۱۰۶٬۵۵۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURراه و رسم نویسندگانJ1.jpg | عنوان =راه و رسم نویسندگان | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = نقیبی، آرش (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =فرهنگ آرش | مکان نشر =تهران | سال نشر =1401 | کد ات...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''راه و رسم نویسندگان''' تألیف آرش | '''راه و رسم نویسندگان''' تألیف [[نقیبی، آرش|آرش نقیبی]]، این کتاب در ادامۀ کتاب قبلی نویسنده با عنوان «جهان نویسندگان» است که در آن به آثار بیش از هفتاد نویسندۀ بزرگ ادبیات جهان پرداخته بود. توجه نویسنده در این کتاب به طور مشخص به ادبیات جهانی بوده است؛ چیزی که فقر و عدم آگاهی از آن سالهاست احساس میشود. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
این کتاب در ادامۀ کتاب قبلی نویسنده با عنوان «جهان نویسندگان» است که در آن به آثار بیش از هفتاد نویسندۀ بزرگ ادبیات جهان پرداخته بود. توجه نویسنده در این کتاب به طور مشخص به ادبیات جهانی بوده است؛ چیزی که فقر و عدم آگاهی از آن سالهاست احساس میشود؛ از اینرو تدوین و انتشار این کتاب از دو جهت سودمند است؛ نخست آشنایی مخاطبان ایرانی با نویسندگان بزرگ جهان و دیگر توجه مترجمان ایرانی به آثار نویسندگان نابی که در این اثر معرفی شدهاند و هنوز کتابهایشان به فارسی برگردانده نشده است و این در حالی است که بازار کتاب ایران از ترجمههای نویسندگان بازاری و دستچندم ادبیات جهان، اشباع شده؛ چراکه نه قاطبۀ ناشران ایران این دید کتابشناسی و نویسندهشناسی را دارند که بتوانند سره را از ناسره تشخیص بدهند و نه مترجم جماعت وطنی، بصیرت درستی از ادبیات دنیای امروز را دارد. | این کتاب در ادامۀ کتاب قبلی نویسنده با عنوان «جهان نویسندگان» است که در آن به آثار بیش از هفتاد نویسندۀ بزرگ ادبیات جهان پرداخته بود. توجه نویسنده در این کتاب به طور مشخص به ادبیات جهانی بوده است؛ چیزی که فقر و عدم آگاهی از آن سالهاست احساس میشود؛ از اینرو تدوین و انتشار این کتاب از دو جهت سودمند است؛ نخست آشنایی مخاطبان ایرانی با نویسندگان بزرگ جهان و دیگر توجه مترجمان ایرانی به آثار نویسندگان نابی که در این اثر معرفی شدهاند و هنوز کتابهایشان به فارسی برگردانده نشده است و این در حالی است که بازار کتاب ایران از ترجمههای نویسندگان بازاری و دستچندم ادبیات جهان، اشباع شده؛ چراکه نه قاطبۀ ناشران ایران این دید کتابشناسی و نویسندهشناسی را دارند که بتوانند سره را از ناسره تشخیص بدهند و نه مترجم جماعت وطنی، بصیرت درستی از ادبیات دنیای امروز را دارد. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
از میان پنجاه مقالۀ این کتاب سهم عمده را نویسندگان فرانسوی دارند و بعد از آن به نویسندگان مهم کلاسیک و معاصر اروپا، آسیا (ژاپنی، ترک و عرب) و آمریکای لاتین پرداخته شده است. توجه و عطف نظر نویسنده در این مقالات بیشتر به ادبیات خلاقه (رمان، شعر و نمایشنامه) بوده است؛ ولی در میان چهرههای این کتاب چند سیاستپیشه و منتقد ادبی نیز وجود دارند؛ بزرگانی چون لئون بلوم، رمون آرون و رولان بارت. | از میان پنجاه مقالۀ این کتاب سهم عمده را نویسندگان فرانسوی دارند و بعد از آن به نویسندگان مهم کلاسیک و معاصر اروپا، آسیا (ژاپنی، ترک و عرب) و آمریکای لاتین پرداخته شده است. توجه و عطف نظر نویسنده در این مقالات بیشتر به ادبیات خلاقه (رمان، شعر و نمایشنامه) بوده است؛ ولی در میان چهرههای این کتاب چند سیاستپیشه و منتقد ادبی نیز وجود دارند؛ بزرگانی چون لئون بلوم، رمون آرون و رولان بارت. | ||
دربارۀ گرهارت هاوپتمان در این کتاب آمده است: «نفوذ گرهارت نمایشنامهنویس بزرگ آلمانی و برندۀ جایزۀ نوبل ادبیات سال 1912 در دورهای پنجاهساله در ادبیات آلمان ادامه داشت و جالب اینجاست که این نفوذ نهتنها در طبقات محروم جامعه بلکه در میان نخبگان ادبی جاری بود؛ به طوری که برای اجرای نمایشنامههای او از هر جنس و سلیقه و طبقهای صف میکشیدند و کتابهایش در کسری از ثانیه در کتابفروشیها نایاب میشد. شاید کمتر چهرهای در تاریخ ادبیات آلمانی توانسته باشد تا این اندازه به روح ملی این کشور نزدیک شود و با زبان همۀ اقشار اجتماع سخن بگوید». (ص 61) | دربارۀ [[گرهارت هاوپتمان]] در این کتاب آمده است: «نفوذ گرهارت نمایشنامهنویس بزرگ آلمانی و برندۀ جایزۀ نوبل ادبیات سال 1912 در دورهای پنجاهساله در ادبیات آلمان ادامه داشت و جالب اینجاست که این نفوذ نهتنها در طبقات محروم جامعه بلکه در میان نخبگان ادبی جاری بود؛ به طوری که برای اجرای نمایشنامههای او از هر جنس و سلیقه و طبقهای صف میکشیدند و کتابهایش در کسری از ثانیه در کتابفروشیها نایاب میشد. شاید کمتر چهرهای در تاریخ ادبیات آلمانی توانسته باشد تا این اندازه به روح ملی این کشور نزدیک شود و با زبان همۀ اقشار اجتماع سخن بگوید». (ص 61) | ||
روش نویسنده در این کتاب، بدین صورت است که ابتدا نگاهی مختصر به زندگی نویسنده انداخته و سپس آثارش را به اختصار بررسی کرده است. | روش نویسنده در این کتاب، بدین صورت است که ابتدا نگاهی مختصر به زندگی نویسنده انداخته و سپس آثارش را به اختصار بررسی کرده است. | ||
دربارۀ جووانی ورگا در این کتاب میخوانیم: «فصل شکوفایی ادبی ورگا از سال 1880 میلادی با مجموعه داستان (زندگی در کشتزارها) آغاز میشود. پرسوناژهای این مجموعهداستان جملگی از پایینترین لایههای اجتماع دستچین شدهاند و در فقری هولناک و تباهی اخلاقی غوطه میزنند. یکی از بهترین داستانهای این مجموعه (سوارکار روستایی) است که چندسال بعد ورگا اقتباسی تئاتری از آن کرد و در سراسر ایتالیا به روی صحنه رفت». (ص 103) | دربارۀ [[جووانی ورگا]] در این کتاب میخوانیم: «فصل شکوفایی ادبی ورگا از سال 1880 میلادی با مجموعه داستان (زندگی در کشتزارها) آغاز میشود. پرسوناژهای این مجموعهداستان جملگی از پایینترین لایههای اجتماع دستچین شدهاند و در فقری هولناک و تباهی اخلاقی غوطه میزنند. یکی از بهترین داستانهای این مجموعه (سوارکار روستایی) است که چندسال بعد ورگا اقتباسی تئاتری از آن کرد و در سراسر ایتالیا به روی صحنه رفت». (ص 103) | ||
زیگوند موریتس نویسندۀ بزرگ مجارستانی از دیگر نویسندگانی است که در این کتاب بدان پرداخته شده است. در نوشتار مربوط به او آمده است: «توصیف زندگی دهقانان یکی از دستمایههای مهم ادبیات قرن بیستم است و برخلاف تبلیغات کمونیستی که در تلاش بود این نحله از ادبیات را با رئالیسم سوسیالیستی پیوند دهد، این جنس ادبی مطلقا رنگوبوی مارکسیستی و چپگرایانه نداشت و بسیاری از نویسندگانی که در این حوزه قلم زدهاند، هرچند دغدغه عدالتطلبی داشتند اما سرسپرده کمونیسم نبودهاند. در این میان سهم ژیگموند موریتس نویسندۀ بزرگ مجار در تکامل ادبیات دهقانی قرن بیستم انکارناپذیر است». (ص 123) <ref> [https://literaturelib.com/books/5635 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | [[زیگوند موریتس]] نویسندۀ بزرگ مجارستانی از دیگر نویسندگانی است که در این کتاب بدان پرداخته شده است. در نوشتار مربوط به او آمده است: «توصیف زندگی دهقانان یکی از دستمایههای مهم ادبیات قرن بیستم است و برخلاف تبلیغات کمونیستی که در تلاش بود این نحله از ادبیات را با رئالیسم سوسیالیستی پیوند دهد، این جنس ادبی مطلقا رنگوبوی مارکسیستی و چپگرایانه نداشت و بسیاری از نویسندگانی که در این حوزه قلم زدهاند، هرچند دغدغه عدالتطلبی داشتند اما سرسپرده کمونیسم نبودهاند. در این میان سهم ژیگموند موریتس نویسندۀ بزرگ مجار در تکامل ادبیات دهقانی قرن بیستم انکارناپذیر است». (ص 123) <ref> [https://literaturelib.com/books/5635 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||