۱۱۱٬۴۸۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه هاى' به 'ههاى') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'م هاى ' به 'مهاى ') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
هدف هاى غايى عبارتند از: هدايت و ارشاد، طهارت و حيات طيبه، تقوا، قرب و رضوان، عبادت و ربوبيت. فراز پايانى اين فصل ربطۀ هدف هاى غايى با يکديگر را کاويده است. | هدف هاى غايى عبارتند از: هدايت و ارشاد، طهارت و حيات طيبه، تقوا، قرب و رضوان، عبادت و ربوبيت. فراز پايانى اين فصل ربطۀ هدف هاى غايى با يکديگر را کاويده است. | ||
فصل چهارم. اصول و روشهاى تربيت اسلامى: در اين جستار از اصل، قاعدۀ | فصل چهارم. اصول و روشهاى تربيت اسلامى: در اين جستار از اصل، قاعدۀ عامهاى خواسته شده است که مىتوان آن را به منزله دستور العملى کلى در نظر گرفت و آن را راهنماى عملى در تدابير تربيتى دانست. هر اصلى برگرفته از يکى از ويژگي هاى عمومى | ||
انسان است و با تکيه بر آن بيان مىشود و از سويى هر اصلى خود مبناى استخراج روشهاى تربيتى است بنابراين، در اين فصل پس از تعريف اصل، چهارده اصل تربيتى اسلام برشمارده مىشود و براساس هريک از اصول، روشهايى چند شرح و شماره مىشود. اصول چهاردهگانه و روشهاى همراه آنها چنين است: اصل تغيير ظاهر(روش تلقين به نفس، تحميل به نفس)؛ تحول باطن(اعطاى بينش، دعوت به ايمان)؛ مداومت و محافظت بر عمل(فريضهسازى، محاسبه نفس)؛ اصلاح شرايط(زمينهسازى، تغيير موقعيت، اسوهسازى)؛ مسئوليت(مواجهه با نتايج، تحريک ايمان، ابتلا)؛ آراستگى (آراستن ظاهر، تزيين کلام)؛ فضل(مبالغه در عفو، توبه، تبشير، مبالغه در پاداش)؛ عدل (تکليف به قدر وسع، انذار، مجازات به قدر خطا)؛ عزت(ابراز تواناييها، تغافل)؛ تعقل (تزکيه، تعليم حکمت)؛ تذکر(موعظه حسنه، يادآورى نعمتها، عبرتآموزى)؛ مسامحت(مرحل هاى نمودن تکاليف، تجديدنظر در تکاليف)؛ ابراز پاسخ محبت(بيان مهر و قهر، هبه و محرومسازى)؛ سبقت(تکليف و رعايت وسع). | انسان است و با تکيه بر آن بيان مىشود و از سويى هر اصلى خود مبناى استخراج روشهاى تربيتى است بنابراين، در اين فصل پس از تعريف اصل، چهارده اصل تربيتى اسلام برشمارده مىشود و براساس هريک از اصول، روشهايى چند شرح و شماره مىشود. اصول چهاردهگانه و روشهاى همراه آنها چنين است: اصل تغيير ظاهر(روش تلقين به نفس، تحميل به نفس)؛ تحول باطن(اعطاى بينش، دعوت به ايمان)؛ مداومت و محافظت بر عمل(فريضهسازى، محاسبه نفس)؛ اصلاح شرايط(زمينهسازى، تغيير موقعيت، اسوهسازى)؛ مسئوليت(مواجهه با نتايج، تحريک ايمان، ابتلا)؛ آراستگى (آراستن ظاهر، تزيين کلام)؛ فضل(مبالغه در عفو، توبه، تبشير، مبالغه در پاداش)؛ عدل (تکليف به قدر وسع، انذار، مجازات به قدر خطا)؛ عزت(ابراز تواناييها، تغافل)؛ تعقل (تزکيه، تعليم حکمت)؛ تذکر(موعظه حسنه، يادآورى نعمتها، عبرتآموزى)؛ مسامحت(مرحل هاى نمودن تکاليف، تجديدنظر در تکاليف)؛ ابراز پاسخ محبت(بيان مهر و قهر، هبه و محرومسازى)؛ سبقت(تکليف و رعايت وسع). | ||