۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
[[پیگلز، الین|الین پیگلز]] در این اثر بیان میکند که چطور شواهد حاصل از منابع گنوسی میتواند این فرض قدیمی که پولس نامهها و نوشتههایش را بهمنظور مبارزه با «مخالفان گنوسی» و طرد ادعاهایشان در خصوص خرد مخفی مینویسد، به چالش بکشد. پیگلز با تکیه بر مستندات نجع حمادی نشان میدهد که چگونه نویسندگان گنوسی، نهتنها موفق به درک هدف کلی مکتوبات پولس نشدند، بلکه با جسارت نوشتههای او را به عنوان منبع اصلی برای انسانشناسی، مسیحشناسی و الهیات مقدس خود اعلام کردند. | [[پیگلز، الین|الین پیگلز]] در این اثر بیان میکند که چطور شواهد حاصل از منابع گنوسی میتواند این فرض قدیمی که پولس نامهها و نوشتههایش را بهمنظور مبارزه با «مخالفان گنوسی» و طرد ادعاهایشان در خصوص خرد مخفی مینویسد، به چالش بکشد. پیگلز با تکیه بر مستندات نجع حمادی نشان میدهد که چگونه نویسندگان گنوسی، نهتنها موفق به درک هدف کلی مکتوبات پولس نشدند، بلکه با جسارت نوشتههای او را به عنوان منبع اصلی برای انسانشناسی، مسیحشناسی و الهیات مقدس خود اعلام کردند. | ||
بررسی تفسیرهایی که گنوسیان عرضه میکنند نشان میدهد چرا پولس در سدۀ دوم به نام «رسول بدعتگزاران» شناخته شد. ایرنایوس، ترتولیان، هیپولیتوس و اریگن با تلاشی که برای رد مکتب والنتینی میکنند، ناخواسته به پیروان این مکتب کمک میکنند از محتوای نامههای پولس به نفع خود استفاده کنند و در این مسیر قدرت و اعتبار بیشتری به دست آورند. ایرنایوس به شکایت میگوید بسیاری از اسقفها و شماسان خود به دین والنتینی گرویدهاند. ترتولیان نیز میپذیرد بسیاری از مؤمنان و شخصیتهای شاخص کلیسایش در پی پیوستن به حلقههای والنتینی بودهاند. اغلب آنها معتقدند مکتب والنتینی از سایر مکتبها نظیر مرقیون و ... که از کلیسا انتقاد میکنند خطرناکترند. | بررسی تفسیرهایی که گنوسیان عرضه میکنند نشان میدهد چرا پولس در سدۀ دوم به نام «رسول بدعتگزاران» شناخته شد. ایرنایوس، ترتولیان، هیپولیتوس و اریگن با تلاشی که برای رد مکتب والنتینی میکنند، ناخواسته به پیروان این مکتب کمک میکنند از محتوای نامههای پولس به نفع خود استفاده کنند و در این مسیر قدرت و اعتبار بیشتری به دست آورند. ایرنایوس به شکایت میگوید بسیاری از اسقفها و شماسان خود به دین والنتینی گرویدهاند. ترتولیان نیز میپذیرد بسیاری از مؤمنان و شخصیتهای شاخص کلیسایش در پی پیوستن به حلقههای والنتینی بودهاند. اغلب آنها معتقدند مکتب والنتینی از سایر مکتبها نظیر مرقیون و... که از کلیسا انتقاد میکنند خطرناکترند. | ||
تحلیل تفسیرهای گنوسی نشان میدهد از نظر ایرنایوس این آموزههای بدعتآمیز، گمراهکننده و تباه است؛ چون با نقل قول از پولس به آرای خود چنان حجیتی میبخشند که حتی ایرنایوس میپذیرد انتقاداتی که به کلیسا میکنند در ظاهر پذیرفتنی است. | تحلیل تفسیرهای گنوسی نشان میدهد از نظر ایرنایوس این آموزههای بدعتآمیز، گمراهکننده و تباه است؛ چون با نقل قول از پولس به آرای خود چنان حجیتی میبخشند که حتی ایرنایوس میپذیرد انتقاداتی که به کلیسا میکنند در ظاهر پذیرفتنی است. |