۱۴۷٬۰۸۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURکرامت کلماتJ1.jpg | عنوان = | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = اعتمادی، محمدجواد (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =معین | مکان نشر =تهران | سال نشر =1400 | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE.....AUTOMATION...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''کرامت کلمات''' تألیف دکتر محمدجواد | '''کرامت کلمات''' تألیف دکتر [[اعتمادی، محمدجواد|محمدجواد اعتمادی]]، نویسنده در این کتاب کوشیده در کلمات [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] تأمل کند و جستجویی مشتاقانه در سخنان او داشته باشد و در حد توان و گنجایش متن مقالات را بفهمد و بفهماند. کتاب در پنج فصل تدوین شده که شامل 528 پاره از کتاب «مقالات» است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
این کتاب جستجویی است در سخنان بهجامانده از شمس | این کتاب جستجویی است در سخنان بهجامانده از [[شمس تبریزی، محمد|شمس تبریزی]]؛ کسی که خود عادت به نوشتن نداشت و سخن را جوشان و جاری و زنده خوش میداشت؛ اما اشارات و کلمات او در صفحات کتاب «مقالات» ثبت شد و به دست آیندگان رسید. کتابی که اگر به قلم کاتبانی که سخن [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] را میشنیدند، نوشته نمیشد، ما سخنان خود [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] را نمیخواندیم و فقط طنین کلام او را در شعر مولانا میشنیدیم. صدایی که در دوران اقامت شمس در قونیه، در هیئت کلمات «مقالات» از دهان او جاری شد، به برکت موهبت کتابت بر کاغذها نقش بست و از گذر زمان محفوظ ماند و یادگار عزیز و عظیمی شد برای جویندگان و تشنگان معنا و دوستداران شمس و مولانا. | ||
اینگونه شد که کتاب «مقالات» گنجینهای شد از سخنان شمس تبریزی. سخنان صاف و زلالی که رنگ و آهنگ آسمان را دارد، کلامی که روشنیبخش چشم و جان است؛ البته خواندن مقالات و شنیدن سخنان شمس آسان نیست. الفاظ و عبارات | اینگونه شد که کتاب «مقالات» گنجینهای شد از سخنان [[شمس تبریزی، محمد|شمس تبریزی]]. سخنان صاف و زلالی که رنگ و آهنگ آسمان را دارد، کلامی که روشنیبخش چشم و جان است؛ البته خواندن مقالات و شنیدن سخنان شمس آسان نیست. الفاظ و عبارات [[شمس تبریزی، محمد|شمس]]، صاعقهوار است و آتشین، برنده و ژرف و سوزان؛ اعجاز ایجاز است و جمع صورت با معنایی شگرف. کلماتی که رستخیزی ناگهان در جان مولانا برانگیخت و آتشی در بیشۀ اندیشههای او برافروخت. | ||
همانگونه که شخصیت شمس شگرف غریب و فهمگریز است، کلام او نیز اندیشهسوزیها و فهمگریزیها و عجایب بسیار دارد. در کنار غرابت و دیریابی کلام شمس، ساختار ویژۀ کتاب «مقالات» نیز کار جوینده را دشوارتر میکند. «مقالات» به لحاظ صورت و ساختار شبیه هیچ کتاب دیگری در متون صوفیه نیست. این کتاب نه آغازی دارد و نه سیر مشخصی و نه پایانی، بلکه گسستهپارههایی است که از سخنان شمس ضبط شده و بر کاغذها نوشته شده است. در موارد بسیاری کاتب به میانۀ سخن شمس رسیده و ابتدای کلام را از دست داده است. در موارد دیگری سخن نیمهتمام رها میشود و انتهای کلام نوشته نشده است. خود کلام شمس نیز گریزپا و چابک و رامنشدنی است که در کنار گسستهپاره بودن عبارات، متنی به وجود آورده که مطالعۀ آن روشی متفاوت و نگاهی دیگرگون طلب میکند. | همانگونه که شخصیت [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] شگرف غریب و فهمگریز است، کلام او نیز اندیشهسوزیها و فهمگریزیها و عجایب بسیار دارد. در کنار غرابت و دیریابی کلام شمس، ساختار ویژۀ کتاب «مقالات» نیز کار جوینده را دشوارتر میکند. «مقالات» به لحاظ صورت و ساختار شبیه هیچ کتاب دیگری در متون صوفیه نیست. این کتاب نه آغازی دارد و نه سیر مشخصی و نه پایانی، بلکه گسستهپارههایی است که از سخنان [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] ضبط شده و بر کاغذها نوشته شده است. در موارد بسیاری کاتب به میانۀ سخن شمس رسیده و ابتدای کلام را از دست داده است. در موارد دیگری سخن نیمهتمام رها میشود و انتهای کلام نوشته نشده است. خود کلام [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] نیز گریزپا و چابک و رامنشدنی است که در کنار گسستهپاره بودن عبارات، متنی به وجود آورده که مطالعۀ آن روشی متفاوت و نگاهی دیگرگون طلب میکند. | ||
در سطرهای کتاب «مقالات» عباراتی یافت میشود که معنای عظیمی را در خود نهفته دارد و حقیقتاً میتواند چراغی در دل و اندیشۀ آدمی برافروزد. افزون بر ارزش معرفتی و ژرفای معنوی که بسیاری از عبارات شمس دارد، دربارۀ زندگی او و احوال و تجربههایش نیز عبارات مفیدی در مقالات یافت میشود. با وجود جستجوها و پژوهشهای انجامشده، تا روزگانی کنونی نیز همچنان ابعادی از زندگی و شخصیت شمس، ناشناخته مانده و کیستی او در پردههای راز و معما پنهان مانده است. تأمل در عباراتی از «مقالات» میتواند شناخت عمیقتر و درستتری از شمس به ارمغان بیاورد. از سوی دیگر اندیشهها و آموزههای شمس و همچنین تجربههای زیستۀ او، میتواند برای جویندگان حقیقت و معرفت، فایدههای بسیاری داشته باشد. | در سطرهای کتاب «مقالات» عباراتی یافت میشود که معنای عظیمی را در خود نهفته دارد و حقیقتاً میتواند چراغی در دل و اندیشۀ آدمی برافروزد. افزون بر ارزش معرفتی و ژرفای معنوی که بسیاری از عبارات شمس دارد، دربارۀ زندگی او و احوال و تجربههایش نیز عبارات مفیدی در مقالات یافت میشود. با وجود جستجوها و پژوهشهای انجامشده، تا روزگانی کنونی نیز همچنان ابعادی از زندگی و شخصیت شمس، ناشناخته مانده و کیستی او در پردههای راز و معما پنهان مانده است. تأمل در عباراتی از «مقالات» میتواند شناخت عمیقتر و درستتری از شمس به ارمغان بیاورد. از سوی دیگر اندیشهها و آموزههای [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] و همچنین تجربههای زیستۀ او، میتواند برای جویندگان حقیقت و معرفت، فایدههای بسیاری داشته باشد. | ||
نویسنده در این کتاب کوشیده در کلمات شمس تأمل کند و جستجویی مشتاقانه در سخنان او داشته باشد و در حد توان و گنجایش متن مقالات را بفهمد و بفهماند. کتاب در پنج فصل تدوین شده که شامل 528 پاره از کتاب «مقالات» است. فصل اول دربارۀ سالهای کودکی و نوجوانی شمس است و اشارات او را دربارۀ سالهای کودکی و نوجوانیاش روایت کرده است. فصل دوم تلاشی است برای ترسیم پارهای از ویژگیهای شخصیتی و رفتاری شمس و از طریق تأمل در عباراتی از «مقالات» کوشیده شده شناخت بهتری دربارۀ شخصیت و رفتار شمس حاصل شود. | نویسنده در این کتاب کوشیده در کلمات [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] تأمل کند و جستجویی مشتاقانه در سخنان او داشته باشد و در حد توان و گنجایش متن مقالات را بفهمد و بفهماند. کتاب در پنج فصل تدوین شده که شامل 528 پاره از کتاب «مقالات» است. فصل اول دربارۀ سالهای کودکی و نوجوانی شمس است و اشارات او را دربارۀ سالهای کودکی و نوجوانیاش روایت کرده است. فصل دوم تلاشی است برای ترسیم پارهای از ویژگیهای شخصیتی و رفتاری [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] و از طریق تأمل در عباراتی از «مقالات» کوشیده شده شناخت بهتری دربارۀ شخصیت و رفتار شمس حاصل شود. | ||
فصل سوم دربارۀ دوران سفرهای شمس است و دیدارهایی که در سالهای عمر با افراد گوناگون داشته است. پارهای از سخنانی که شمس در نقد کار و حال مشایخ روزگار و کسانی که در صحبت او بودهاند بر زبان آورده، در این فصل جمع آمده است. فصل چهارم کتاب دربارۀ رابطۀ شمس و | فصل سوم دربارۀ دوران سفرهای شمس است و دیدارهایی که در سالهای عمر با افراد گوناگون داشته است. پارهای از سخنانی که شمس در نقد کار و حال مشایخ روزگار و کسانی که در صحبت او بودهاند بر زبان آورده، در این فصل جمع آمده است. فصل چهارم کتاب دربارۀ رابطۀ [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] و [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]]<nowiki/>ست. کوشش شده پارههای سخن شمس به گونهای چیده شود که روایتی از واقعۀ عظیم پیوند او و مولانا به دست داده شود و سیر ماجرا از آغاز تا پایان، از طلب و شوق نخستین تا سفر و فراق همیشگی ترسیم شود. در این چهار فصل اول کتاب، پس از هر عبارت نقلشده از «مقالات» نکاتی که نتیجۀ تأمل در آن عبارت است نوشته شده و در موارد بسیاری نویسنده کوشیده با نظرکردن به سخنان [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]]، کلام [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] بهتر درک شود. | ||
اما فصل پایانی که مفصلترین بخش کتاب است، مجموعهای است از اندیشهها و آموزههای شمس در موضوعات گوناگون. این فصل بهنوعی برگزیدۀ موضوعی «مقالات» شمس است. تلاش شده سخنان شمس دربارۀ موضوعات گوناگونی نظیر خدا، انسان، سلوک، عشق و ... جمعآوری شود. عبارات به شیوۀ پلکانی (شبیه شعر نو) نقل شده تا آهسته و با درنگ و تأمل خوانده شود و هر متن مجالی باشد بر کشف و درک.<ref> [https://literaturelib.com/books/5570 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | اما فصل پایانی که مفصلترین بخش کتاب است، مجموعهای است از اندیشهها و آموزههای [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] در موضوعات گوناگون. این فصل بهنوعی برگزیدۀ موضوعی «مقالات» شمس است. تلاش شده سخنان [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] دربارۀ موضوعات گوناگونی نظیر خدا، انسان، سلوک، عشق و ... جمعآوری شود. عبارات به شیوۀ پلکانی (شبیه شعر نو) نقل شده تا آهسته و با درنگ و تأمل خوانده شود و هر متن مجالی باشد بر کشف و درک.<ref> [https://literaturelib.com/books/5570 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||