۱۰۶٬۵۵۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' مى گ' به ' میگ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' اهل بیت' به ' اهلبیت') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
===تحصیلات دانشگاهى=== | ===تحصیلات دانشگاهى=== | ||
پس از گرفتن دیپلم از طریق یک هیئت آموزشى به دانشکده آموزش عالى دیوید گیم لندن راه یافت و در رشته مهندسى تحصیل کرد و با نبوغ ویژهاش با یک سال تحصیل موفق به اخذ مدرک کاردانى شد. در سال دوم مادههاى تکمیلى را اخذ کرد و به دانشکده تخصصى امپریال ملحق شد. در این مرحله در تحصیل کوشا بود و در اواخر سال دوم نسبت به ادعاها، اشکالات و اتهامات بى اساس راجع به مذهب | پس از گرفتن دیپلم از طریق یک هیئت آموزشى به دانشکده آموزش عالى دیوید گیم لندن راه یافت و در رشته مهندسى تحصیل کرد و با نبوغ ویژهاش با یک سال تحصیل موفق به اخذ مدرک کاردانى شد. در سال دوم مادههاى تکمیلى را اخذ کرد و به دانشکده تخصصى امپریال ملحق شد. در این مرحله در تحصیل کوشا بود و در اواخر سال دوم نسبت به ادعاها، اشکالات و اتهامات بى اساس راجع به مذهب اهلبیت(ع) که به منظور بدبین کردن دیگران صورت میگرفت، عمیقاً به فکر فرو رفت. و این در حالى است که بهترین و قوى ترین پاسخ ها را در میراث غنى همین مذهب مى توان یافت و بدان وسیله از مذهب در مقابل ادعاها و اشکالات دفاع کرد. با این اندیشه بود که تصمیم گرفت تحصیل در دانشگاههاى انگلیس را رها کند و به شهر مقدس قم، که یکى از مراکز علوم دینى اهلبیت است، سفر کند. این اندیشه از سابق در ذهنش تبلور یافته بود، اما در دوران تحصیلش در کشورهاى غربى شکوفاتر شد، و سرچشمه آن هم روحیه ولایى بود که از زمان کودکى با گوشت و خونش عجین گشته، باعث میشد مظلومیت اهلبیت(ع) و غربت امام عصر(عج) را لمس کند. او شاهد فعالیتهاى فرهنگى دشمنان مکتب اهلبیت(ع) و شبهاتى بود که بین جوانان و دانشجویان مى پراکندند. به این سبب بود که تصمیم به ترک دانشگاه و ورود به حوزه علمیه براى تحصیل علوم و معارف اهلبیت(ع) گرفت تا بتواند به این شبهات پاسخ گوید. بسیارى از دوستان و استادانش به او اعتراض کردند و کسى که بیشترین مخالفت را با(تصمیم) او داشت، استادى یهودى بود که به نبوغ و استعدادش پى برده بود حتى به او پیشنهاد کرده بود که همه مخارج تحصیلش در لندن را بر عهده بگیرد، اما نتوانست او را از تصمیمش که پیمودن راه خدمت به امام حجت(عج) بود، منصرف سازد. دلمشغولى او چگونه رفتن به شهر مقدس قم و عملى کردن این عزم بلند بود. تا این که در سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى ایران براى او این فرصت پیش آمد، چرا که گروهى از دانشجویان در تهران از گروهى از دانشجویان لندن براى شرکت در یک همایش فکرى دعوت به عمل آوردند و در پى این دعوت بود که ایشان از لندن به تهران آمد و از شدت شوقى که داشت به جاى رفتن به آن همایش مستقیماً از فرودگاه تهران به شهر مقدس قم رفت! | ||
===تحصیلات حوزوى=== | ===تحصیلات حوزوى=== | ||
محمد سند در بدو ورود به شهر مقدس قم در سال 1400ق (1358ش) با سختى ها و مشکلات فراوانى(اعم از مالى و حقوقى) رو به رو شد، اما در اثر ارتباط با برخى از علما از این مرحله حقوقى عبور کرد و توانست در یکى از مدارس علوم دینى مستقر شود. او اشتیاقى وافر داشت به طورى که شب و روز و در ایام تحصیل و در تعطیلات او را به کسب علم وا مى داشت. این اشتیاق وافر باعث شد هر آنچه مانع دانش پژوهى وى میشد، از سر راه برداشته شود. سر انجام دروس مقدمات و سطح و سطوح عالى را (که معادل کارشناسى و کارشناسى ارشد در دانشگاه است) در طى سه سال و نیم در سال 1403ق (1361 ش) به پایان رساند! دلیل کسب این موفقیت این بود که او شب و روز نداشت! و به طور مستمر و پر حجم حتى در تعطیلات تابستانى و جز آن، حتى در شب همان روز درسى اش هم درس مى خواند. او کتابهاى درسى متداول در نظام آموزشى حوزه در ادبیات عرب (شامل صرف و نحو و بلاغت و عروض) و نیز متون کهن همچون شرح نظام، مطول، شرح شمسیه و مغنى اللبیب را در محضر اساتید حوزه خواند. همچنین منطق و فلسفه و علم هیئت را نیز تحصیل کرد. پس از اتمام دروس سطح عالى بود که به درس خارج پیوست.از علما و بزرگان حوزه عراق(نجف) و ایران که به سبب اوضاع سیاسى که براى عراق پیش آمد در قم مجتمع بودند، بهرهها برد و با استفاده از این فرصت طلایى بود که شخصیت علمى اخلاقى اش زیر نظر بزرگان حوزه و مراجع عظام شکل گرفت. ایشان نزد علماى بزرگ حوزه علمیه در فقه و اصول و تفسیر و رجال تلمذ کرد و همگان بر دانش و فضل وى با وجود سن کمش گواهى دادند. | محمد سند در بدو ورود به شهر مقدس قم در سال 1400ق (1358ش) با سختى ها و مشکلات فراوانى(اعم از مالى و حقوقى) رو به رو شد، اما در اثر ارتباط با برخى از علما از این مرحله حقوقى عبور کرد و توانست در یکى از مدارس علوم دینى مستقر شود. او اشتیاقى وافر داشت به طورى که شب و روز و در ایام تحصیل و در تعطیلات او را به کسب علم وا مى داشت. این اشتیاق وافر باعث شد هر آنچه مانع دانش پژوهى وى میشد، از سر راه برداشته شود. سر انجام دروس مقدمات و سطح و سطوح عالى را (که معادل کارشناسى و کارشناسى ارشد در دانشگاه است) در طى سه سال و نیم در سال 1403ق (1361 ش) به پایان رساند! دلیل کسب این موفقیت این بود که او شب و روز نداشت! و به طور مستمر و پر حجم حتى در تعطیلات تابستانى و جز آن، حتى در شب همان روز درسى اش هم درس مى خواند. او کتابهاى درسى متداول در نظام آموزشى حوزه در ادبیات عرب (شامل صرف و نحو و بلاغت و عروض) و نیز متون کهن همچون شرح نظام، مطول، شرح شمسیه و مغنى اللبیب را در محضر اساتید حوزه خواند. همچنین منطق و فلسفه و علم هیئت را نیز تحصیل کرد. پس از اتمام دروس سطح عالى بود که به درس خارج پیوست.از علما و بزرگان حوزه عراق(نجف) و ایران که به سبب اوضاع سیاسى که براى عراق پیش آمد در قم مجتمع بودند، بهرهها برد و با استفاده از این فرصت طلایى بود که شخصیت علمى اخلاقى اش زیر نظر بزرگان حوزه و مراجع عظام شکل گرفت. ایشان نزد علماى بزرگ حوزه علمیه در فقه و اصول و تفسیر و رجال تلمذ کرد و همگان بر دانش و فضل وى با وجود سن کمش گواهى دادند. |