى و نزديكى و اجابت‌كننده خواسته بندگانى <ref>ر.ك: همان، ص91</ref>.
 
5. انسان جامع همه استعدادهاست. قواى روحانى و ملكوتى، در حدى كه انسان را به عالى‌ترين مدارج كمال برساند، در انسان قرار داده شده. ظرف رسيدن به كمالات و حقايق همين دنيايى است كه انسان در آن زندگى مى‌كند و زندگى دنيا همراه با تبعاتى همانند جسم، غريزه، شهوت، خوردن و آشاميدن و پوشيدن و كسب و كار و تجارت و كوشش است. رابطه انسان با اين امور نبايد بى‌حدومرز باشد. اگر راه شكم و شهوت بدون مرز و حد باشد، انسان به‌تدريج محكوم اين دو برنامه شده و از وجود او موجودى تبهكار و آلوده و ستمگر ساخته خواهد شد. راه جلوگيرى از بى‌حدومرز شدن شكم و شهوت فقط و فقط عبادت است؛ آن‌هم عبادتى كه وحى آن را نظام داده است... بينايان راه فرموده‌اند: «بدان كه مقصود اصلى از آفرينش انسان معرفت حق و رسيدن به عشق او و مأنوس شدن با حضرت اوست»... حضرت رضا(ع) فرمود: «حضرت صادق(ع) فرمود: چون زائر از پس اتمام برنامه‌هاى منا كوچ كند، ملكى دستش را بين دو شانه او گذارد و به او گويد زندگى را از سر بگير!» <ref>ر.ك: همان، ص109-114</ref>.
 
6. ثواب عهده‌دار امور زائر در نبود زائر: قال علي بن الحسين(ع): «من خلف حاجاً في أهله و ماله كان له كأجره حتى كأنه يستلم الأحجار»؛ حضرت سجاد(ع) فرمود: «آن‌كه در وطن، در نبود زائر، عهده‌دار امور خانوادگى و مالى حاجى شود، اجرش مانند اجر حاجى است و حتى مانند اين است كه خود او به زيارت رفته باشد» <ref>همان، ص138</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش