۱۰۷٬۲۶۰
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURمفتاح الفضلا (فرهنگ فارسی از سدۀ نهم)J1.jpg | عنوان =مفتاح الفضلا (فرهنگ فارسی از سدۀ نهم) | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = شادی آبادی، محمد بن داود (نویسنده) بوشسکایته، داینا (محقق) |زبان | زبان = | کد کن...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''مفتاح الفضلا (فرهنگ فارسی از سدۀ نهم)''' تألیف محمد بن داود شادی | '''مفتاح الفضلا (فرهنگ فارسی از سدۀ نهم)''' تألیف [[شادی آبادی، محمد بن داود|محمد بن داود شادی آبادی]]، تصحیح و تحقیق دکتر [[بوشسکایته، داینا|داینا بوشسکایته]]؛ این کتاب فرهنگ لغت فارسی به فارسی از سدۀ نهم است که در شبه قارۀ هند نوشته شده و در آن گاهی به معادلهای عربی و هندی واژههای فارسی نیز اشاره شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
«مفتاح الفضلا» فرهنگ لغت فارسی به فارسی از سدۀ نهم است که در شبه قارۀ هند نوشته شده و در آن گاهی به معادلهای عربی و هندی واژههای فارسی نیز اشاره شده است. در زمان تألیف این کتاب، زبان فارسی در بین طبقات دولتی و فرهنگی جامعۀ هند به عنوان زبان رسمی گسترش و ثبوت پیدا کرده بود؛ بنابراین نیاز به شناخت بهتر فرهنگ و ادبیات فارسی و آموختن خود زبان فارسی و داشتن ابزارهای آموزشی آن در میان نخبگان جامعه بهشدت حس میشد. بر اساس همین احساس نیاز و رشد روزافزون آن، فرهنگنویسی فارسی از سدۀ هفتم در شبهقاره شکل گرفت و گسترش ثابت و پیوسته یافت. زمان تألیف این کتاب مطابق با اولین دورۀ فرهنگنویسی فارسی در شبهقاره (از سدۀ هفتم تا سدۀ یازدهم) است؛ زمانی که پایگاه فرهنگنویسی فارسی کاملاً از ایران به شبهقاره منتقل شده بود و در همۀ مناطق شبهقاره آن زمان، آثار برجستهای در حوزۀ فرهنگنویسی تألیف شده بود. تاریخ دقیق نگارش این کتاب سال 873 قمری است؛ مصادف با آخرین سال حکومت ابوالمظفر محمودشاه خلجی که در زمان او سلطنت مالوه به اوج تعالی و توفیق رسید. | «مفتاح الفضلا» فرهنگ لغت فارسی به فارسی از سدۀ نهم است که در شبه قارۀ هند نوشته شده و در آن گاهی به معادلهای عربی و هندی واژههای فارسی نیز اشاره شده است. در زمان تألیف این کتاب، زبان فارسی در بین طبقات دولتی و فرهنگی جامعۀ هند به عنوان زبان رسمی گسترش و ثبوت پیدا کرده بود؛ بنابراین نیاز به شناخت بهتر فرهنگ و ادبیات فارسی و آموختن خود زبان فارسی و داشتن ابزارهای آموزشی آن در میان نخبگان جامعه بهشدت حس میشد. بر اساس همین احساس نیاز و رشد روزافزون آن، فرهنگنویسی فارسی از سدۀ هفتم در شبهقاره شکل گرفت و گسترش ثابت و پیوسته یافت. زمان تألیف این کتاب مطابق با اولین دورۀ فرهنگنویسی فارسی در شبهقاره (از سدۀ هفتم تا سدۀ یازدهم) است؛ زمانی که پایگاه فرهنگنویسی فارسی کاملاً از ایران به شبهقاره منتقل شده بود و در همۀ مناطق شبهقاره آن زمان، آثار برجستهای در حوزۀ فرهنگنویسی تألیف شده بود. تاریخ دقیق نگارش این کتاب سال 873 قمری است؛ مصادف با آخرین سال حکومت ابوالمظفر محمودشاه خلجی که در زمان او سلطنت مالوه به اوج تعالی و توفیق رسید. | ||
از نسبت مؤلف کتاب که نامش را در دیباچۀ یکی از نسخهها به شکل | از نسبت مؤلف کتاب که نامش را در دیباچۀ یکی از نسخهها به شکل «[[شادی آبادی، محمد بن داود|محمد بن داوود بن محمد بن محمود شادیآبادی]]» آورده است، پیداست او در شادیآباد به دنیا آمده یا مدتی دراز در آنجا زیسته و حتما از فضای فرهنگی این شهر به نفع فعالیتهای خود سود برده است. آثار دیگر او شامل شرح دیوان انوری، شرح دیوان خاقانی و الحیل نیز به او منسوب شده است. | ||
امروزه مفتاح الفضلا به دلیل قدمتش نزد هندشناسان و تاریخدانان هند از اهمیت شایانی برخوردار است و در تحقیقات مربوط به اقتصاد، آموزش و پرورش، وضعیت زنان، فنآوریها، هنر و فرهنگ هند در قرون وسطی بدان ارجاع داده میشود. | امروزه مفتاح الفضلا به دلیل قدمتش نزد هندشناسان و تاریخدانان هند از اهمیت شایانی برخوردار است و در تحقیقات مربوط به اقتصاد، آموزش و پرورش، وضعیت زنان، فنآوریها، هنر و فرهنگ هند در قرون وسطی بدان ارجاع داده میشود. | ||
در دیباچۀ مختصر این کتاب نویسنده توضیحاتی کلی دربارۀ چرایی و چگونگی تدوین این فرهنگ ارائه داده است. مؤلف در این دیباچه میگوید بخشی از مدخلهای فرهنگ خود را از دواوین خاقانی، معزی، انوری، نظامی، | در دیباچۀ مختصر این کتاب نویسنده توضیحاتی کلی دربارۀ چرایی و چگونگی تدوین این فرهنگ ارائه داده است. مؤلف در این دیباچه میگوید بخشی از مدخلهای فرهنگ خود را از دواوین [[خاقانی، بدیل بن علی|خاقانی]]، [[معزی، محمدکاظم|معزی]]، [[انوری، محمد بن محمد|انوری]]، [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی]]، [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]]، سفاهانی و [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] جمع کرده است. بنابراین به نظر میرسد پیکرۀ محوری این فرهنگ از متون منظوم فارسی تهیه شده باشد؛ اما مؤلف مشخص نمیکند بر اساس چه معیارهایی واژههای موردنظرش را از خلال متون انتخاب کرده و در فرهنگ خود مدخل نموده است. با این وجود به نظر میرسد هدف نویسنده، بیشتر تدوین فرهنگی تخصصی برای خواندن اشعار فارسی بوده است تا تألیف فرهنگی عمومی به روش سنتی کتابخانهای. | ||
مفتاح الفضلا دو فسم دارد. قسم اول دربردارندۀ فهرست کلمهها و تعاریف آنهاست و در قسم دوم کلمات مرکب و عبارات ادبی استخراجشده از اشعار مختلف گرد آمده است. قسم دوم بیشتر تخصصی است و حقیقتاً میتوان آن را «فرهنگ شعری» نامید. هر دو قسم بر اساس حروف الفبا تنظیم شده است؛ البته روش تنظیم و ترتیب واژههای این فرهنگ، کاملاً منطبق با روش مرسوم امروزی نیست. مدخلها ابتدا بر اساس حرف اول واژه که مؤلف آن را «باب» نامیده، سپس بر اساس حرف آخر آن که معمولاً در فرهنگهای دیگر آن را «فصل» مینامند و مؤلف به جای فصل، نام حرف الفبایی مدنظر را ذکر کرده، تنظیم شده است؛ برای مثال مؤلف این فرهنگ به جای «باب الف، فصل الف» گفته است: «باب الالف مع الالف». | مفتاح الفضلا دو فسم دارد. قسم اول دربردارندۀ فهرست کلمهها و تعاریف آنهاست و در قسم دوم کلمات مرکب و عبارات ادبی استخراجشده از اشعار مختلف گرد آمده است. قسم دوم بیشتر تخصصی است و حقیقتاً میتوان آن را «فرهنگ شعری» نامید. هر دو قسم بر اساس حروف الفبا تنظیم شده است؛ البته روش تنظیم و ترتیب واژههای این فرهنگ، کاملاً منطبق با روش مرسوم امروزی نیست. مدخلها ابتدا بر اساس حرف اول واژه که مؤلف آن را «باب» نامیده، سپس بر اساس حرف آخر آن که معمولاً در فرهنگهای دیگر آن را «فصل» مینامند و مؤلف به جای فصل، نام حرف الفبایی مدنظر را ذکر کرده، تنظیم شده است؛ برای مثال مؤلف این فرهنگ به جای «باب الف، فصل الف» گفته است: «باب الالف مع الالف». |